آيا آمريکا حمايت از مبارک را رها کرده است؟

يکشنبه، 10 بهمن 1389/ 30 ژانويه 2011، ساعت 7:28 بعد از ظهر 

به‌رغم حضور سنگين ارتش در خيابان‌هاي قاهره، و ساير شهرهاي مصر، و پرواز جت‌هاي جنگنده بر فراز قاهره، جمعيت انبوه در ميدان «التحرير» (ميدان آزادي) قاهره، بي‌اعتنا به حکومت نظامي و تهديدهاي ارتش از طريق تلويزيون «نيل»، حضور دارد و عليه مبارک شعار مي‌دهد. مردم عقب‌نشيني نمي‌کنند. آخرين سخنان هيلاري کلينتون و فعال شدن محمد البرادعي نشان مي‌دهد که مواضع آن دسته از اعضاي شوراي امنيت ملّي آمريکا که خواستار برکناري مبارک و استقرار البرادعي هستند هم اکنون غالب شده است. کلينتون گفت که آمريکا هوادار مردم مصر و خواهان گذار مصر به دمکراسي است. البرادعي در مصاحبه با سي. ان. ان. گفت: مبارک بايد امروز از مصر برود.

دستمايه کارشناسان آمريکايي هوادار مبارک، بزرگنمايي خطر «بنيادگرايي اسلامي» و سلطه اخوان المسلمين بر مصر است. موضع جديد اعلام شده از سوي اخوان المسلمين در حمايت از البرادعي، ظاهراً اين بهانه را از ميان برده است.

نظرات:

مهدي شفيعي: آمريکا هيچ گاه به روشني از حکومتي به ويژه از حکومت‌هاي ديکتاتوري حمايت نمي‌کند. حکومت‌هاي وابسته به غرب نسبتاً کم‌تر براي برقراري زور و کشتار به کار مي‌برند.

شهبازي: جناب شفيعي. فرمايش حضرتعالي چندان با واقعيت‌هاي تاريخي همخوان نيست. در دهه شصت ميلادي آمريکا بزرگ‌ترين حامي ديکتاتوري‌هاي خونين در خاورميانه و شرق آسيا و آمريکاي لاتين و آفريقا بود. اکنون نيز اگر هراس از سقوط خونين رژيم مبارک نبود، موضع ديروز را ادامه مي‌دادند. ولي به نظر مي‌رسد در چند ساعت اخير تحولي در مواضع آمريکا رخ داده است.

به علاوه، ميان سياست حزب جمهوري خواه و حزب دمکرات تفاوت هايي وجود دارد. مثلا، پس از جنگ جهاني دوّم دولت ترومن (حزب دمکرات) در مقطعي از جنبش ملي شدن نفت و دکتر مصدق حمايت کرد، ولي دولت ژنرال آيزنهاور (حزب جمهوريخواه) کودتاي 28 مرداد 1332 را سازمان داد در همکاري با دولت چرچيل (حزب محافظه کار) در بريتانيا.

اميد مهدي نژاد: در اين آشفته‌بازار (از ايران تا جهان!) که هر کس سازي مي‌زند و آوازي مي‌خواند و حسابي شلوغ است و ما پياده‌ها طبق معمول توي شلوغي نمي‌فهميم چي به چي هست و کي به کي؛ ممنون از شما که همين هر از گاه موجز و مفيد، هم خبررساني مي‌کنيد و هم تحليل.

شهبازي: مخلصيم جناب مهدي نژاد.

مهدي شفيعي: درسته. اما منظور من ژست دمکراتيک حکومت‌هاي وابسته به غرب در پيروي از ژست دمکراتيک غرب بود. شايد بهتر بود نظرم را در قالب يک سئوال مطرح مي‌کردم چون خودم در آن شک دارم. در اين که غرب همين امروز هم از ديکتاتورها حمايت مي‌کند شکي نيست اما سرکوب و کشته‌ها در تمام جنبش تونس با يک روز [بعضي کشورها] هم قابل مقايسه نيست. در مورد مصر هم [...] دست کم موضع‌گيري آشکار اوباما به سمت مردم مصر بوده است.

شهبازي: موضع اوباما با مضمون سخنراني مبارک يکسان بود: ابقاء مبارک و انجام اصلاحات از سوي او. اين سياست رسمي ديروز دولت اوباما بود. ولي امروز عصر اين سياست عوض شده. برادعي هم اکنون راهي ميدان التحرير شده که به مردم بپيوندند. اخوان المسلمين هم عاقلانه رفتار کرده و برادعي را پذيرفتند. البته اخوان يک دست نيستند و حتي اگر به قدرت برسند بيشتر محتمل است راهي چون حکومت اردوغان در ترکيه را در پيش بگيرند. مسائل ايران زائيده فضاي فرهنگي و تاريخي ايران است و خاص ايران.

عميد راشدي: اسلام‌گراها به ناچار از البرادعي حمايت مي‌كنند و قبلاً اظهار داشته‌اند كه خواهان حكومت سكولار هستند اما آينده روشن خواهد كرد [که] اين طور نخواهد بود. آمريكا هم گزينه‌اي جز البرادعي ندارد. حال بايست ديد البرادعي رهبر جنبش مردمي خواهد بود و يا قرباني انقلاب در آينده مصر. اما در كل به نظر مي‌رسد آمريكا يك دمكراسي نيم بند وابسته در منطقه را به ديكتاتوري‌هاي سابق ترجيح مي‌دهد. شايد اين ترس از آينده جهان و مسئله كره شمالي است.

مير جواد سيدحسيني: اي کاش به منابعي از درون مردم مصر دسترسي داشتيم و مي‌فهميديم آن‌ها به چه فکر مي‌کنند و چه اولويت‌هايي را در نظر دارند. هر چند که حوادث آينده مي‌تواند مردم را به راه‌هاي ديگري بکشاند اما اکنون دستي از دور بر آتش داريم و تنها مبارک، البرادعي و اخوان المسلمين را مي‌بينيم و کسي از دل توده جامعه خبري ندارد. اما از اين نکته نبايد غافل ماند که مردم تا اين لحظه بدون هر گونه ترس و مصلحت انديشي بي‌نتيجه، خوب استوار و مصمم مانده‌اند.

مصطفي پورمحمدي: به نظر شما البرادعي ظرفيت اين رهبري را دارد؟

شهبازي: جناب راشدي. همانطور که عرض کردم الگوي اسلام‌گراها در جوامع مختلف يکسان نيست. بنابراين، نمي‌توان تعميم داد يک الگو را به همه جا.

جناب پورمحمدي. اين روشن است که حرکت از مردم شروع شد بدون سازمان دهي. نه علماي الازهر، نه اخوان المسلمين و نه البرادعي هيچ يک رهبري را به دست نداشتند.

قطعاً تغييرات مهمي در مصر رخ خواهد داد. بنظر نمي‌رسد البرادعي رهبري قوي باشد. در فضاي باز سياسي احتمالاً اخوان المسلمين اکثريت مجلس را به دست خواهد گرفت. از نظر غرب، مهم نيروهاي اطلاعاتي و امنيتي و ارتش است که بدون تغيير خواهد ماند. تحولات بعدي قابل پيش‌بيني نيست.

اميرحسين نيکرو: خوشحالم که اين تحولات و خيزش مردم مصر باعث دست به قلم شدن تحليلي دوباره شما هم گشت :)

ميرجواد: مردم در تويتر و فيسبوک آخرين اخبار و ديدگاه‌هاي‌شان را البته بيش‌تر به عربي روايت مي‌کنند که از طريق جست و جوي آني گوگل هم مي‌توان به آن‌ها دسترسي داشت.

شهبازي: جناب نيکرو، بنده قبلاً در سايت و وبلاگم مي‌نوشتم و همان مطلب را در فيسبوک منتشر مي‌کردم. اين اولين بار است که فيسبوک را تجربه مي‌کنم. :)

جيسون لطفي: استاد، فشار اسرائيلي‌ها چه تأثيري بر تحولات خواهد گذاشت؟ اين مطلب را نگاه کنيد. [+]

اميرحسين نيکرو: به همين علت عرض کردم: دوباره. وگرنه من که پيگير مطالب در سايت و وبلاگ بوده و هستم و خواهم بود.

شهبازي: جناب لطفي. اين مقاله «هاآرتص» نشون مي‌ده که جناح افراطي اسرائيل با جناح افراطي آمريکا همفکره در حفظ رژيم مبارک، و تغيير سياست آمريکا از امروز بعد از ظهر آن‌ها را ناراحت کرده.

لطفي: چقدر احتمال است که جبهه غرب براي حفظ مصر حمام خون راه بيندازه؟

محمدحسن سليماني: با ادامه خيزش مردم مسلمان مصر اين احتمال متصور است که در روزهاي آينده تغييراتي در سطح رهبري مصر روي دهد اما يقيناً اين تغييرات به نفع مردم مصر نخواهد بود. البرادعي چهره مطلوب آمريکا در شرايطي است که ادامه حضور حسني مبارک در قدرت منافع و مصالح آنان را به خطر بيندازد. روزهاي آتي روزهاي سرنوشت سازي براي مردم مصر، منطقه عربي و خاورميانه است.

فرزاد زماني: جناب شهبازي! با توجه به مدل ترکيه به‌نظر مي‌رسه که يه موج جديد ايجاد حکومت‌هاي سکولار در چارچوب خاورميانه جديد شکل گرفته. حکومت آتي تونس و مصر قطعاً اسلام‌گرا نخواهد بود، بقيه خاورميانه هم چنين تمايلي داره. حتي دوپاره شدن سودان هم اين رو نشون مي‌ده. نظرتون لطفا؟

هادي بهروز: جناب زماني عزيز، قطعي نمي توان گفت كه سكولاريزه خواهند شد! وزنه‌ها و گروه‌هاي مختلف در اين چند كشوري كه نام برديد در آينده تاثيرگذار خواهند بود.

شهبازي: جناب لطفي. تا الان هم ميزان کشتار و سرکوب در مصر بالا بوده. رقم زخمي‌ها و مقتولين در ظرف دو سه روز قابل توجه است. معهذا، تصور نمي‌کنم کشتار وسيع صورت بگيرد و مسئله مبارک قبل از آن خاتمه خواهد يافت. حضور برادعي در اجتماع مردم در ميدان تحرير، که نمي‌تواند بدون موافقت هيئت حاکمه کنوني صورت گرفته باشد، نمود اين تمايل به سوي برکناري مبارک است.

در ترکيه هنوز مبارزه ميان اسلام‌گرايان و آتاتورکيست‌ها، که بطور عمده در ارتش متشکل بودند، ادامه دارد. تلاش اردوغان و عبدالله گل براي خنثي کردن شبکه ارگنه کن و تغييرات در قانون اساسي نمود اين فرايند است. مطلوب اردوغان هنوز معلوم نيست ولي بنظر نمي‌رسد مدل مطلوب حکومتي او واکنش افراطي در قبال آتاتورکيسم باشد.

همانطور که عرض کردم، يک مدل از اسلام‌گرايي وجود ندارد. در جوامع مختلف اين مدل‌ها گوناگون است و برخاسته از زمينه‌هاي فرهنگي و تاريخي آن جامعه است. در ايران به شکل واکنش شديد به غرب‌گرايي افراطي حکومت پهلوي نمود يافت. در ترکيه چنين نبود و شاهد نوعي تساهل فرهنگي هستيم مشابه حکومت عثماني که برخلاف تبليغات سياسي آتاتورکيست‌ها نظامي پلورال و باز بود و به همين دليل به بزرگ‌ترين دولت اروپايي بدل شد.

عبداللطيف عبادي: متأسفانه حکومت مبارک با همه فسادي که دارد به عنوان يکي از ستون‌هاي ثبات و امنيت در خاورميانه نقش ايفا مي‌کند . در حال حاضر همه روي نظرات آمريکا و اروپا نسبت به مبارک تمرکز کرده‌اند در صورتي که نگراني اصلي را سران کشورهاي عربي دارند . آن‌ها تجربه عراق را پيش روي خود دارند . با سرنگوني حکومت صدام حسين کشور عراق وارد سياه چاله‌اي شده است که خروج از آن واقعاً براي هيچ کس متصور نيست. افغانستان هم همچنين. با اين تفاصيل، معلوم و مشخص نيست که با سقوط حکومت مصر شمال آفريقا دچار چه وضعيتي خواهد شد. فراموش نکنيد که وقتي حکومت مرکزي الجزاير تضعيف شد چه بلايي بر سر آن کشور آمد. متأسفانه، گاهي سرنوشت يک مملکت به سرنوشت يک رهبر ناآگاه چنان گره مي‌خورد که با رفتنش امنيت و ثبات نيز از کشورش رخت بر مي بندد.

هادي بيات: وضعيت خاورميانه هم چون کوهستاني شده است که فريادي در آن زده شده و انعکاس‌هايش به گوش فرياد زننده مي‌رسد [...]

سمانه حاجعلي: [...] اميدوارم كه با رفتن مبارك ثبات هر چه زودتر به مصر برگرده وگرنه مردم از ترس گرگ به شغال پناه مي‌برند. يعني از ترس اين آنارشيست‌ها دوباره حاضر به پذيرش ديكتاتوري مي‌شوند. به نظر من اوضاع براي مصر خطرناك است. سئوال اينجاست كه در اين تحولات چند درصد از مردم مصر شركت دارند؟ آيا مشكل اصلي توده مردم ديكتاتوري مبارك است يا اوضاع معيشتي مردم؟ آيا اسلام‌گرايي و سازش با اسرائيل توده رو به خشم در آورده؟

فتنه آرچين: نه. نقشه آمريکا اين است که با دخالت نکردن فعلي مقامات امنيتي‌ در مصر، هرج و مرج داخلي‌ اوج بگيرد و ملت از ترس چپاول شدن ناچار به دوباره روي آوردن به دار و دسته مبارک شوند.

علي فياض بخش: خاطرم هست قريب به يك سال پيش مقاله‌اي در باب تفاوت Social Revolution و Urban Riots نوشتيد. آيا هنوز معتقديد رويدادهاي سال گذشته ايران از نوع Urban Riots‌ نبود؟

علي صميمي: کلاً شيوه شکل‌گيري جنبش در تونس و مصر متفاوت بود. تونس با مشکلات اقتصادي و بيکاري شروع شد. در حال حاضر، عربستان ترس زيادي از شکل‌گيري همچين اعتراضاتي در اونجا داره. به نظر من، شباهت چنداني بين مصر و ايران نيست... بهرحال، اشتباه محض مردم است که که زير بار دخالت‌ها و جهت‌گيري‌هاي بيش از حد از طرف اخوان المسلمين برن چون بيش‌تر تندرو هستن.

علي فياض بخش: فرمايشات جناب صميمي حداقل در خصوص فرضيه تونس ايشان رد شده است. [+]

علي صميمي: سايت جالبي بود جناب فياض بخش، اما پر از عدد و ارقام. مهم اينه که مردم چه حس کنند از وضعيت اقتصادي و اجتماعي يک کشور. عدد و ارقام هميشه بوده. نمي‌گم اشتباه هستن اما هميشه کاستي‌ها و يا امکانات به طور کامل تقسيم نشده. مخصوصاً تو همچين کشوري با چنان فاصله طبقاتي شديد. اون جوون که خودسوزي کرده که عمليات انتحاري انجام نداده. دليل کارش هم دقيقاً همون بوده که ذکر شده. نمودارها من رو به ياد مناظره‌هاي....

امير برنگي: سلام و تشکر. علت پيروزي مردم مصر را چي مي‌دونيد؟

لطفي: اگه دقت کنيد استارت انقلاب ايران هم با بازرگان و يزدي و قطب زاده و بني‌صدر بود. اسرائيلي‌ها بيش‌تر از تکرار آينده اين نظام‌ها مي‌ترسند والا در خود آمريکا گفته مي‌شود نظام‌هايي مانند ترکيه و عراق براي غرب باثبات و ماندني هستند. اما مصر آن‌ها را غافل‌گير کرده و اين دومينو غيرقابل پيش‌بيني است در کشورهاي ديگر. به همين علت اسرائيلي‌ها خواب ندارند. اوباما بيل کلينتون را آورد در کاخ سفيد چون نمي‌خواست به بي‌تجربگي متهم شود و کلينتون گفت اسرائيل بايد با فلسطيني‌ها به توافق و مشارکت برسد والا از اين حادثه‌ها زياد است.

شهبازي: مصر جايگاه استراتژيک بي‌نظيري در منطقه خاورميانه و آفريقا دارد. واقعاً بايد منتظر تحولات بود. هنوز نمي‌دانم جنبش در مصر پيروز شده يا نه هر چند قرائن نشان مي‌دهد مبارک به زودي سقوط خواهد کرد ولي احتمال کارهاي خطرناک از سوي او نيز هست. محافل افراطي آمريکا و اسرائيل او را دلگرم مي‌کنند و ممکن است کارهاي وحشتناکي انجام دهد. سرنوشت مصر بعد از مبارک نيز روشن نيست. بسته به وضع فعلي دارد. هم مي‌تواند به رايکاليزم ضداسرائيلي و ضدآمريکايي بکشد و هم مي‌تواند مدل جديدي ايجاد کند. بايد منتظر بود. 


Thursday, February 10, 2011 : تاريخ آخرين ويرايش

 کليه حقوق مندرجات اين صفحه براي عبدالله شهبازي محفوظ است.

آدرس ايميل: abdollah.shahbazi@gmail.com

استفاده از مقالات با ذکر ماخذ مجاز است. چاپ مقالات به صورت کتاب ممنوع است.