حسني مبارک کنار نرفت

جمعه، 22 بهمن 1389/ 11 فوريه 2011، ساعت 1 صبح

صدور اعلاميه شوراي‌عالي نيروهاي مسلح  و اخباري که مؤيد برکناري حسني مبارک بود، مردم مصر را در شوري بزرگ فرو برد. تصوّر همگان برکناري مبارک بود. سرانجام، مبارک در تلويزيون ظاهر شد و در ميان فريادهاي خشم و نفرت مردم نطقي کشدار بيان کرد. او تنها امتيازي که داد تفويض بخشي از اختيارات رئيس‌جمهور به معاونش، عمر سليمان، بود. نطق مبارک ساعت 0:30 بامداد به پايان رسيد. هم‌اکنون جمعيتي که ساعت‌ها برکناري مبارک را جشن گرفته بودند فريادهاي خشم سر مي‌دهند. پيش‌تر ارتش اعلام کرده بود که وارد عمل خواهد شد. عليه که؟ اينک معلوم شد عليه مردم است. بدينسان، با سناريويي خطرناک مواجهيم که مي‌خواهد مصر را به خاک و خون کشد. خشمي عجيب مردم را فرا گرفته که از طغياني بزرگ خبر مي‌دهد. اين بار مردم، برخلاف گذشته، با توپ‌ها و تانک‌هاي ارتش مواجه خواهند بود. آيا در ساعات آينده شاهد طلوع 22 بهمني ديگر خواهيم بود؟  

نظرات:

فتنه آرچين: مبارک استعفا نداد!

سمانه حاجعلي: مبارک دنيا رو سرکار گذاشت!!

حسين امامي تفتي: شما که نوشتي استعفا داد، برکنار شد و غيره!

س. ش. ا.: اما جداي از شوخي و جدي و حساسيت مسئله، من آخرش خنده‌ام گرفت که اين همه حرف زد آخرش گفت من همانم که بودم lool چسب صندلي قدرت مثل اين که همه رو مي‌گيره :)

علي سلطاني: همه ما هم اين خبر از صد جاي مختلف بمون رسيده بود.  حسني مبارک همه را حتي مسئولين مصر رادر خود مصر شوکه کرد.

سمانه حاجعلي: سنگ پاي مصري نديده بوديم که ديديم. جداً که ديکتاتورهاي خاورميانه هم نوبرند. اين فرعون‌هاي مصري به کمتر از خدايي رضايت نمي‌دن!

رضا صادقيان: بهمن ديگري در کار نخواهد بود. اعتراض‌ها همچنان ادامه خواهد داشت. ارتش به گمان من به روي مردم شليک نخواهد کرد.

شهبازي: خيلي عجيب شده وضع مصر. الان خبرنگارها گزارش مي‌دهند از ميدان آزادي قاهره که مردم شوکه شده‌اند. پس از دو سه ساعت جشن و پايکوبي. از وسط سخنراني اعتراض و نشان دادن کفش عليه مبارک شروع شد.

مردم خيلي خشمگين هستند. مثل اين که اطلاعيه شماره يک نيروهاي مسلح واقعاً به معني کودتا عليه مردم بوده. اخبار زيادي دال بر رفتن مبارک منتشر شده بود. معلوم نيست چه مي‌شود.

منظرپور، خبرنگار بي بي سي فارسي، حرف قشنگي زد. گفت اگر دست اسرائيلي‌ها باشه، مي‌خواهند مبارک تا ده سال ديگر هم بماند.

اوباما سخنراني مبارک را در هواپيما شنيده و مي‌خواهد در واشنگتن با مشاورانش جلسه بگذارد.

مبارک گفت: زير بار زور و فشار خارجي‌ها نخواهد رفت. يعني دولت اوباما به او فشار آورده براي کناره‌گيري؟ پس چه کساني حمايتش مي‌کنند؟ اسرائيلي‌ها و انگليسي‌ها؟

هادي بيات: چيزي که خم نشود آخر خواهد شکست.

صادق حسيني: سئوال اين است كه در اين وضعيت بودن و نبودن شخص مبارك تأثير در اعتراضات دارد؟ طبيعي است كه معترضين به دنبال اصلاح ساختار اقتدارگراي حاكم هستند والا بود و نبود نامبارك ديگر چندان تفاوتي براي مردم ندارد.

هادي بيات: ديکتاتور نگاه به بيرون دارد. شايد حمايت‌هاي احمقانه [...]و عمده کردن خطر اخوان دست مبارک گزک داده تا چند صباحي آمريکايي‌ها را به بودنش راضي نگه دارد.

عميد راشدي: اين بيش‌تر شبيه يك جنگ رواني بود. فرو بردن جامعه در يأس پس از مبارزه. [...] پس از اين يأس آفريني، سركوب گسترده گزينه‌اي است كه مي‌تواند جنبش را در سكوت و سرخوردگي فرو برد.

صادق حسيني: هم نسلان شما كه انقلاب كردند و جنگ رفتند كلي رويداد را تجربه كردند. خدا را كرور كرور سپاس كه براي نسل ما هم كلي واقعيت تلخ، جنبش مدني اعتراضي در وطن و منطقه و ديدن نشانه‌هاي افول ابرقدرت برتر و هزار رويداد جذاب ديگر را مقدر كرد.

سمانه حاجعلي: واقعاً حاکميت‌هاي بزرگ در حال بلعيدن ملّت‌هاي کوچک هستند. اين که نگذاري اين غده بزرگ شود راحت‌تر از اين است که بخواهي آن را از بين ببري.

کيقباد ديلمان: اين يك تله است. فردا كه مردم خشمگين به سمت كاخ رياست جمهوري و صدا و سيما بروند، ارتش را در برابر خود خواهند يافت. احتمالاً، اگر نه تاكنون، امشب فرماندهان متزلزل يا متمايل به مردم دستگير و بركنار خواهند شد. دير يا زود دستور تير صادر مي‌شود به بهانه سنگي كه معترضي خشمگين پرت مي‌كند يا شعار تندي كه لباس شخصي‌هاي قاطي مردم سر خواهند داد.

يادمان نرود كه مصر هم مثل ايران خود را قبله عالم و گل سرسبد آفرينش مي‌داند. در تاريخ و شكوه به كسي باج نمي دهد كه "نحن ابناء الفراعنه". [...] چرا نتواند با داغ و درفش تظاهرات مسالمت‌آميز را به خاك و خون بكشد؟! اراده‌اش را دارند، نيرويش را دارند [...] غرب هم پس از غرولندي براي مصرف داخلي به كودتاي خونين تن خواهد داد كه منافعش ايجاب مي كند. بار اولش هم نيست.

عميد راشدي: پس از ايجاد يأس و سركوب، نوبت به نمايش اقتدار خواهد رسيد و باقي ماجرا.

سمانه حاجعلي: حالا بايد عميقاً به اين مسئله فکر کنيم که انقلاب سال 57 ايران هم عجب کار شاقي بود. هرچه باشد آن زمان ايران کار مصر را براي ابر قدرت‌ها انجام مي‌داد.

عميد راشدي: در زمان انقلاب ايران، شاهنشاه عاري از مهر اعتماد به نفس امروز مبارك را قطعاً نداشته است.

سمانه حاجعلي: انقلاب 57 حداقل از زمان رهبري جريان ديني 15 سال طول کشيد. بماند مبارزات قبلي [...] که از قبل هم بوده. زمان به ثمر نشستن اش بهمن 57 بوده.

به قول يک بنده خدايي که هميشه نظرش اين بود که اين اعتراضات مدني بي فايده است "چون دنيا صاحب داره!" البته منظورش ابرقدرت‌ها بود. حالا بايد براي گرفتن تکه‌اي از دنيا از چنگال ابر قدرت‌ها از جوي خون عبور کرد؟

عميد راشدي: در تحولات معاصر ايران احزاب چندان مؤثر نبوده‌اند. هميشه كانون‌هاي قدرت تعيين‌كننده بودند. [...]

سمانه حاجعلي: اينها که خيلي کلي‌گويي هست. اگه مردم مصر الان مشکلات اقتصادي عنصر محرک خيزش شون بوده در زمان شاه ايران به لحاظ اقتصادي وضع خوبي داشتند پس اين تلاش براي خودآگاهي مردم براي مبارزه براي آزادي سياسي و استقلال مدت‌ها زمان و انرژي مي‌خواست.

شهبازي: واقعاً شوکه شدم. همه دنيا منتظر اعلام استعفاي مبارک بودند. مردم بيچاره مصر با چه اشتياقي منتظر بودند. عمداً ساعت‌ها مردم را منتظر گذاشت. حدود پنج ساعت بعد از اعلاميه نيروهاي مسلح سخنراني را شروع کرد. يعني مردم پنج ساعت طعم شادي و پيروزي را چشيدند. حدود نيم ساعت هم کش داد. از وسط سخنراني تازه مردم فهميدند چه کلاهي سرشان رفته و خشم شروع شد.

هومن هومن: آمريکايي‌ها بيش‌تر روي سليمان سرمايه‌گذاري کرده‌اند. براي آمريکا تشکيل دولت انتقالي مهم است زيرا مي‌تواند با پمپ کردن دلار و تشکيل احزاب دست‌نشانده، روي کار آمدن يک دولت پرو- آمريکايي را در آينده (در انتخابات سپتامبر) گارانتي کند. احتمالاً اسرائيل به علت عصبي شدن از اوضاع ترجيح مي‌دهد که مبارک بر مسند قدرت باشد. در اين سناريو اعمال خشونت نامحتمل نيست.

در ايجا دو فاکتور نقش دارد: آمادگي ارتش (و شايد نيروهاي خارجي) براي گشودن آتش و دوّم ثابت قدمي مردم. اگر مبارک احساس کند مردم کمي سست شده‌اند براي در هم شکستن اتحاد سست شده اقدام به حمله مي‌کند.

سمانه حاجعلي: ما برويم بخوابيم که غم مصر ما را کشت!

عميد راشدي: نمي‌شه گفت در زمان شاه مردم دغدغه اقتصادي نداشتند. اما چيزي كه در آن زمان اتفاق افتاد (در واقع اشتباه اصلي شاه) عدم آزادي اطلاعات بود، اون زمان اينترنت و وسايل ارتباطي مثل امروز نبوده، فقط يك راديوي بي بي سي. از فردي شنيدم كه تازه بعد از انقلاب فهميده كه ماركسيسم او چيزي نبوده كه اونا فهميده بودند. اين عدم وجود آزادي اطلاعات راه را براي برخي تبليغات باز گذاشته. شايد بهتر است به جاي آگاهي مردم براي مبارزه بگوئيم نا آگاهي مردم براي مبارزه! اما امروز چيزي كه در مصر شاهد آن هستيم آگاهي مردم است.

شهبازي: گروهي از مردم خشمگين در حال تظاهرات در مقابل ساختمان راديو تلويزيون دولتي هستند.

البرادعي اعلام کرده: مصر در معرض انفجار است و ارتش بايد کشور را نجات دهد.

محمدحسن سليماني: با توجه به آنچه که از تحليل قطعات مختلف پازل مرتبط با انقلاب خشم مردم مصر از همان ابتداي دخالت ارتش به اين انقلاب مي‌شد به دست داد آن بود که اقدام نظاميان، بيش از آن که ناظر به حمايت از مردم و اسقاط نظام مبارک باشد، حمايت از رژيم ديکتاتوري رو به اضمحلال است. من در چند مطلبي که در حاشيه مطالب حضرتعالي نوشتم بر همين نکته تاکيد کردم که اقدام ارتش مصر با توجه به نوع ساختار وابسته آن چيزي نيست جز کودتا عليه مردم. به هر روي اميدوارم آخرين تلاش رژيم مبارک، که البته همچنان معتقدم براساس يک سناريوي آمريکايي - اسراييلي در حال انجام است، به نتيجه مطلوب آنان نرسد و مردم پيروز «ام الثوره» جهان عرب باشند. 


حسني مبارک برکنار شد

پنجشنبه، 21 بهمن 1389/ 10 فوريه 2011، ساعت 7:15 بعد از ظهر

ساعت 5:30 بعد از ظهر به وقت قاهره/ 7 بعد از ظهر به وقت تهران شبکه نيل «اطلاعيه شماره يک شوراي‌عالي نيروهاي مسلح مصر» را قرائت کرد. اين اطلاعيه را يک ژنرال بلندپايه مي‌خواند. در اطلاعيه آمده است که شوراي‌عالي نيروهاي مسلح براي پاسداري از حقوق ملّت وارد عمل شده است.

اين اطلاعيه به معني برکناري حسني مبارک از رياست‌جمهوري است. به زودي اخبار برکناري حسني مبارک رسماً اعلام خواهد شد.

چند دقيقه پيش از قرائت اين اطلاعيه، دبيرکل حزب حاکم وطني اعلام کرده بود که امشب حسني مبارک استعفا خواهد داد.

پس از قرائت اطلاعيه ارتش سراسر ميدان آزادي قاهره را هلهله و شادي فراگرفته است. هم اکنون خبرگزاري ها به سرعت در حال گزارش اخبار آخرين تحولات مصر هستند.

ساعت 7:45 بعد از ظهر:

هر چند هنوز رسماً برکناري يا استعفاي مبارک اعلام نشده ولي همگان «اطلاعيه شماره يک شوراي‌عالي نيروهاي مسلح» را به عنوان اعلام برکناري مبارک تعبير کرده‌اند. سراسر ميدان آزادي قاهره را شوري عجيب فرا گرفته است و جمعيت در حال هلهله و شادي هستند. شبکه‌هاي خبري تعبير «کودتا» را به کار مي‌برند. هنوز روشن نيست که در اين «کودتا» ژنرال عمر سليمان و ساير بلندپايگان رژيم مبارک نيز برکنار خواهند شد يا خير. آيا ارتش در روزهاي بعد نقش بي‌طرفانه ايفا خواهد کرد يا با خواست‌هاي بعدي مردم مقابله خواهد نمود؟ هنوز مصر آبستن حوادثي بزرگ است.

ساعت 9 بعد از ظهر به وقت ايران/ 7:30 به وقت مصر:

تلويزيون نيل اعلام کرد که امشب مبارک از کاخ رياست‌جمهوري براي مردم مصر سخن خواهد گفت.

تصوير ژنرالي که «اطلاعيه شماره يک شوراي‌عالي ارتش» را قرائت کرد. (عکس از عبدالله شهبازي)

تصاويري از اجلاس شوراي‌عالي ارتش که در حين قرائت اطلاعيه نشان داده مي‌شد. (عکس از عبدالله شهبازي) 

نظرات:

محمد خيراللهي: جالبه، نيروهاي مسلح!

محمدحسن سليماني: و اين يعني کودتا! با توجه به وابستگي شديد ارتش مصر به ايالات متحده، بنظر مي رسد کودتا عليه مبارک، براساس يک سناريوي طراحي شده بمنظور مديريت خيزش مردم مصر عليه ديکتاتوري، پيش از فروپاشي تماميت نظام ديکتاتوري به مرحله اجرا گذاشته شده است...

سميه طباطبايي: اميدوارم آنقدر هوشمندانه عمل کنند که پيروزي بر آن‌ها شيرين تر شود! تازه اول کار است!

فتنه آرچين: فوکوس، نشريه آلماني، ۱۰ فوريه ۲۰۱۱‌ : بنا به گزارش بي‌بي سي رئيس جمهور مصر ، حسني مبارک، حاضر به استعفا از سمت رياست جمهوري و تحويل دادن قدرت به معاون خود عمر سليمان است. به احتمال بسيار زياد مبارک امشب استعفاي خود را در تلوزيون مصر اعلام خواهد کرد.

علي اشرف فتحي: يعني کودتا؟

س. ش. ا.: پس مصريا هم تونستن!

هادي بيات: يعني ديکتاتورها رفتني‌اند.

سميه طباطبايي: کودتاي مخملي، شايد!

نسيم بهار: خوشبين نبايد بود. ممکن است کودتاي نظامي شده باشد که نظاميان امورات را به دست بگيرند منتهي با نام مردم.

سميه طباطبايي: اخوان المسلمين گفته مبارک از مصر خارج شد.

هادي بيات: نفس فهم اين که آن صندلي ماندني نيست خودش کلي است.

محسن وکيل زاد: سه هفته براي "هيچ". محافظه‌کاري اخوان المسلمين دست آخر خودش رو به مسلخ مي‌بره! عمر سليمان بياد روي کار مصر مي‌شه محل قتال براي همه مخالف‌ها. مصر البرادعي نمي‌خواد، عمر نمي‌خواد، عمرو موسي نمي‌خواد، مبارک نمي‌خواست. مصر يه خميني کم داره! همين.

صادق حسيني: سئوال اين است كه نظام سياسي اقتدارگراي مصر تغيير خواهد كرد يا رفتن مبارك تنها براي مديريت فضا به سمت اهداف مورد نياز است؟ البته يك نظر ديگري هم اين است كه اين اعتراضات كلاً با طراحي ارتش مصر ظهور يافت تا مبارك‌ها (حسني و جمال) از قدرت حذف شوند.

سمانه حاجعلي: با اين سرعت تغيير حکومت دو حالت محتمل است: يک- کودتاي سليمان، دو- تغيير ظاهري در بافت سياسي و حاکميت پشت پرده ژنرال‌ها.

صادق حسيني: به سمانه: ديروز سليمان براي ملت شاخ و شانه مي‌كشيد. اين عقب‌نشيني مي‌تواند نشان از فشار آمريكا باشد كه شاهد مثالش اظهارات ابولغيط است.

شهاب نيکويي: ما هم از اين شادي‌ها داشتيم ولي چه شد؟ بعد از مبارک آزمون سخت‌تر شروع خواهد شد.

هومن هومن: در تاريخ 27 ژانويه سايت پليتيکو از يک هيئت مصري(ژنرال‌هاي بلندپايه ارتش مصر) که براي بررسي و مونيتور کردن اوضاع داخلي مصر به پنتاگون سفر کرده‌اند خبر داد. در اين مقاله از ژنرال "سمي آنان " سخن به ميان آمده است . بنابراين مي‌توان فرض کرد که آمريکا برايند اين حرکت را مديريت کرده است و در کنار آن مردم مصر نيز از شر مبارک خلاص شده‌اند.

شهاب نيکويي: ولي با همه اين احوالات آن‌ها از کمبود يک رهبري واحد رنج مي‌برند. عمر سليمان هم مرد سياست است عجيب. بالاخره سال‌ها از "بچه‌هاي بالا" بوده.

ليدا توسکي: چقدر شبيه 26 دي ماه پنجاه و هفته. خدا عاقبت شون رو به خير کنه.

سمانه حاجعلي: شايد بهتر باشه کمي خوشبين باشيم. مردم مصر تا الان نشون دادن که شرايط رو به خوبي تحليل مي‌کنند.

بيژن اژدري: البته که هموطنان ما حق دارند با احتياط جريان پيروزي مردم مصر به ديکتاتوري را بنگرند اما بايد قبول کرد که پيروزي پيروزي است، بايد جشن گرفت و پايکوبي کرد همانند عروسي دو زوج جوان که جشن و پايکوبي دارد اما کسي نمي‌داند منجر به زندگي مسالمت‌آميز و فرزندان خوب يعني درحقيقت ادامه حيات انسان شود و يا اختلاف، سرخوردگي وجدايي. در هرصورت ما اين پيروزي مردم به ديکتاتوري را به آزادي‌خواهان جهان مخصوصاً مردم آن سرزمين صميمانه تبريک خواهيم گفت.

محمدحسن سليماني: به‌نظر مي‌رسد با توجه به وابستگي شديد ارتش مصر به ايالات متحده و تلاش آمريکا براي ادامه سلطه خود بر بزرگ‌ترين کشور عربي و همچنين تضمين امنيت شکننده رژيم صهيونيستي که اين روزها به کابوسي براي کاخ سفيد تبديل شده است، برکناري مبارک بر اساس يک سناريوي طراحي شده به منظور مديريت خيزش مردم مصر عليه نظام ديکتاتوري، پيش از فروپاشي تماميت اين نظام وابسته، به مرحله اجرا گذاشته شده است؛ سناريويي که جز کودتا عليه انقلاب مردم مصر معناي ديگري ندارد.

شهبازي: ورود نهايي ارتش به صحنه سياست مصر قابل پيش بيني بود و اين فرضيه را، که اکنون تحقق يافته، در يادداشت 3 فوريه (به رغم حمله خونين چماقداران شتر سوار...) مطرح کرده بودم.

هم اکنون شوري عجيب قاهره و اسکندريه و ساير شهرهاي مصر را فرا گرفته است و مردم به شادي و پايکوبي مشغول‌اند. اميد که اين شادي پايدار باشد.

در رابطه با تحول اخير بايد به چند نکته توجه کرد:

در تصاويري که شبکه نيل از جلسه شوراي‌عالي نيروهاي مسلح نشان داد، تصويري از ژنرال عمر سليمان نشان داده نشد. معلوم نيست در جلسه حضور داشت و تصويرش را تعمداً نشان ندادند يا حضور نداشت. ولي اگر قرار بود قدرت به عمر سليمان منتقل شود، تصور مي‌کنم بايد تصوير او را در رأس جلسه نشان مي‌دادند.

ميان ارتش مصر و ايران زمان شاه تفاوت اساسي وجود دارد. از آغاز حوادث اخير در 25 ژانويه ارتش کوشيد بي‌طرفي خود را حفظ کند و به‌گونه اي رفتار کند که گويا نيرويي است مستقل از ساختار رژيم مبارک.

ارتش در مصر محبوبيت دارد و داراي سنن انقلابي است. قبلاً گفتم که اين سنت با قيام سال 1882 يک افسر مصري به نام عرابي پاشا (که اعرابي پاشا هم خوانده مي‌شود) بنيان نهاده شد. بعدها، قيام يا کودتاي ژنرال محمد نجيب و سرهنگ جمال عبدالناصر و ساقط کردن سلطنت فاسد ملک فاروق اين وجهه را تقويت کرد. و سپس، بايد توجه کرد که ارتش مصر نيروي اصلي مقابله با ارتش اسرائيل بوده و همين امر محبوبيت آن را سبب شده است.

نقش آمريکا در برکناري مبارک، براي حفظ ساختار موجود، غيرقابل ترديد است و پيوند عميق سران کنوني ارتش با آمريکا. معهذا، بايد توجه کنيم که کودتاي انقلابي ژنرال نجيب و سرهنگ جمال عبدالناصر عليه سلطنت ملک فاروق نيز به کمک آمريکايي‌ها انجام شد. در آن زمان کرميت روزولت در بيروت مستقر بود و در ارتباط با نجيب و ناصر عمليات سيا در مصر را هدايت مي‌کرد. انگيزه آمريکايي‌ها از ساقط کردن فاروق همان انگيزه اي بود که امروزه منجر به برکناري مبارک شد يعني حفظ منافع استراتژيک غرب با فدا کردن يک حکومت فاسد. بنابراين، کودتاي نجيب- ناصر، که دقيقاً يک سال پيش از کودتاي 28 مرداد 1332، يعني در مرداد 1331، انجام گرفت، اولين عمليات کودتايي تاريخ سيا به شمار مي‌رود و اين اشتباه است که برخي مورخين کودتاي 28 مرداد 1332 را به عنوان اوّلين کودتاي سيا مطرح مي‌کنند. ولي اين به معناي وابستگي نجيب يا ناصر به سيا نيست. کمي بعد ناصر قدرت را به دست گرفت و موج بزرگي که ايجاد کرد عليه منافع آمريکا و بريتانيا در منطقه بود.

برکناري مبارک از قدرت، به انقلاب مصر ابعادي جديد مي‌بخشد. آيا شوري را که به دليل احساس پيروزي ايجاد شده مي‌توان مهار کرد؟ آيا خواست مردم فقط برکناري مبارک بود و فردا همه به خانه‌ها خواهند رفت؟ گمان نمي‌کنم. اين همان تحولي است که عمر سليمان و نئوکان‌ها در آمريکا و نيروهاي دسيسه‌گر بريتانيا و اسرائيل از آن هراس داشتند.

سمانه حاجعلي: ان اللّه لا يغير ما بقوم حتّي يغيرو ما بانفسهم. سرنوشت مصر در دست مردم مصر است.

مصطفي پورمحمدي: من داشتم بي بي سي انگليسي مي‌ديدم. يک خبر از مبارک پخش کرد که هنوز در قدرت است و قصد ندارد استعفا بدهد و گفته تمام آن چيزي که در رسانه‌ها هست شايعه است.

شهبازي: نمي‌دانم چرا بي بي سي اينطور برخورد مي‌کند. در حالي که در مصر جشن و پايکوبي است هنوز (ساعت 10:44 بعدازظهر به وقت تهران) تيتر اصلي سايت بي بي سي فارسي اين است: احتمال کناره‌گيري حسني مبارک از قدرت.

حوالي 5:20 بعدازظهر به وقت قاهره دبيرکل حزب حاکم وطني استعفاي مبارک را اعلام کرد. حدود پنج دقيقه بعد نتيجه جلسه شوراي عالي نيروهاي مسلح مصر اعلام شد. متن اطلاعيه خيلي روشن بود: بسم الله الرحمن الرحيم. در ساعت فلان روز فلان جلسه... تشکيل شد و نيروهاي مسلح براي پاسداري از حقوق ملت بزرگ مصر وارد عمل شده است. اطلاعيه کاملاً گويا بود. قرار است مبارک خودش بيايد در تلويزيون و استعفايش را اعلام کند. استعفا نيست، برکناري است.

مصطفي پورمحمدي: اتفاقاً من هم تعجب کردم چون همزمان که اين خبر زيرنويس مي‌شد، تصوير ميدان تحرير و صداي شادي آن کاملاً با خبر تضاد داشت.

سرنوشت مبارک نيز ديدني و جالب خواهد بود. احتمالاً ساير کارگزاران آمريکايي در منطقه از آمريکا خواهند خواست که از او محافظت کند. بايد ديد چه بر سر او مي‌آيد.

شهبازي: الان سير حوادث را دقيقاً پيدا کردم:

ساعت 5 به وقت قاهره/ 6:30 بعدازظهر به وقت تهران جلسه شوراي عالي نيروهاي مسلح تشکيل شد.

ساعت 5:23 هشام بدراوي، دبيرکل جديد حزب الوطني الديمقراطي (حزب دمکراتيک ملي)، يعني حزب حاکم، اعلام کرد امشب مبارک کناره‌گيري مي‌کند.

دقيقاً ساعت 5:30 ژنرال بلندپايه‌اي متن کوتاه را به عنوان مصوبه اجلاس شوراي عالي نيروهاي مسلح در تلويزيون نيل خواند. عکس‌هايش را، که با دوربين گرفتم و در جايي هنوز نديده‌ام، در وبلاگم گذاشته‌ام.

به گزارش الجزيره، ساعت هشت شب به وقت قاهره/ 9:30 شب به وقت تهران افسران ارتش اسلحه‌ها را کنار گذاشتند و در خيابان‌ها براي جشن و پايکوبي به مردم پيوستند.

مصطفي پورمحمدي: خب، در اين سير حوادث هنوز خبري از استعفا نيست، خبري هم از عمر سليمان نيست.

شهبازي: مسئله خيلي روشن است و تلقي مردم مصر هم همين بوده. از نظر حقوقي بايد رسماً استعفا بدهد و يکي دو ساعت ديگر قرار است در تلويزيون اعلام کند. 

مصطفي پورمحمدي: همين الان جايي ديدم خبر فرار مبارک منتشر شده. درسته؟

شهبازي: نمي‌دانم. من هم خواندم.

مصطفي پورمحمدي: به نظر من مي‌رسد اگر استعفا بدهد، قدرت از نظر حقوقي به معاون اوّل، يعني سليمان، منتقل مي‌شود اما اگر فرار کند کلاً دولت فعلي از اعتبار ساقط مي‌شود و سليمان هم مي‌شود معاون اوّل رئيس‌جمهور فراري يعني هيچ جايگاهي در دولت بعدي نخواهد داشت.


مصر: پايداري مردم، سناريوي جديد سليمان

پنجشنبه، 21 بهمن 1389/ 10 فوريه 2011، ساعت 9 صبح

نظراتي که در صفحه فيسبوک شهبازي [+] درج مي‌شود بتدريج به انتهاي اين صفحه (پس از مقاله اصلي) انتقال مي‌يابد.

 9 فوريه، ميدان آزادي قاهره

پنجشنبه، 10 فوريه، انقلاب مصر هفدهمين روز خود را مي‌گذراند؛ انقلابي که به «انقلاب 25 ژانويه» و «انقلاب خشم» شهرت يافته.

در سه روز آغازين هفته گمان مي‌رفت آغاز مذاکرات عمر سليمان با گروه‌هاي سياسي اپوزيسيون، به‌ويژه حزب غيرقانوني «اخوان المسلمين»، اوضاع مصر را به روال عادي باز خواهد گردانيد. ولي تظاهرات بعد از ظهر سه‌شنبه، 8 فوريه، اين تصوّر را دگرگون کرد. خبرگزاري‌ها تظاهرات 8 فوريه را بزرگ‌ترين اجتماع مردم مصر از آغاز تحولات اخير خواندند. سه‌شنبه شب، عمر سليمان، مستأصل و عصبي، مردم را به سرکوب تهديد کرد و از احتمال وقوع يک کودتاي نظامي گفت و خواستار پايان يافتن به وضع جاري شد.

تهديدهاي سليمان اعتراض و خشم مردم را در پي داشت. چهارشنبه خبرهايي دال بر درگيري‌هاي مسلحانه در وادي الجديد و اسماعيليه منتشر شد که به کشته و مجروح شدن ده‌ها نفر انجاميد. محتمل است اين خشونت‌ها بخشي از سناريوي جديد عمر سليمان براي انجام يک کودتاي تمام عيار، به بهانه کنترل هرج‌و‌مرج، باشد.

پس از تظاهرات بي‌سابقه 8 فوريه و هم‌زمان با مواضع جديد عمر سليمان، اريک کانتور، رئيس فراکسيون اکثريت جمهوري‌خواه در مجلس نمايندگان آمريکا گفت: «اولويت ما در مصر متوقف کردن رشد اسلام راديکال است.» بهانه مقابله با «اسلام راديکال» ترفندي است که نئوکان‌هاي ايالات متحده و متحدين اسرائيلي آن‌ها و حکومت مبارک از آغاز تکرار مي‌کردند ولي سير وقايع ثابت کرد که دستاويزي بسيار سست براي سرکوب انقلاب مصر است. اخوان المسلمين، همان‌گونه که خود اعلام کردند، نه آغازگر انقلاب بودند و نه رهبري آن را به دست دارند.

نکته عجيب در تظاهرات ميليوني مردم مصر فقدان هر گونه عکس از شخصيت‌هاي مصري است. نه از عکس‌هاي جمال عبدالناصر، نماد ناسيوناليسم عربي، خبري است و نه از تصاوير سيد قطب به عنوان نماد اسلام‌گرايي. انقلاب مصر يک پديده جديد است و رهبري آن را جواناني به دست دارند که در قاهره و اسکندريه و ساير شهرهاي مصر با استقامتي کم‌نظير تحصن و اعتراض را ادامه مي‌دهند. آيا فقدان تصاوير کساني چون ناصر و سيد قطب به معني عدم تعلق مردم و جوانان مصر به احزاب و جريان‌هاي سياسي سنتي، از ناصريسم تا اخوان المسلمين، است و يا حرکتي است سنجيده با اين هدف که انقلاب مصر، در همان روزهاي آغازين خود، به هواداران جريان‌هاي مختلف سياسي تجزيه نشود و اجماع ملّي در پيرامون برکناري رژيم حاکم تحقق يابد؟ هنوز نمي‌دانيم کدام يک از اين دو فرضيه درست است: عدم تعلق يا سرخوردگي قاطبه مردم و جوانان از احزاب و نحله‌هاي فکري سنتي، اعم از ناسيوناليسم ناصري يا اسلام‌گرايي اخوان المسلمين، يا درايت براي حفظ وحدت مردم؟ اخوان المسلمين نيز هيچ تلاشي براي مطرح کردن نام و شعارها و نمادهاي خود در تظاهرات انجام نمي‌دهد و بسيار محتاطانه عمل مي‌کند. به گمان من، فقدان تصاوير، قابل کنترل نيست و نمي‌تواند سازمان يافته باشد. به‌نظر مي‌رسد اکثر جوانان و مردم مصر تعلقي به جريان‌هاي سياسي سنتي ندارند و از ناصريسم و ميراث آن نيز خشنود نيستند.

در ميدان آزادي قاهره 5 گروه اصلي جوانان، که خود را «شباب ثورة الغضب» (جوانان انقلاب خشم) مي‌خوانند، ائتلافي تشکيل داده و جواني به‌نام عبدالرحمان سمير سخنگوي آنان است. پيش‌تر گمان مي‌رفت وائل غُنيم سخنگوي ائتلاف جوانان ميدان آزادي است ولي ديروز خبرگزاري‌ها از سمير، نه غُنيم، به عنوان سخنگوي اين ائتلاف نام بردند. غُنيم، جوان وبلاگ‌نويس مصري، مدير بازاريابي شرکت گوگل در خاورميانه بود و داراي صفحه‌اي فعال در فيس‌بوک. او در 28 ژانويه بازداشت و پس از 12 روز آزاد شد و در ميدان آزادي مورد استقبال قرار گرفت و سخناني بيان نمود. عبدالرحمن سمير، سخنگوي جوانان ميدان آزادي، گفت: اگر سليمان ما را [جوانان متحصن در ميدان آزادي و مقابل مجلس مصر] سرکوب کند با هفتاد ميليون نفر بازمانده مردم مصر چه خواهد کرد که راه ما را ادامه خواهند داد؟ سمير تهديدهاي سليمان را «سناريويي فاجعه‌بار» خواند و بر عزم جنبش جوانان بر عدم مذاکره و اعتراض تا سرنگوني رژيم مبارک تأکيد کرد.

سخنان تهديدآميز سليمان واکنش دولت اوباما را نيز در پي داشت. رابرت گيبز، سخنگوي کاخ سفيد، حوالي ساعت ده بعد از ظهر ديروز (به وقت مصر) گفت: حکومت مصر براي پاسخ‌گويي به خواست‌هاي معترضين اقدامي مشهود انجام نداده و به اين دليل به‌طور مدام بر شمار معترضان افزوده مي‌شود. گيبز ادعا کرد که مصر به وضع سابق باز نخواهد گشت. مقايسه سخنان اريک کانتور، رئيس فراکسيون اکثريت جمهوري‌خواه مجلس، و گيبز، سخنگوي دولت حزب دمکرات، تعارض کانون‌هاي قدرت و کارشناسان آمريکايي بر سر نحوه تعامل با حکومت و مردم مصر را آشکارتر مي‌کند.

حکومت مبارک- سليمان عميقاً وابسته به آمريکا و بريتانياست و اگر سليمان به حمايت و تشويق کانون‌هايي معين در آمريکا و بريتانيا دلگرم نبود اوضاع به سرعت دگرگون مي‌شد. در ماجراي مصر، دولت اوباما تنها نيروي تأثيرگذار آمريکايي نيست. در يادداشت قبل درباره پيوندهاي فرانک وايزنر، فرستاده ويژه اوباما به مصر که حامي مبارک از آب درآمد، با کانون‌هاي جنگ‌طلب آمريکايي سخن گفتم و افزودم که اين فرانک وايزنر پسر فرانک وايزنر رئيس اداره جنگ رواني سيا در زمان کودتاي 28 مرداد 1332 در ايران است.

آخرين اخبار بر ادامه مواضع تهديدآميز عمر سليمان، به عنوان سناريوي جديد حکومت مصر و حاميان آمريکايي- انگليسي- اسرائيلي آن، دلالت دارد: حوالي ساعت 6 صبح امروز (7:30 صبح به وقت تهران) احمد ابوالغيط، وزير امور خارجه مصر، گفت تاکنون ارتش بي‌طرف بوده ولي اگر تظاهرات شدت يابد ممکن است مداخله کند.

امروز مردم خود را براي بزرگداشت بيش از 300 شهيد انقلاب مصر در روز جمعه، فردا، آماده مي‌کنند. اجتماع در ميدان آزادي و ساختمان مجلس در قاهره ادامه دارد. در اسکندريه، دوّمين شهر بزرگ مصر، و ساير شهرها نيز مردم همچنان به مقاومت ادامه مي‌دهند.

 نظرات:

مصطفي پورمحمدي: به نظر شما نقش کشورهاي آسيايي در حمايت از اين جنبش چه مي‌تواند باشد؟

شهبازي: جناب پورمحمدي عزيز. پس از منتقل کردن مطالب فيسبوک به وبلاگم اين تشابه اسمي جنابعالي با رئيس سازمان بازرسي کل کشور سئوال‌برانگيز شد. بايد به دوستان توضيح مي‌دادم که ايشان بحمدالله دانشجوي ايراني مقيم هند هستند و سينما مي‌خوانند و ربطي به رياست فخيمه بازرسي کل کشور ندارند!

تصور مي‌کنم در بسياري از کشورها، از جمله هند و ساير کشورهاي آسيايي، اجتماعات در حمايت از مردم مصر برگزار شود. بيش از اين توقعي نمي‌توان داشت. سرنوشت مصر را مردم مصر بايد تعيين کنند.

اين که در تظاهرات ميليوني هفده روز اخير مردم مصر عکس شخصيت‌هاي گدشته (مثل جمال عبدالناصر يا سيد قطب) يا فعال (مثل البرادعي و ديگران) در دست مردم نيست، نکته مهم و جالبي است. اين برخلاف رويه مردم ايران است هم در انقلاب سال 1357 و هم امروز که عکس بزرگان مورد علاقه شان را به وفور دست مي‌گيرند. اين پديده را چگونه مي‌شود تحليل کرد؟

اميرعباس رستمي: مردم به اين فهم سياسي رسيده‌اند که در جامع امروز افراد به صورت خاص تعيين‌کننده نيستند و مجموعه‌ها (احزاب) و برنامه‌ها هستند که سرنوشت سازند.

شهبازي: شبکه الجزيره انگليسي گزارش جالبي پخش مي‌کند درباره وضع اينترنت در مصر. مصر يکي از ده کشوري است در جهان که براي بلاگرها به عنوان "بدترين" شناخته شده. معهذا، در مصر سه ميليون نفر کاربر فيسبوک هستند که 62 درصد مرد و 38 درصد زن‌اند. اقدام مصر در تعطيل کردن اينترنت در وقايع اخير براي اين دولت 90 ميليون دلار خسارت مالي داشت.

مصطفي پورمحمدي: اين تشابه اسمي هم براي من جالب است و هم دردسر ساز. ظاهراً دردسرش به وبلاگ شما هم سرايت کرده. حالا منظورتان از "بحمدالله" چي بود؟!

شهبازي: هيچ :) همينجوري. منظورم اين بود که ايشان به لطف خدا دانشجو هستند و در هند سينما مي‌خوانند. همين. نسبت خويشاوندي داريد با ايشان؟

مصطفي پورمحمدي: ايشان پسرعموي پدرم هستند. خيلي هم از قديم به من لطف داشته و دارند.

چرا بيش از اين نمي‌توان توقعي داشت؟ وقتي انگليس و آمريکا يک طرف قضيه هستند، اگر کشورهاي عربي متحد آمرکا هستند، روسيه و چين که مي‌توانند کاري کنند؟ دولت ايران که کباده ابر قدرتي مي‌کشد، لبنان که حزب الله در آن قدرت دارد، اين "دولت ها" نمي‌توانند نقشي در اين ماجرا داشته باشند؟ بالاخره فقط آمريکا و انگليس که سرويس اطلاعاتي و جاسوسي در دنيا ندارند.

بيژن اژدري: اخيراً اشاراتي به جناب شهبازي شده که اوقات گرانبهايش را بيش‌تر به جريان مصر مشغول کرده! ازنظر من در دنياي امروز تفکيک کشورها به آساني امکان‌پذير نيست. صداي آزادي‌خواهي در هر نقطه از جهان لرزه بر اندام همه ديکتاتورها مي‌اندازد. [...]

شهبازي: جناب اژدري. اين علايق شخصي بنده است. قبلاً نيز اين گونه بوده. در ماجراي فروپاشي اتحاد شوروي بسيار فعال بودم. البته آن زمان اينترنت نبود. در ماجراي جنگ اوّل خليج فارس (اشغال کويت توسط صدام)، يازده سپتامبر، جنگ افغانستان، اشغال عراق نيز همين گونه بر اساس علايق شخصي فعال بودم. آن مسايل کار سنگين مي‌طلبيد زيرا به مطالعات جنبي مفصل نياز داشت. حاصل کارم بخشي منعکس شده در سايتم و بخشي به صورت يادداشت باقي مانده که مي‌تواند دستمايه کتاب‌هايي شود. حوادث مصر، در مقايسه با تحولات مهم پيشين، کار سنگيني نيست برايم.

انقلاب مصر يک حادثه تاريخي است که در برابر چشم ما رخ مي‌دهد و ما ناظر زنده آن هستيم. حيف است اين حادثه را در زمان خود نشناسيم و بعدها مجبور شويم روايات ديگران را درباره آن بخوانيم.

اميد هاشمي: شايد حداقل بنا به وظيفه ملي بد نباشه اندکي از وقت [...] خود را براي تحليلي مختصر از وضعيت داخل اختصاص بدهيد. در حال حاضر در داخل ايران فقدان چنين مباحثي بسيار محسوسه و بنده شخصاً به دانش و تجربه افرادي مانند شما احتياج دارم. براي ساختن ايراني بهتر و آبادتر. [...]

شهبازي: جناب هاشمي. درباره تحولات و مسايل ايران در وبلاگ و سايتم معمولاً فعال بوده‌ام. بعد از اين هم مي‌کوشم در حد وسع و مقدورات و وضع جسمي‌ام فعال باشم.

اميد هاشمي: با تشکر از حسن نظر جنابعالي. قطعاً ما نيز همانند سابق پيگير تمام اتفاقات در صحنه جهان هستيم و در اين راه اساتيد نقش مهمي دارند. به اميد به بار نشستن تلاش تمام حق‌طلبان. ما منتظر مطالب بيش‌تر در تحولات بالاخص اوضاع درون جهان اسلام و علي الخصوص ايران هستيم.

صادق حسيني: يادداشت كوتاه و مفيدي بود. شايد برترين نتيجه بيروني انقلاب خشم مصر شكست بيش از پيش چهره ابرقدرت سياسي آمريكا باشد. آمريكا در دوره اوباما در حوزه‌هاي حساس خاورميانه و افغانستان مرتباً در حال تغيير بوده است. تغيير مدام سفير آمريكا در بغداد و فرماندهان نظامي نشان از نبود راهبرد اساسي و عدم توان تصميم‌گيري در تيم جديد و فشار گروه‌هاي نئوكان مي‌باشد. شايد اگر در آمريكا جمع‌بندي كلي وجود داشت اوضاع مصر جور ديگري بود، همان طور كه شما فرموديد.

به نظرم آمريكا به دنبال سپري كردن وقت است تا به تحليل كلي درباره وقايع و رهبران و آينده مصر برسد. همچنين ممكن است آن‌ها يك دوره انتقالي تا سپتامبر را رهبري كنند تا با معترضين به جمع‌بندي برسند تا مبادا اوضاع از اين بيش‌تر از دست‌شان در برود؛ مانند تجربه شكست‌هاي سياسي پياپي‌شان در سال 2010 در عراق.

اميد هاشمي: ولي به نظر مي‌رسه بنا بر سابقه آمريکا علي‌الخصوص در انقلاب ايران، اون‌ها زيرک‌تر از اين صورت ظاهري خود دارند و به دنبال منفذ مي‌گردند. با عنابت به اين که به نظر مي رسد گويا واقعاً دوران اين سياست‌ها پايان خواهد يافت.

صادق حسيني: يادداشت كوتاه و مفيدي بود. شايد برترين نتيجه بيروني انقلاب خشم مصر شكست بيش از پيش چهره ابرقدرت سياسي آمريكا باشد. آمريكا در دوره اوباما در حوزه‌هاي حساس خاورميانه و افغانستان مرتباً در حال تغيير بوده است. تغيير مدام سفير آمريكا در بغداد و فرماندهان نظامي نشان از نبود راهبرد اساسي و عدم توان تصميم‌گيري در تيم جديد و فشار گروه‌هاي نئوكان مي‌باشد. شايد اگر در آمريكا جمع‌بندي كلي وجود داشت اوضاع مصر جور ديگري بود، همان طور كه شما فرموديد.

به نظرم آمريكا به دنبال سپري كردن وقت است تا به تحليل كلي درباره وقايع و رهبران و آينده مصر برسد. همچنين ممكن است آن‌ها يك دوره انتقالي تا سپتامبر را رهبري كنند تا با معترضين به جمع‌بندي برسند تا مبادا اوضاع از اين بيش‌تر از دست‌شان در برود؛ مانند تجربه شكست‌هاي سياسي پياپي‌شان در سال 2010 در عراق.

اميد هاشمي: ولي به نظر مي‌رسه بنا بر سابقه آمريکا علي‌الخصوص در انقلاب ايران، اون‌ها زيرک‌تر از اين صورت ظاهري خود دارند و به دنبال منفذ مي‌گردند. با عنابت به اين که به نظر مي رسد گويا واقعاً دوران اين سياست‌ها پايان خواهد يافت.

فتنه آرچين: تظاهرات‌ مردمي علاوه بر قاهره در ساير نقاط کشور نيز در جريان است. روز گذشته در شهر الخارجه به خشونت کشيده شد. اين شهر در ۴۰۰ کيلومتري جنوب قاهره واقع است. نيروهاي پليس روز چهارشنبه براي متفرق کردن جمعيت بر روي تظاهرکنندگان آتش گشودند. بنا بر گزارش‌هاي رسمي پنج نفر در جريان اين حادثه کشته و بيش از ۱۰۰ تن مجروح شدند.

سمانه حاجعلي: دست مريزاد. از اين تحليل‌هاي ريزبينانه لذت مي‌برم. ظاهراً نسل جديد كشورهاي منطقه كه متأثر از حاكميت‌هاي به شدت سانسوركننده است در درون خويش به لطف شبكه‌هاي اجتماعي و ارتباطي بر اساس تعامل‌هاي پيش‌بيني نشده به سمتي مي‌رود كه تصميم‌گيري‌ها در مورد يك اتفاق با شبكه‌هاي اجتماعي براساس ارائه نظرات و توافق بر حداقل‌ها اتفاق مي‌افتد. چنانچه در اين شبكه‌ها عموماً موضع‌گيري‌هاي فردي به شكل کاملاً سرسختانه نقد مي‌شود و چون رهبري اين جريانات مثل يك همه‌پرسي مجازي است مبنا حداقل توافقات است و جريانات مجبورند كه در اين خرد جمعي خود را حل كنند. نمونه‌هايي از اين موارد را خودم به شخصه در اتفاقات اخير ايران شاهد بودم كه هر موضعي از طرف هر جريان فكري و با هر جايگاهي در جهت مصلحت عموم شبكه هاي اجتماعي نبود خيلي سرسختانه نقد مي‌شد. و برعكس در مواردي كه مصلحت شبكه‌هاي اجتماعي ايجاب مي‌كرد تمامي گرايش‌ها به سمت حمايت از اين اتفاق هم داستان مي‌شدند.

نكته نگران‌كننده همين جاست كه اين اتحاد مجازي بعد از به پيروزي رسيدن همچنان پا برجاست و يا اين كه زمان سهم خواهي فرا مي‌رسد؟ بلوغي كه وراي اين پديده شاهدش هستيم در صورتي كه متأثر از شور انقلابي نشود منجر به دمكراسي پايداري خواهد بود كه نقد دروني و هنجارهاي اجتماعي و سياسي درون آن تعريف مي‌شود و همچنان مي‌تواند به اتحاد‌هاي اجتماعي و حفاظت از هنجارها منجر شود.

رضا حسيني: سئوال من اينه كه آيا مي‌توان گفت كه اين تحولات پروژه است و يا اين كه پروسه؟ اگر بتوان براي انقلاب 57 ايران اين سئوال را جواب داد مي‌توان براي مصر نيز به نتيجه مطلوبي رسيد. براي هر كدام شواهد و قرائني وجود دارد اما سند و مدركي وجود ندارد. به راستي انقلاب 57 در ايران زائيده جوشش مردم و توده‌ها بود و يا اين كه دست‌هاي خارجي با اهداف خاص پشت آن بود ولي با استفاده از امواج مردمي به ثمر نشست؟ حال براي انقلاب مردمي مصر نيز همين سئوال مطرح است. آيا تناقض در صحبت‌هاي اسرائيلي‌ها و آمريكايي‌ها پروژه بودن اين انقلاب‌هاي مردمي را قريب به ذهن نمي‌كند؟ آمريكايي كه هدفي جز ثبات اسرائيل ندارد چگونه است كه با اسرائيل در يك نظر واحد موضع‌گيري نمي‌كنند؟ بايد به نظاره نشست و منتظر ماند كه آيا در مصر هم مانند ايران مردم قرباني اول و آخرند و يا نه.

شهبازي: بسيار مهم: ساعت 6:58 بعدازظهر پنجشنبه به وقت تهران. تلويزيون نيل اطلاعيه شماره يک شورايعالي نيروهاي مسلح مصر را قرائت کرد: «شورايعالي نيروهاي مسلح براي پاسداري از حقوق ملت وارد عمل شده.»


Saturday, April 02, 2011 : تاريخ آخرين ويرايش

 کليه حقوق مندرجات اين صفحه براي عبدالله شهبازي محفوظ است.

آدرس ايميل: abdollah.shahbazi@gmail.com

استفاده از مقالات با ذکر ماخذ مجاز است. چاپ مقالات به صورت کتاب ممنوع است.