به‌رغم حمله خونين چماقداران شترسوار به مردم، مقاومت در مصر ادامه دارد

پنج شنبه، 14 بهمن 1389/ 3 فوريه 2011، ساعت 5 صبح به وقت ايران/ 3:30 صبح به وقت مصر

به رغم حمله خونين نيروهاي لباس شخصي به مردم مصر در ميدان آزادي (التحرير)، مقاومت ادامه دارد. در حوالي ميدان آزادي صداي تيراندازي شنيده مي‌شود و مردم در ميدان در حال سنگربندي هستند. به‌رغم فشارهاي بين‌المللي، رژيم مبارک- سليمان مصمم به ماندن است. انقلاب مصر به کجا خواهد رفت؟ آيا به‌رغم سرکوب خونين تداوم خواهد يافت؟ آيا طبق سنتي که از زمان قيام سال 1882 عُرابي پاشا، افسر مصري، بنيان نهاده شد، بخشي از بدنه ارتش، يعني افسران آزادي‌خواه، به سود مردم و عليه رژيم مبارک وارد عمل خواهند شد؟ و سرانجام، آيا رژيم مبارک موفق به خاموش کردن تظاهرات مردمي خواهد شد؟

نظرات:

حسين جوزاني:

 http://www.youtube.com/watch?v=-ybwlIwSU8c

شهبازي: ساعت 4:16 صبح به وقت قاهره. نيروهاي لباس شخصي پوستر بزرگ مبارک را پايين کشيدند تا به دست مردم به آتش کشيده نشود. صداي شليک شديد شنيده مي‌شود. مي‌خواهند مانع ورود مردم از پل کسرالنيل به ميدان آزادي شوند. پل کسرالنيل ميدان آزادي (تحرير) را به منطقه پرجمعيت قاهره وصل مي‌کند.

شهبازي: ساعت 6 صبح به وقت تهران/ 4:30 صبح به وقت قاهره. وضع بسيار وخيم است. از ساير شهرهاي مصر مطلع نيستيم ولي در ميدان آزادي و اطراف آن هنوز مردم زيادي اجتماع کرده‌اند. بسياري زخمي شده‌اند. در ساير نقاط قاهره نيز مردم در خيابان ها هستند. تيراندازي توسط نيروهاي هوادار مبارک در ميدان آزادي و اطراف آن شديد است. صداي شليک مسلسل نيز شنيده مي‌شود.

شهبازي [ساعت 6:11 صبح]: شبکه هاي سي. ان. ان. و الجزيره انگليسي از ديشب به جاي واژه «ميدان تحرير» معادل آن يعني "ميدان آزادي" را به کار مي‌برند.

شهبازي [ساعت 6:19 صبح]: ديشب، در حالي که اکثر شبکه هاي خبري جهان در حال گزارش دادن از تحولات مصر بودند، شبکه خبر سيماي جمهوري اسلامي ايران تعطيل بود!

شهبازي [ساعت 6:21 صبح]: ميدان آزادي قاهره در دست مردم است. مردم همه ورودي‌هاي ميدان را مسدود کرده يا در کنترل خود دارند تا مانع ورود مجدد نيروهاي لباس شخصي به ميدان شوند. قاهره با سرعتي عجيب به سوي جنگ داخلي و سنگربندي خياباني پيش مي‌رود.

امير پايمزد: چه شباهت‌هايي بين اين جنبش و سال 57 ايران مي‌بينيد؟ آيا در درازمدت به سود مردم خواهد بود؟

محمدحسن سليماني: به‌نظر مي‌رسد رويدادهاي شب گذشته و بامداد امروز که با حمله وحشيانه عناصر سيويل وابسته به سازمان اطلاعات مصر به مردم در ميدان التحرير قاهره آغاز شده، براساس يک سناريوي مشخص از سوي عمر سليمان به منظور ايجاد فضايي از رعب و وحشت در ميان مردم در حال انجام است. سناريويي که با توجه به اعلام موضع ارتش مصر مي‌تواند به عنوان آخرين تلاش رژيم مبارک براي برون رفت از بحران همه‌جانبه‌اي که اينک مصر با آن رو به روست تلقي گردد. نتايج رخدادهاي شتاب‌آلود اين روزهاي مصر ممکن است با ديپلماسي پنهان ايالات متحده سمت و سوي مطلوب به نفع مردم را نيابد اما يقيناً در فرداي مصر جايي براي مبارک باقي نخواهد ماند. معتقدم مبارک رفتني است و تلاش‌هاي عمر سليمان، عنصر کهنه‌کار دستگاه امنيتي مصر، هم براي استمرار رياست او بر مصر به جايي نخواهد رسيد حتي اگر حملات سازمان يافته اخير به فجايع خونين ديگري بينجامد. مهم فرداي مصر است که چه کسي هدايت رهبري اين کشور کهن را عهده‌دار خواهد شد.

سمانه حاجعلي: شايد مبارك موفق بشود؟ ظاهراً از حمام خون به پا كردن ابايي ندارد. بايد ديد مردم چقدر حاضر به پرداخت هزينه هستند.

محمدحسن سليماني: به‌نظر مي‌رسد روند کنوني روند توقف نباشد. ايالات متحده، اروپا و حتي هم‌پيمانان منطقه‌اي مبارک هم بر وضعيت شکننده رياست او بر مصر اذعان دارند. تحليل من اين است که رفتن مبارک قطعي است. امروز نشود، فردا تحقق پيدا خواهد کرد. اما، مهم‌ترين نگراني، پس از کنار گذاشته شدن مبارک است. چه کسي رهبري مصر را بر عهده خواهد گرفت؟ آيا البرادعي، چهره مطلوب آمريکايي‌ها در شرايط ناگزير، يا فرد ديگري؟!

سمانه حاجعلي: وزير امور خارجه آلمان گفته: زمان هرگز به عقب برنمي‌گردد!

محمدحسن سليماني: جمله پر ايهام و دو پهلويي است.

هادي بيات: البرادعي انسان قدرتمندي نيست. مديريتش بر سازمان انرژي هسته‌اي نه سيخ بسوزد نه کباب بود. اگر اخوان از او حمايت کرده باشد، چه تفاهمي باشد و چه نباشد، مصر در آينده به دست اخوان خواهد افتاد زيرا اخواني‌ها خيلي اهل مداهنه نيستند و البته اين‌ها اخواني هاي زمان ترور سادات نيستند و بر اثر سرکوب ده‌ها ساله ياد گرفته‌اند چه بکنند و همين ماندن و ريشه دواندن‌شان نشان از حرفه‌اي‌تر شدن‌شان دارد.

بيژن اژدري: [...] اکنون ببينيم رژيم مصر با لباس شخصي‌هايش مردم دست خالي را از سرراهش موقتاً کنار خواهد زد و يا مردم مصر موفق به افشاي اين تريک در جهان [خواهند شد] و لباس لباس شخصي را براي هميشه از تنش بيرون واين سياست شيطاني را برملا خواهد کرد؟

شهبازي: جناب پايمزد. شباهت‌هاي جدي ميان صحنه‌هاي انقلاب 1357 ايران و انقلاب کنوني مصر وجود دارد. تفاوت‌ها هم هست. مثلاً، در انقلاب ايران غلبه شعارهاي ديني و پوسترهايي که بيانگر رهبري ديني بود مشهود بود. در مصر چنين نيست و اجماع مردم در حول خواست برکناري مبارک و استقرار دمکراسي مشهود است.

شهبازي [12:27 ظهر]: فرانسيس فوکوياما، استاد روابط بين الملل آمريکا، به بي بي سي مي‌گويد: نبايد بيش از اندازه تحت‌تأثير تظاهرات موفقيت‌آميز مصر قرار گرفت. او به تجربه انقلاب نارنجي اوکرائين، انقلاب گرجستان و تلاش آمريکا براي استقرار دمکراسي در افغانستان و عراق اشاره کرد و گفت: اين موارد نشان مي‌دهد که پس از لحظه شادي سقوط ديکتاتور، که مردم در مي‌يابند آزاد هستند و مي‌توانند به آزادي سخن بگويند، دشواري اصلي آغاز مي‌شود. او مي افزايد: "همه اين انقلاب‌ها به نااميدي عميقي انجاميده است. نيروهاي دمکرات نتوانستند منسجم شوند و حکومت‌داري دمکراتيک را به مرحله عمل برسانند."

فوکوياما تشبيه بي جا کرده. انقلاب مصر يک انقلاب گسترده مردمي است که تنها پيش نمونه تاريخي آن انقلاب سال 1357 ايران است. تحولاتي که در اوکرائين و گرجستان رخ داد، و به "انقلاب نارنجي" معروف شد، در واقع انقلاب نبود؛ ساقط کردن حکومت‌هاي فاسد بازمانده از قبل بود با تبليغات و سرمايه‌گذاري کانون‌هاي ذينفع غربي؛ و طبعاً فرجام آن‌ها نيز معلوم بود. «تلاش آمريکا براي استقرار دمکراسي در افغانستان و عراق» نيز حرف بي‌ربطي است.

شهبازي [12:31 بعد از ظهر]: تا اين لحظه، به گمان بنده، سقوط مبارک رفتني است و ژنرال سليمان نيز شانسي براي جانشيني او ندارد. معهذا، سخت شدن اين فرايند تغيير رژيم مي‌تواند دو پيامد داشته باشد: از يکسو، تصور اين است که موانع ايجاد شده سبب خواهد شد که مردم به حداقل رضايت دهند و ساختار ارتش و دستگاه امنيتي و اطلاعاتي مصر دست نخورده باقي بماند.

توجه کنيم که مصر، برخلاف ايران، کشور فقيري است و ساليانه يک ميليارد دلار کمک از آمريکا دريافت مي‌کند. ايران فقط در سه چهار ساله اول دولت نهم حدود سيصد ميليارد دلار درآمد نفت و گاز داشت. آمريکا و بريتانيا سرمايه‌گذاري سنگيني بر ارتش و دستگاه امنيتي و اطلاعاتي مصر کرده‌اند و حاضر نيستند حاصل اين سرمايه گذاري را، که از زمان سادات شروع شد، از دست بدهند. به‌علاوه، بايد به جايگاه استراتژيک مصر در خاورميانه و آفريقا توجه کرد که براي غرب حياتي است، و نيز به پژواک انقلاب مصر در سراسر منطقه و به‌ويژه در کشورهايي که غرب به ثبات آن‌ها اميد بسته است.

پيامد دوّم تغيير رژيم در مصر مي‌تواند به‌گونه ديگر نيز باشد يعني به راديکاليزه شدن جنبش بينجامد بنحوي که مردم و احزاب سياسي که به قدرت خواهند رسيد به حضور چهره هايي مانند عمر سليمان رضايت ندهند.

عامل ديگر ارتش مصر است که سرانجام، به احتمال زياد، مداخله خواهد کرد. گمان مي‌رود اين مداخله عليه شخص مبارک باشد و به برکناري مبارک از قدرت بينجامد. در اين صورت، ارتش بار ديگر در نقش "ناجي ملت" ظاهر خواهد شد.

در اين گزينه، دو احتمال مطرح است: اوّل، برکناري مبارک در همکاري با سرويس‌هاي اطلاعاتي آمريکا و بريتانيا طراحي شود و چهره‌هاي جوان ارتش هدايت آن را به دست بگيرند و به "قهرمانان ملي" بدل شوند.

احتمال دوّم اين است که چهره هاي محبوب يا ناشناخته و جوان ارتش به‌طور مستقل از سرويس‌هاي غربي وارد عمل شوند و گذار مصر به يک حکومت ائتلافي را تأمين کنند. احتمال ظهور چهره‌هاي ضد غربي و راديکال در ارتش نيز وجود دارد ولي نمي‌دانم تا چه حد!

عميد راشدي: اميدوارم مردم مصر در آينده حسرت امنيتي را كه در گذشته همين دستگاه‌ها براي‌شان تأمين مي‌كردند نخورند.

شهبازي: جناب راشدي. متأسفانه برخي از ما ايرانيان بر اساس سرخوردگي‌هاي خود درباره تحولات جوامع ديگر داوري يا تحليل مي‌کنيم. در اين فضاي نوميدي و يأس، حرف امثال فوکوياما گيرايي و جاذبه دارد. اين گونه تحليل‌ها واقع بينانه نيست.

مثال من، انقلاب 1789 فرانسه است که در تاريخنگاري "انقلاب کبير فرانسه" ناميده مي‌شود. اين انقلاب در زمان خود بسيار خونين و زشت و غيرانساني بود. يک نمونه، فقط، گردن زدن ماري آنتوانت، ملکه اتريشي فرانسه، بود صرفاً به خاطر شايعات کذبي که عليه او رواج داده بودند و شبکه فراماسونري و سرويس اطلاعاتي انگليس مؤثر بود در پخش اين شايعات.

اين انقلاب پيامد مستقيم مثبت نيز نداشت. پس از تسويه‌هاي خونين افراطيون ژاکوبن، به امپراتوري ناپلئون انجاميد و جنگ‌هاي ناپلئوني، که سراسر اروپا را، تا اعماق روسيه، به خاک و خون کشيد. سپس اعاده سلطنت بوربن‌ها و اشرافيت سابق. بعد، انقلاب 1830 و سلطنت فاسد هيجده ساله لويي فيليپ اورلئان. و سپس حکومت فاسد لويي بناپارت (ناپلئون سوم) که با قيام خونين مردم پاريس در سال 1870، معروف به کمون پاريس، و اشغال فرانسه توسط ارتش پروس ساقط شد. اعلام موجوديت دولتي جديد به نام آلمان در کاخ ورساي انجام گرفت.

زشتي انقلاب فرانسه در زمان خود در حدي بود که ادموند برک، متفکر انگليسي، در رساله "تأملاتي در باب انقلاب فرانسه" در سال 1790 نوشت: "فرانسوي ها نشان دادند که بزرگ‌ترين معماران تخريب هستند که تاکنون جهان به خود شناخته است." معهذا، امروزه بسياري از مورخين و متفکران سياسي معتقدند که انقلاب فرانسه تأثير عظيم ساختاري در تکوين جهان جديد غرب داشته است.

انقلاب 1357 ايران را نيز بايد در درازمدت و با جامعيت تحليل و ارزيابي کرد نه بر اساس پيامدها و نارسايي‌هاي جاري. من فضاي دوران پهلوي را با گوشت و پوست خود لمس کرده‌ام. در آن زمان، هر چند جوان بودم، ولي جامعه را خوب مي‌شناختم. در سال 1349، در چهارده سالگي، اوّلين زندانم را در ساواک تجربه کردم. امروزه نيز بسيار آسيب ديده‌ام از فساد جاري تا بدان جا که سلامتي‌ام را فداي تلاش براي اصلاح آن کردم. بنابراين، دلخوشي از وضع موجود ندارم. معهذا، عميقاً اعتقاد دارم که انقلاب ايران پيامدهاي بزرگ داشته است در احياي جامعه ايراني؛ پيامدهايي که بعدها شناخته خواهد شد. مي‌دانم اين بحثي چالش‌انگيز است، پس به همين بسنده کنيم و آن را به عنوان نظر شخصي من تلقي کنيد.

عميد راشدي: اما مسئله اسرائيل به عنوان يك رژيم صفر و يك در آينده مصر بي‌اهميت نيست. دو روز اخير جنبش با روزهاي اوّل خيلي فرق داشته است. شعار مرگ بر آمريكا و تجمع در برابر سفارت اسرائيل. مهار خشم مردم براي گروه‌هاي ميانه‌روي مصر سخت‌تر و اسكي كردن روي امواج براي گروه‌هاي افراطي آسان‌تر خواهد بود.

شهبازي: کدام گروه‌هاي افراطي جناب رشيدي؟ اخوان المسلمين؟ در يادداشت‌هاي قبلي عرض کردم که اخوان المسلمين را نمي‌توان "گروه افراطي" دانست. رهبران اخوان امروزه عموماً مرداني مسن هستند و اساتيد بلندپايه دانشگاه. فرق مي‌کند با جوانان افراطي ايران که تازه با الفباي سياست آشنا شده‌اند.

قطعا اگر اوضاع به هرج و مرج بينجامد، گروه‌هاي افراطي نيز ايجاد خواهند شد و سرويس‌هاي اطلاعاتي آمريکا و انگليس و به ويژه اسرائيل به دليل سابقه نفوذي که در مصر دارند، مانند عراق و ايران، کمک خواهند کرد به ايجاد و گسترش افراطي‌گري براي تأمين اهداف خود. ولي اکنون، آن چه مي‌بينم عقلانيتي است قابل ستايش در مردم و احزاب سياسي مصر.

شهبازي: ساعت 9:14 به وقت مصر تلويزيون دولتي مصر (نيل) اعلام کرد: عمر سليمان، معاون اوّل رئيس جمهوري، گفتگو با "احزاب سياسي و نيروهاي ملي" را آغاز کرده است.

شهبازي: و نيز توجه کنيم که درباره نفوذ اخوان المسلمين در مصر اغراق نيز مي‌شود بيش‌تر از سوي روزنامه‌نگاران نئوکان براي دستمالي کردن سياست دولت اوباما به سود خود. انقلاب مصر به رهبري اخوان المسلمين شروع نشد بلکه اخوان (به عنوان يک حزب) و علماي الازهر با تأخير وارد صحنه شدند. و معلوم نيست ميزان نفوذ اين سازمان در مصر تا چه اندازه است. قطعاً حزبي قدرتمند، و شايد قدرتمندترين حزب مصر، خواهد شد ولي نفوذ آن محدود است.

عميد راشدي: نظر من هم درباره آينده مصر بود وگرنه موضع گروه‌ها در حال حاضر، به قول حضرتعالي، موضعي عقلاني است. زشتي اين رويدادها تنها در خشونت‌هاي دو روز اخير است چيزي كه شايد به احساسات‌گري‌هاي غيرقابل مهار بدل شود چيزي كه در تاريخ معاصر ايران نيز شاهد آن بوده‌ايم.

شهبازي [1:30 بعد از ظهر]: اين اقدامات با برنامه‌ريزي پيچيده سرويس‌هاي اطلاعاتي انجام مي‌گيرد. کارکرد عمر سليمان نيز همين است و به اين دليل اين چهره برجسته اطلاعاتي خاورميانه عملاً قائم مقام مبارک شد و هدايت عمليات را به دست گرفت.

شهبازي [1:38 بعد از ظهر]: خبر مذاکره عمر سليمان با گروه‌هاي اپوزيسيون تکذيب شد. اين خبر را تلويزيون دولتي (نيل) اعلام کرده بود. البرادعي و اخوان المسلمين حاضر به مذاکره نشده‌اند و منوط کرده‌اند به برکناري مبارک. ظاهراً تنها گروه‌هاي کوچک کم اهميت مثل وفد مذاکره با احمد شفيق، نخست وزير، را پذيرفته‌اند.

سمانه حاجعلي: نمي‌دانم شرايط خاص فعلي مانع مي‌شود و يا نظري غير از اين داريد كه شيوه رفتار مردم مصر واقعاً متأثر از اتفاقات اخير ايران بود؟ يا نه؟

شهبازي: سرکار خانم حاجعلي. دنياي امروز کاملاً مرتبط است و قطعاً درس‌هاي جوامع به يکديگر انتقال مي‌يابد. ولي من واقعاً اين تصور را ندارم که حوادث مصر متأثر از جنبش اعتراضي ايران عليه انتخابات بود. حوادث تونس قطعاً تأثير مستقيم داشت در ايجاد جرقه اوّليه ولي همين تأثير نيز بر بستر نارضايتي عميق مردم مصر توانست مؤثر باشد. اين تحولات ريشه‌هاي عميق دارد. تاريخ مصر بسيار غني و درس‌آموز است به‌ويژه در قرن نوزدهم ميلادي. فعلاً وبگاهم را، به دلايلي، به روز نمي‌کنم وگرنه بسيار مايل بودم تحليل مفصلي از تاريخ مصر و علل حوادث اخير بنويسم.

سمانه حاجعلي: هر چه باشد لباس شخصي‌هاي مصر از همتايان ايراني خود خوب درس گرفته‌اند!

شهبازي: به راستي آدم لذت مي‌برد از اصالت مصري‌ها که هنوز نمادهاي سنتي خود را حفظ کرده اند مثل شتر و اسب در مقايسه با ايران که موتورسيکلت جايگزين شتر و اسب شده و هيچ علاقه‌اي وجود ندارد حداقل به استفاده نمادين از اين سمبل‌ها. آن هم در سرزميني (ايران) که اوّلين بار بشر اسب را اهلي کرد و از آن سواري گرفت. در سفر به انگليس لذت مي‌بردم از ديدن پليس اسب سوار. واقعاً به کجا رسيده ايم؟ اين همه "مدرنيزاسيون" با پول بادآورده نفت و گاز!

شهبازي [2:39 بعد از ظهر]: بي بي سي: سمل داوود، يکي از حاضران در خيابان‌هاي قاهره در توييتي مي‌گويد: "تاکنون 17 کارت شناسايي پليس مخفي از طرفداران آقاي مبارک که توسط مخالفان دولت مورد ضرب و جرح قرار گرفته اند، ضبط شده است."

بي بي سي: کاخ سفيد خشونت‌هاي روزهاي اخير در مصر را "منزجرکننده" توصيف کرده است.

احمد شفيق، نخست وزير جديد مصر، لحظاتي پيش به خاطر خشونت‌هاي حاصل از ناآرامي‌هاي دو روز گذشته عذرخواهي کرد.

شهبازي [2:53 بعد از ظهر]: رژيم مبارک ادعا کرد مردم تظاهرکننده توسط آمريکا و اسرائيل تحريک و سازمان‌دهي شده‌اند. تلويزيون المحور، متعلق به دولت مصر، مصاحبه‌اي با يک زن جوان مصري پخش کرد. او، که چهره‌اش را شطرنجي نشان مي‌دادند، ادعا کرد توسط آمريکايي‌ها استخدام شده، به قطر اعزام شده و توسط موساد و يهوديان دوره آموزشي ديده است. او افزود که آمريکايي‌ها دانشجويان جوان و بي‌تجربه را جذب مي‌کنند و براي طي دوره فوق به قطر مي‌فرستند. او درباره علت اعتراف خود گفت: مبارک براي من "مانند پدر است."

شهبازي [3:02 بعد از ظهر]: آري شاويت در شماره امروز روزنامه اسرائيلي هاآرتص نوشت: آزادي اعراب به معني افول غرب است. او نوشت: انقلاب آزادي‌بخش عرب بطور بنيادين چهره خاورميانه را تغيير خواهد داد. آمريکا و اروپا که اکنون مبارک را دفن مي‌کنند در عين حال قدرت خويش را دفن مي‌کنند. در ميدان آزادي قاهره عصر سلطه غرب [بر خاورميانه] رو به خاموشي مي‌رود. [+]

مقاله شاويت به روشني نشان مي‌دهد کدام کانون‌ها در آمريکا و انگليس و اسرائيل رژيم مبارک را به استقامت و سرکوب مردم تشويق مي‌کنند و به او اطمينان مي‌دهند که افکار عمومي جهان را ناديده بگيرد.

محمدحسن سليماني: روز جمعه روز سرنوشت سازي براي مردم مصر خواهد بود. حسني مبارک به مصداق "الغريق يتشبث بکل حشيش" در ساعات پاياني 30 سال حاکميت مستبدانه خود، با هدايت عمر سليمان، تمام توان سازمان اطلاعات و امنيت مصر را براي سرکوب معترضان به کار گرفته است. اقدامي که نه تنها براي مبارک سودي در بر نخواهد داشت که اجماع بين‌المللي حاميان اصلي رژيم مبارک در کنار گذاشتن او را تسريع خواهد کرد. تصور مي‌کنم فردا روزي خواهد بود که تحولات پر شتاب خيزش عمومي مردم مصر وارد مرحله تازه‌اي خواهد شد.

شهبازي [3:20 بعد از ظهر]: دانيل پايپز، روزنامه نگار افراطي آمريکايي- اسرائيلي نئوکان، در نيويورک تايمز اوّل فوريه (سه شنبه) حوادث تونس و مصر را "پژواک انقلاب ايران" خوانده و نوشته: در سال 1979 که آيت الله روح‌الله خميني به قدرت رسيد کوشيد قيام‌هاي اسلامي را به ساير کشورها صادر کند. اينک سه دهه بعد اين گونه شورش‌ها آغاز شده است.

هدف دانيل پايپز ترويج هراس از "بنيادگرايي اسلامي" است با هدف تحميل سياست‌هاي نئوکان‌ها بر کنگره و کاخ سفيد. امروز، 3 فوريه، تيتر بزرگ آقاي حسين شريعتمداري در روزنامه کيهان اين است: "مصر، تونس، اردن، يمن، الجزاير و بحرين در تسخير اسلام گرايان: طلوع خميني در خاورميانه عربي".

آقاي حسين شريعتمداري فاکت تهيه مي‌کند و دانيل پايپز از آن بهره مي‌برد و مشاوران افراطي و صهيونيست در شوراي امنيت ملي آمريکا به عنوان سند استفاده مي‌کنند براي به تصويب رسانيدن سياست‌هاي خشن و افراطي عليه مردم مصر و منطقه. اين گونه اقدامات ناشي از جهل شريعتمداري است؟!

اين هم صحبت‌هاي 2 فوريه نتانياهو در کنشت (پارلمان) اسرائيل که مشابه مواضع دانيل پايپز (اول فوريه) است: "ايراني‌ها خواهان تبديل مصر به غزه ديگري هستند که نيروهاي تندرو اداره‌اش کنند." [+]

گزارش‌هاي محمد منظرپور، خبرنگار بي بي سي فارسي، از ميدان آزادي قاهره جالب است. بهترين توصيف بود از فضاي آنجا.

ساعت 4:26 بعدازظهر به وقت قاهره/ 5:56 به وقت تهران. به دستور دادستان کل کشور مصر خروج وزراي سابق از کشور ممنوع شد.

سمانه حاجعلي: مباركه ديگه!

شهبازي [8 بعد از ظهر]: اين فيلم زير گرفتن مردم توسط ماشين پليس در قاهره واقعاً تکان دهنده است. [+]

سمانه حاجعلي: کمي پازل‌هاي چند وقت اخير را کنار هم بگذاريم شايد به رابطه معني‌داري برسيم؛ مثل محموله اسلحه که در نيجريه کشف شد که گفته مي‌شد از ايران فرستاده شده است.

شهبازي [11:40 بعد از ظهر]: حسني مبارک در مصاحبه با کريستين امانپور، خبرنگار شبکه‌ ا. بي. سي. آمريکا، گفت اگر استعفا دهد در کشور هرج و مرج حکمفرما خواهد شد. او گفت پس از سخنراني دوشنبه شب که از شرکت نکردن در انتخابات آتي خبر داد، احساس راحتي کرده است. مبارک گفت ۶۲ سال به کشورش خدمت کرده است و حال احساس مي‌کند براي او بس است و مي‌خواهد از قدرت کنار برود. حسني مبارک در پاسخ به پرسش درباره واکنش او به تأکيد اوباما بر آغاز هر چه سريع‌تر انتقال قدرت، خطاب به باراک اوباما گفت: "شما مصر و فرهنگ آن را نمي‌شناسيد و نمي‌دانيد در پي کناره‌گيري من چه رخ خواهد داد." حسني مبارک گفت احساس مي‌کند قوي است، قصد فرار ندارد و در مصر خواهد مرد.

به اين ترتيب، حسني مبارک مي‌خواهد القاء کند که سقوط او براي مصر و منطقه فاجعه‌آميز و پردردسر خواهد بود. اين همان خطي است که رسانه‌هاي نئوکان دنبال مي‌کنند. حسني مبارک وابسته به همين کانون است.

[11:41 بعد از ظهر] حسني مبارک از خشونت در ميدان تحرير ابراز نگراني کرد ولي ارتباط حکومت خود با اين وقايع را رد کرد.

[11:47 بعد از ظهر] در کنار سرکوب توسط چماقداران لباس شخصي، دستگيري و ترور مخالفان فعال نيز جريان دارد. جي جي ابراهيم، فعال مصري، در تويتر نوشت: "فعالان مصري ناپديد مي‌شوند و روزنامه‌نگاران بازداشت. مراقب من باشيد، ممکن است نفر بعدي باشم."

[11:50 بعد از ظهر] اين قرضاوي آدم جالبي است. او، که رئيس اتحاديه جهاني علماي اهل سنت است، شرکت در تظاهرات بزرگ فردا (جمعه) را «واجب شرعي» دانست و با سرنوشت ساز خواندن آن گفت: همه بايد در اين تظاهرات شرکت کنند و هيچ عذري از هيچ کس قبول نيست. قرضاوي درباره حسني مبارک گفت : او ملت را قرباني مي‌کند، کشتار مردم حرام است. شيخ يوسف القرضاوي با صدور بيانيه‌اي گفت: جوانان مصري خيابان‌ها را ترک نکنند، کساني که کشته مي‌شوند شهيدند و آناني که مانده‌اند سعادتمند.

داستان عاشق شدن شيخ قرضاوي را اينجا بخوانيد. [+]

[11:59 بعد از ظهر] آيت الله ناصر مکارم شيرازي، همشهري بنده، توصيه فرموده‌اند که مردم مصر يک "رهبر واحد" انتخاب کنند و توصيه کرده که "علماي الازهر شريف... با ملت غيور و اسلامي مصر همگامي بيشتر و پر رنگ‌تري داشته باشند." آيت الله نوري همداني فرموده‌اند: "ما مي‌دانيم كه انقلاب اين كشورها [تونس و مصر] اسلامي است و مردم اين كشورها بايد مراقب باشند كه انقلاب آن‌ها سكولار نشود."

[2:17 صبح جمعه، 15 بهمن] رژيم مبارک همچنان انقلاب مصر را به «توطئه خارجي» منتسب مي‌کند. ژنرال عمر سليمان در مصاحبه ديشب خود گفت که اين حوادث «توطئه خارجي» و «توطئه اخوان المسلمين» است به‌رغم اين که وي آمادگي خود را براي مذاکره با اخوان المسلمين اعلام کرد.

گرام وود در وب سايت آتلانتيک مي نويسد طرفداران مبارک در قاهره او را مانند "حيوان اهلي بي‌جان" روي زمين مي‌کشيدند و فرياد مي‌زدند: "ايراني! ايراني!"

[2:33 صبح جمعه] ميدان آزادي قاهره به‌طور کامل در دست مردم است و ورودي هاي آن توسط مردم کنترل مي‌شود. تظاهرات بعد از نماز جمعه فردا سرنوشت ساز خواهد بود. بايد در انتظار بود و ديد آيا رژيم مبارک سقوط خواهد کرد يا شگردهاي جديدي براي تداوم آشوب و سرکوب در پيش خواهد گرفت؟ اين عمر سليمان موجود پيچيده و هفت خط و خطرناکي است. مبارک به شدت بيمار است و عملاً رهبري عمليات را عمر سليمان به دست دارد؛ چهره اطلاعاتي خبره و سرشناسي که روابط گسترده با سرويس‌هاي اطلاعاتي جهان، از جمله اسرائيل، داشته است.

[4:14 صبح جمعه] بي بي سي: پيام‌هاي کاربران تويتر که در ميدان تحرير حضور دارند بيانگر تسلط معترضان بر اين ميدان است. آن‌ها خود را براي راهپيمايي بزرگ روز جمعه به سوي کاخ رياست جمهوري آماده مي کنند.

[4:15 صبح جمعه] سناتور مک کين درباره نفوذ اسلام گرايان تندرو در وقايع مصر هشدار داد.   


Thursday, February 10, 2011 : تاريخ آخرين ويرايش

 کليه حقوق مندرجات اين صفحه براي عبدالله شهبازي محفوظ است.

آدرس ايميل: abdollah.shahbazi@gmail.com

استفاده از مقالات با ذکر ماخذ مجاز است. چاپ مقالات به صورت کتاب ممنوع است.