عبداللطيف عبادي: متأسفانه حکومت مبارک با
همه فسادي که دارد به عنوان يکي از
ستونهاي ثبات و امنيت در خاورميانه نقش
ايفا ميکند . در حال حاضر همه روي نظرات
آمريکا و اروپا نسبت به مبارک تمرکز
کردهاند در صورتي که نگراني اصلي را سران
کشورهاي عربي دارند . آنها تجربه عراق را
پيش روي خود دارند . با سرنگوني حکومت
صدام حسين کشور عراق وارد سياه چالهاي
شده است که خروج از آن واقعاً براي هيچ کس
متصور نيست. افغانستان هم همچنين. با اين
تفاصيل، معلوم و مشخص نيست که با سقوط
حکومت مصر شمال آفريقا دچار چه وضعيتي
خواهد شد. فراموش نکنيد که وقتي حکومت
مرکزي الجزاير تضعيف شد چه بلايي بر سر آن
کشور آمد. متأسفانه، گاهي سرنوشت يک مملکت
به سرنوشت يک رهبر ناآگاه چنان گره
ميخورد که با رفتنش امنيت و ثبات نيز از
کشورش رخت بر مي بندد.
هادي بيات: وضعيت خاورميانه هم چون
کوهستاني شده است که فريادي در آن زده شده
و انعکاسهايش به گوش فرياد زننده ميرسد
[...]
سمانه حاجعلي: [...] اميدوارم كه با رفتن
مبارك ثبات هر چه زودتر به مصر برگرده
وگرنه مردم از ترس گرگ به شغال پناه
ميبرند. يعني از ترس اين آنارشيستها
دوباره حاضر به پذيرش ديكتاتوري ميشوند.
به نظر من اوضاع براي مصر خطرناك است.
سئوال اينجاست كه در اين تحولات چند درصد
از مردم مصر شركت دارند؟ آيا مشكل اصلي
توده مردم ديكتاتوري مبارك است يا اوضاع
معيشتي مردم؟ آيا اسلامگرايي و سازش با
اسرائيل توده رو به خشم در آورده؟
فتنه آرچين: نه. نقشه آمريکا اين است که
با دخالت نکردن فعلي مقامات امنيتي در
مصر، هرج و مرج داخلي اوج بگيرد و ملت از
ترس چپاول شدن ناچار به دوباره روي آوردن
به دار و دسته مبارک شوند.
علي فياض بخش: خاطرم
هست قريب به يك سال پيش مقالهاي در
باب تفاوت