موساد، نئوکان‌ها و ايران

جنگ جديد در خاورميانه يا رسوايي بزرگ در آمريکا؟

بحث آزاد در فيسبوک

قسمت چهارم

ديپلماسي انقلابي يعني اعلام توطئه جديد مجتمع نظامي- صنعتي به مردم آمريکا

شهبازي: بنظر من موقعيت بسيار حساس و سرنوشت سازي است. اين حرف‌ها را بايد کنار گذاشت که آمريکا با بحران مواجه است و کاري نمي‌تواند بکند، اسرائيل وضع مشابه دارد، عربستان عددي نيست که با ايران مقابله کند و غيره.

کساني که به دنبال جنگ در خاورميانه هستند، نه دلشان به حال آمريکا سوخته، نه به حال يهوديان ساکن اسرائيل يا اعراب. برايشان مهم نيست اين جنگ چقدر طول بکشد و چه خسارات و هزينه‌هايي داشته باشد. بحران کنوني، مثل همان "رکود بزرگ" دهه 1930، به يک جنگ بزرگ نياز دارد.

اين آگاهي که من در جامعه آمريکايي مي‌بينم در تاريخ کم‌نظير است. آگاهي درباره حکومت بانکداران و جنگ‌افروزان، هشياري درباره سلطه بانکداران و مجتمع نظامي- صنعتي بر جامعه آمريکا.

اکنون در آمريکا جنبشي مطرح و بسيار جدّي شکل گرفته با شعار "حکومت 99 درصد" در مقابل حاکميت غارتگرانه "يک درصد".

اکنون اينترنت نسل جوان آمريکايي را وارد سياست کرده. تأثير اينترنت فقط بر ايران و کشورهاي خاورميانه يا چين نيست. اينترنت «بلايي همگاني است» و دامان اليگارشي آمريکا را نيز گرفته. اين پيامدهايي است که شايد تصورش را نمي‌کردند. از طريق شبکه‌هاي نوين ارتباطي و اطلاع‌رساني تحولي بزرگ در افکار عمومي ايجاد شده که در تاريخ بشريت بي‌سابقه است.

با توجه به اين تحولات، جمهوري اسلامي ايران نيز بايد ديپلماسي سي ساله‌اش را، که متأسفانه سخت به آن معتاد شده، تغيير انقلابي دهد. با اين "ديپلماسي انقلابي" مي‌توان جلوي بسياري از حوادث را گرفت.

ايران بايد با جدّيت و قاطعيت و خونسردي، و البته با دست پر و به کمک تيمي از متفکران ورزيده، وارد صحنه شود. يعني يک ديپلماسي باز و تهاجمي و طلبکارانه را شروع کند نه از طريق فحاشي و شعارهاي تکراري بلکه از طريق آغاز يک ديالوگ مستقيم و پرمحتوا و روشنگرانه. نه از جنس سخنراني‌هاي تکراري آقاي احمدي‌نژاد که دافعه ايجاد مي‌کند به جاي جاذبه.

ايران بايد اعلام کند که يک هيئت بلندپايه ايراني- آمريکايي از مقامات سياسي و قضايي و اطلاعاتي- امنيتي بايد مسئله را دنبال کنند و پيشاپيش مي‌پذيريم که اگر ثابت شود چنين امري صحت دارد مقصر را مجازات خواهيم کرد در هر سطحي که باشد.

توجه کنيم که اين شناخت براي جمهوري اسلامي ايران حياتي است. بايد بدانيم چه مستنداتي در کار است و چه کسان يا کدامين شبکه اين مستندات را فراهم آورده است.

ايران بايد اعلام کند که هدف از اين سناريو ايجاد يک جنگ بزرگ در خاورميانه است با هدف غارت جامعه آمريکا و مردم منطقه که تنها و تنها به سود مجتمع نظامي- صنعتي و عامل اصلي آن‌ يعني حکومت اسرائيل است.

ايران مي‌تواند بيانيه خود را با سخنان معروف ژنرال آيزنهاور درباره خطر سلطه مجتمع نظامي- صنعتي براي جامعه آمريکا آغاز کند و اعلام کند که اينک زماني رسيده که پيشگويي آيزنهاور در نطق توديع و بازنشستگي‌اش به تلخ ترين شکل تحقق يافته است.

پنجاه سال پيش (17 ژانويه 1961)، ژنرال دوايت آيزنهاور در واپسين پيام دوران رياست‌جمهوري خود، و نيز بمناسبت پايان پنجاهمين سال خدمت نظامي و سياسي‌اش به دولت ايالات متحده آمريکا، درباره گسترش مجتمع نظامي- صنعتي و مخاطرات آتي آن براي دمکراسي آمريکايي چنين هشدار داد:

«... ما صنايع تسليحاتي آفريده‌ايم که ابعاد آن بسيار گسترده است. علاوه بر اين، سه و نيم ميليون نفر از مردان و زنان ما بطور مستقيم در نهادهاي دفاعي [دولتي] شاغل‌اند. ما ساليانه بيش از درآمد خالص تمامي کمپاني‌هاي ايالات متحده براي امنيت دفاعي خود خرج مي‌کنيم. ترکيب نهادهاي نظامي گسترده [دولتي] و صنعت بزرگ اسلحه‌سازي [خصوصي] براي آمريکا تجربه جديدي است. نفوذ اقتصادي، سياسي و حتي معنوي در هر شهر آمريکا،‌ در هر مجلس ايالتي و در هر اداره دولت فدرال احساس مي‌شود... در شوراهاي دولتي ما بايد مراقب نفوذ غيرقابل کنترل مجتمع نظامي- صنعتي، چه آشکار و چه ناپيدا، باشيم. امکان ظهور فاجعه‌آميز قدرتي که در جايگاه خود قرار ندارد وجود دارد و اين قدرت مقاومت خواهد کرد. ما هيچگاه نبايد اهميت اين خطر را براي آزادي‌هاي خود يا فرايند دمکراتيک جامعه خود دست کم بگيريم.» [+]

اعلام آمادگي گسترده و توأم با حسن نيت، با پرهيز از شعارهاي تکراري، براي تشکيل يک هيئت پيگيري و رسيدگي به ادعاهاي اريک هولدر مي‌تواند ايران را در موضع تهاجمي قرار دهد.

ايران بايد اشاره کند به آمار فروش‌هاي بزرگ تسليحاتي به سعودي و امارات و کويت و ساير کشورهاي حاشيه خليج فارس و نام کمپاني‌هايي که اين سلاح‌ها را فروخته‌اند.

ايران بايد اشاره کند به پيوند ناميمون صاحبان بزرگ صنايع تسليحاتي آمريکا و بريتانيا و همگامي آن‌ها در اين سناريو.

ايران بايد اشاره کند به اقدامات عجيب و بي‌سابقه اخير اسرائيل: آزادي زندانيان فلسطيني و عذرخواهي از مصر و آزادي اسراي مصري.

ايران بايد اعلام کند که اين اقدامات اسرائيل بيانگر استراتژي جديدي است که مي‌خواهد رابطه ميان اعراب و اسرائيل را التيام بخشد و جبهه مشترکي عليه ايران ايجاد کند براي جنگي بزرگ در خاورميانه.

اين‌ها پيشنهاداتي است به شورايعالي امنيت ملي ايران و به همه ايرانيان آزاده که مي‌خواهند از بروز يک فاجعه در منطقه پيش‌گيري کنند.

محمد آگهي: بايد ديد جريان پول به کدام سمت مي‌رود. درگيري نظامي شايد به حال جريان حاکم (احمدي‌نژاد و دوستان) بد نباشه. حتي اگه يه تحرک کوچک تو خليج فارس باشه. از يه طرف اعراب حاشيه بودجه نظامي اختصاص ميدن و خريد ميکنن و از يه طرف افکار عمومي داخل تغيير جهت ميده. سناريو براي يک جنگ بزرگ فعلاً کوچک به نظر مياد. [...]

هوانگ دي: چهار پنج روز پيش [...] گفتم اين‌ها مهم‌ترين اتفاقاتي است که اين چند ساله در خاورميانه رخ داده است و جغرافياي سياسي منطقه در حال تغيير است. لذا از دوستان صاحبنظر خواستم اين مسئله را به بحث بگذارند. متأسفانه همه گرم بحث فساد بودند. با توجه به تماس مستقيم ايران با آمريکا که به گفته CBS گويا خانم رايز با نماينده ايران در سازمان ملل ملاقات و گفتگو کرده‌اند، در حال پائين کشيدن فتيله هستند. دزدي سنگي انداخته بود که خوشبختانه اين دفعه شيشه‌اي نشکست. ولي آنچه در اين قصه نمي‌فهمم اين است که قضيه هر چه بود کلاً از اوّل گونه‌اي طراحي شده بود که لو برود. آن هم با ناشيانه‌ترين وجه. از ناشيانه منظورم براي دستگاه امنيتي آمريکا است. يعني مدارکي ارائه شده که حتي شخص آقاي اوباما را به چنين واکنشي واداشت. از طرف ديگر کل قضيه به جوک شبيه است. در چنين مواردي تصميم‌گيري بسيار مشکل است. بنا براين بعيد نيست که اوّل، طراح قضيه هر که بوده بسيار حساب شده عمل کرده است؛ دوّم، قصه پوست خربزه‌اي است تا زير پاي که برود و چه کسي را زمين بزند.

طرح فروپاشي ايران: از «سونامي مالي» تا اتهام ترور

ساعت 10:48 صبح جمعه، 22 مهر 1390/ 14 اکتبر 2011

هب هبفا: اين سخت شدن کار نئوکان‌ها در آمريکا براي فريب مردم، احتمالاً منجر خواهد شد به اين که عوامل درون ايران به کمک آن‌ها بشتابند و زحمت جنگ‌طلبان را براي سر هم کردن يک داستان عامه‌پسند عليه ايران کم کنند. پس بايد هوشيار بود و به شدت مراقب رفتارهاي آدم‌هاي مشکوک در عرصه سياسي و مديريتي کشور. حالا ديگر همه مي‌توايم با قطعيت هدف آن آقاي "صحبت قشنگ" از آن مصاحبه را درک کنيم.

شهبازي: دقيقا چنين است جناب هبفا. من جنگ خاورميانه را، بر اساس ساختار نظري نگرش سياسي خود به تحولات منطقه که دوستان آشنا هستند، حتمي مي‌دانستم. معمولاً به سناريوهاي محتمل فکر مي‌کردم که قطعاً با مشارکت شبکه‌هاي داخلي موساد انجام خواهد شد؛ شبکه‌هايي به شدت مقتدر که متأسفانه لطمات وحشتناک بر ايران وارد کرده‌اند.

افشاي ناگهاني و پياپي فسادهاي مالي عظيم در اين مقطع بخشي از اين سناريو بايد تلقي شود. برايم عجيب بود که معرکه‌گردان جنجال فساد بانکي و ماجراي مه آفريد اميرخسروي آقاي مصطفي پورمحمدي بود با آن ديدگاهي که نسبت به وي دارم و در يادداشت «مافياي نفت و گاز ايران چگونه شکل گرفت؟» منعکس شده. [+] ...

از اين منظر اگر نگاه کنيم، يعني حضور يک شبکه قدرتمند و فعال در داخل ايران، افشاگري‌ها درباره مفاسد مالي کلان معني مي‌دهد. البته پورمحمدي، جهرمي را بکلي تبرئه و حتي «قهرمان» مي‌کند و کاسه کوزه را مي‌شکند بر سر خاوري که معلوم نيست کجاست. [+]

اکنون مي‌فهمم که يک سناريوي بزرگ و دقيق در حال اجرا بوده است: ابتدا افشاي مفاسد و تبديل آن به يک سونامي و کشانيدن مردم به مرحله انفجار، سپس آن مصاحبه کذايي صادق زيباکلام و تحريک اعراب که اصلاً در آن فضا موضوعيت نداشت و عجيب بود.

زيباکلام از کجا پيدا شد. در لينکي که خودتان ارسال فرموديد، بيوگرافي زيباکلام در ويکي‌پدياي فارسي، نوشته شده که سه سال محکوم شد ولي پس از دو سال و يک ماه آزاد شد. بعد هم در دانشکده فني دانشگاه تهران استخدام شد. من در آن سال‌ها زنداني سياسي بودم و با قطعيت اين را عرض مي‌کنم که در آن فضا آزادي پيش از اتمام محکوميت و استخدام در دانشگاه تهران علامت همکاري با ساواک يا حداقل حسن‌ظن اين سازمان است.

پس از انقلاب چه کساني زيباکلام را برکشيدند و اين همه مطرحش کردند؟ چه کساني او را با مدرک ليسانس شيمي تبديل کردند به دکتر علوم سياسي [و امکاناتي فراهم آوردند] که چپ و راست در تلويزيون و روزنامه‌ها جولان ‌دهد؟

اين‌ها همه علائم يک سناريوي گسترده و تکاپوي جدّي است براي فروپاشي ايران.

هميشه فکر مي‌کردم سناريوي جنگ را چگونه اجرا خواهند کرد؟ بدون کمک شبکه ايراني موساد ممکن نيست. در اين ماجرا هم تأکيد مي‌کنم بر تشکيل يک هيئت تحقيق زيرا يقين دارم اين شبکه مدارک کافي براي مقامات قضايي و اف بي آي و دولت اوباما فراهم آورده که حرفشان مستند شود.

بالاخره، آمريکا هم حساب و کتابي دارد. رئيس‌جمهور و نهادهاي قضايي و امنيتي، هر قدر هم مغرض باشند، مجبورند قواعد را رعايت کنند وگرنه ماجراي واترگيت تکرار خواهد شد. بايد شبکه‌اي اين مستندات را جور مي‌کرد. حالا، دولت اوباما يا از موساد بازي خورده يا شريک اين توطئه است.

و حالا که کار سخت شده، به دليل هشياري و واکنش عجيب و شديد افکار عمومي آمريکا، احتمال اقدام ديگر براي تسهيل راه جنگ ممکن است. انفجاري، ترور در جايي. اصلاً بعيد نيست.

حيرانم که مسئولين مملکت کي مي‌خواهند بيدار شوند و اين خطر بزرگ داخلي را بشناسند. اين شبکه عامل همه مصيبت‌هاي ماست و مسئول کشانيدن مملکت به اينجا.

به خاطر اين شناخت، که حاصل تحقيقات و زندگي سياسي‌ام بوده، و بعضاً در سايتم منعکس شده، سال‌هاست مرا آزار مي‌دهند. در همين اينترنت، تا يک کلمه حرف مي‌زنم عوامل‌شان در اين و آن سايت داخل و خارج از کشور فحاشي به من را شروع مي‌کنند. سايت و وبلاگ کم ندارند. اين فحاشي‌ها بي‌اهميت‌ترين بخش ماجراست. دوستان نزديک مي‌دانند چه کشيده‌ و مي‌کشم. ولي بايد حرف‌ها را زد. نمي‌توان در مقابل سرنوشت مملکت بي‌تفاوت بود. نمي‌شود به خاطر دو روز زندگي بيش‌تر يا کمتر با بي تفاوتي نابودي مملکت را شاهد بود.

هب هبفا: براي آن گونه بودن که شما مي‌فرمائيد، اصلاً لازم نيست قهرمان باشيم يا چندان از جان گذشته؛ بلکه کافي است اندکي به آينده فرزندان‌مان که پس از ما خواهند ماند، بينديشيم. گاهي از اين که در آينده‌اي که اهريمنان ترسيم کرده‌اند، چه بر سر فرزند معصوم و کوچکم خواهد آمد، قلبم فشرده مي‌شود. حاضرم از خيلي چيزها بگذرم تا او در جهاني که دشمنان تدارک ديده‌اند، زندگي نکند.

نوروز حسيني: وقتي موساد عمليات خود را از طريق بازوهاي داخل کشور انجام مي‌دهد، حتماً در ابعاد سياسي، اقتصادي و... نيز نيروهايي دارد که فعال خواهند شد. مايک راجرز جمهوريخواه در مصاحبه با يو اس ا تودي مي‌گويد: «همين انتقال پول مسئله بسيار مهمي در اين قضيه ترور است.» و طبق معمول کامنت‌ها هم جالب است. مردم به هيچ وجه زير بار نمي‌روند. [+]

امير صادقي: همه چيز را به سرعت تغيير مي‌دهند. جنبش وال استريت هم به پايان خود مي‌رسد [+] و اتهام به ايران در ابتداي راه است. دستگاه ديپلماسي ما چه مي‌کند؟ به نظر مي‌رسد هم اکنون فاز دوّم از مقبول ساختن دروغ بزرگ در افکار عمومي کليد خورده است. بدون اعلام چرايي دروغ، اهداف آن را جهاني مي‌کنند و ايران را به نقض قوانين بين‌المللي متهم مي‌کنند. [+]

حسن متحير: اين قضيه به شدت بيخ پيدا خواهد. روزنامه فيگارو در مطلبي که شامگاه پنجشنبه منتشر کرده به نقل از يک مقام آگاه گفته که در گزارش بعدي ايران از سوي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي به صراحت به ساخت سلاح هسته‌اي متهم خواهد شد. [+] اين يعني تکميل حلقه لازم براي اعمال فشار نظامي بر ايران. به نظرم اين قضيه آغاز يک دومينو است.

مهدي ايراني: در مورد آقاي زيباکلام به نظرم صحبت‌ها قدري اغراق‌آميز است. آقاي زيباکلام اصلاً وزنه‌اي نيست و حرف‌هايش هم برد آنچناني ندارد. يعني يک فرد مثل زيباکلام در حد و اندازه‌اي که بتواند يک سناريوي تحريک‌آميز را پيش ببرد نيست. در حد يک استاد دانشگاه است که نظراتش را مي‌گويد. افرادي به مراتب مهم‌تر از ايشان حرف‌هايي زده‌اند که مي‌تواند مورد سوءاستفاده هر شخصي قرار گيرد.

گرين داو: مقايسه روزهاي بعد از يازده سپتامبر و آن حادثه بزرگ با داستان امروزي که نقاطه مبهم بي‌شمار دارد، براي برآيند گرفتن از افکار عمومي آمريکا نمي‌تواند ملاک باشد.

عليرضا طباطبايي: در کامنت‌هاي قبلي‌تان روشن نشد هدف آقاي پورمحمدي از افشاي اختلاس مالي‌ و جريان اميرخسروي واقعاً چه بود و با توجه به زاويه‌اي که بين ايشان و آقاي احمدي‌نژاد هست چه هدفي‌ از دور کردن آقاي جهرمي از اين ماجرا دنبال مي‌کرد؟

شهبازي: جناب مهدي ايراني، بعضي دوستان فقط به کساني حساسيت دارند که يا خود را حزب‌اللهي نشان مي‌دهند يا از سر جهالت و تفکرات افراطي حرف‌هايي مي‌زنند. افرادي که در کسوت اساتيد دانشگاه هستند معمولاً به دليل پوزيسيون روشنفکري مغفول مي‌مانند. حرف‌هاي آقاي زيباکلام را در همين صفحه دنبال مي‌کرديم و با مصاحبه اريک هولدر، دادستان کل، و مولر، رئيس اف بي آي، معناي آن را فهميديم. تأثير اين حرف‌ها کم نيست. چه کسي تاکنون چنين بي‌پروا درباره دشمني ايرانيان با اعراب سخن گفته؟ مطرح کردن جنگ قادسيه پس از 1400 سال يعني چه؟ چرا در اين زمان و در اين فضا؟ العربيه به عنوان يک رسانه حرفه‌اي هيچگاه مقاله کسي را از يک فصلنامه تجديد چاپ نمي‌کند. انتشار اين مصاحبه در هماهنگي با آقاي زيباکلام بوده. و به نقش بعدي العربيه توجه فرمائيد. آتش بيار اصلي معرکه در منطقه خاورميانه العربيه است.

جناب گرين داو، در دهه اخير افکار عمومي آمريکا از تبليغات "جنگ با تروريسم" به شدت اشباع شده و اينگونه تبليغات ديگر کارآمد نيست. اکنون سعودي را به ميان کشيده‌اند و بعد حمايت مشترک آمريکا و انگليس از سعودي و جبهه عربي حامي سعودي. توجه کنيد به فهرست کلان سلاح‌ها و جنگنده‌هاي خريداري شده توسط سعودي‌ها در سال‌هاي اخير و نيز امارات و کويت و قطر. انگليس صراحتاً گفت: امنيت آمريکا امنيت ماست. و سپس بحث حمايت از متحدان عربي در مقابل ايران مطرح مي‌شود. و نيز توجه کنيد که ادعا در حدي بزرگ است که تجاوز نظامي به خاک آمريکا و اعلان جنگ نيز مي‌تواند تلقي شود و دست رئيس جمهور آمريکا را در  عمليات نظامي باز بگذارد.

جناب طباطبايي، عرض بنده اين است که آقايان در همه فرقه‌هاي سياسي رنگارنگ حضور دارند. يکي اين ور خط است و ديگري آن ور. با معيار مواضع سياسي اگر تحليل کنيد به نتيجه نمي‌رسيد. ماجرا را اين گونه ببينيد که در همه جا شبکه‌اي که بطور پنهان هماهنگ‌اند در کارند. اين مسئله را به تفصيل در مقالاتي که در سايتم منتشر شده تحليل و تبيين کرده‌ام.

مهدي ايراني: آقاي زيباکلام آدم مغفول مانده‌اي است و کسي به او توجه نمي‌کند. صحبت در مورد خصومت ايران و اعراب مطلب جديدي نيست. اگر يک استاد دانشگاه به اين مسئله اشاره کند و تحليل خود را بگويد اصلاً عجيب نيست. در صفحه سياسي ايران ايشان حتي يک مهره کوچک هم به حساب نمي‌آيد، اما حرف‌هاي کسي که تئوريسين نوبسيجي‌هاست و شريعتي زمانه آن‌هاست و مرتب در تلويزيون برنامه دارد، و بگويد تنش‌زدايي چيز مسخره‌اي است، خيلي مهم‌تر از حرف‌هاي امثال زيباکلام است.

شهبازي: جناب مهدي ايراني، مطمئن باشيد هر کس درست قبل از مصاحبه اريک هولدر، دادستان کل و وزير دادگستري، و مولر، رئيس اف بي آي، اين حرف‌ها را در العربيه مي‌گفت، به او حمله مي‌کردم. هيچ تفاوتي نمي‌کرد حسن عباسي يا حسن رحيم‌پور ازغدي باشد يا زيباکلام. [و نيز توجه کنيد که آقاي زيباکلام اين سخنان تحريک‌آميز را در يک نشريه تخصصي دانشگاهي بيان نکرده بلکه دو سه روز پيش از اعلام طرح ترور سفير عربستان از سوي مقامات آمريکايي آن را تنظيم و در هماهنگي با العربيه، اندکي پيش از مصاحبه اريک هولدر، منتشر کرده.]

ساعت 10:20 صبح به وقت نيويورک است. از 6 صبح در منطقه وال استريت تظاهرات شروع شد و ماشين‌ها بوق مي‌زدند. در اين ساعت از صبح بي‌سابقه بود. علت خشم مردم است از اعلام تخليه پارک زوکاتي، که مرکز اجتماع جنبش ضد وال استريت است و از طرف متحصنين "پارک آزادي" نام گرفته. احتمال مي‌دهند پليس ضد شورش وارد عمل شود. چت زنده شبکه "گلوبال رولووشن" هنوز فعال است. [+]

آرش آرامش: وزير دفاع بريتانيا رفت.

«خودنويس، 22 مهر 1390- کناره‌گيري وزير دفاع انگليس و معماي ارتباط با ايراني‌ها: با انتشار خبرهايي درباره گفتگوهاي غيررسمي ليام فاکس وزير دفاع انگستان با ايراني‌هاي نزديک به حکومت جمهوري اسلامي و ماجراهاي پيرامون دوستش ادم وريتي، که بسياري او را دستيار وزير مي‌دانستند، کابينه انگلستان يکي از اعضاي مهم خود را امروز از دست داد...» [+]

امير غنوي: به نظر مي‌رسد گزارش جديد آژانس ضلع ديگر توطئه را شکل دهد. آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در گزارش تازه خود به صراحت اعلام مي‌کند مدارکي در دست دارد که نشان مي‌دهد برنامه هسته‌اي ايران جنبه نظامي دارد. گزارش احمد شهيد هم، که هفته آينده ارائه مي‌شود، مي‌تواند فضاسازي بسيار قوي داشته باشد و مسائل خلاف حقوق بشر در دو سال اخير را شديداً پررنگ کند. سئوالي داشتم: آيا هم زماني بيانيه رئيس سازمان ملل، گزارش احمد شهيد، بيانيه آژانس و توطئه ترور اتفاقي است؟

شهبازي: قطعاً اتفاقي نيست جناب غنوي. به اين‌ها اضافه کنيد تحرکات اسرائيل را براي کاهش تنش با فلسطيني‌ها و مصر و ساير اعراب. به گمان من، اين‌ها همه يک سناريو را رقم مي‌زند. چارچوب سناريو روشن است ولي عواملي است که مي‌تواند آن را ناکام کند.

متأسفانه، در بحث‌هاي تلفني که با بعضي دوستان مي‌کنم حال و هوايي ديگر مي‌بينم. برخي نه تنها جدّي بودن ماجرا را متوجه نيستند بلکه چنان از موضع اقتدار سخن مي‌گويند که گويي يقين دارند هيچ تهديد مهمي در کار نيست.

چارچوب تحليل من با آقايان متفاوت است. از نگاه من، مسئله اين نيست که آمريکا يا اسرائيل با بحران داخلي روبرو است يا خير، مسئله تحقق نقشه‌هاي کانون‌هايي است که حيات و سود و اقتدارشان در جنگ‌افروزي است و منافع و مصالح آمريکا و ساير جوامع غربي و نيز موجوديت و امنيت اسرائيل براي‌شان پشيزي ارزش ندارد. اين نوع نگاه در ميان کارشناسان ما جا نيفتاده. چارچوب تحليل همان تحليل سنتي دانشگاهي است.

بحث درباره "مجتمع نظامي- صنعتي" و "کانون‌هاي زرسالار" را سال‌هاست عنوان کرده‌ام و در رساله «ايران، اسرائيل و بمب: بازگشت جفري گلدبرگ» [+] به تفصيل درباره دلايل طراحي يک جنگ جديد در خاورميانه سخن گفته‌ام.

محمدرضا صداقت: «تارنماي روزنامه فيگارو چاپ فرانسه، شامگاه پنج‌شنبه ۲۱ مهرماه (۱۳ اکتبر) گزارشي منتشر کرد که بر پايه آن آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در گزارش تازه خود، که شديدترين و کامل‌ترين گزارش در رابطه با پيشرفت برنامه هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران است، اعلام کرده که ايران در حال ساخت بمب هسته‌اي است.» [+]

امير غنوي: فرمايش شما در خصوص اين که «قطعاً چيزي در کار هست» که اوباما و وزير دادگستري آمريکا خود به ميدان آمده و اتهام ترور را مطرح کرده‌اند، قابل فهم است. ولي با توجه به ويژگي‌هاي ارباب سير و همکار او و همچنين طرح غريب ايشان براي ترور، آيا طرح اين ادعاي بزرگ با اين مستندات واهي معقول است؟ آيا اين گونه به ميدان آمدن اين آقايان معقول است آن هم در فضايي که مخالفين اوباما آماده حمله به او هستند و در فضاي باز اطلاعات و نقد، تشخيص ضعف اين مستندات چندان دشوار نيست. شايد ارائه اين مطالب پس از گزارش تند احمد شهيد و گزارش آتي آژانس معقول‌تر بود. در چنان فضايي شايد کمتر کسي در مستندات دقت مي‌کرد.

«گزارش احمدي شهيد از وضع حقوق بشر ايران- BBC فارسي: نسخه اي از گزارش احمد شهيد، گزارش‌گر ويژه حقوق بشر سازمان ملل متحد براي ايران، در اختيار بي بي سي فارسي قرار گرفته است.» [+]

نظام فريدوني: با توجه به نظريات آقايان نوري‌زاده و سازگارا در برنامه تفسير خبر [صداي آمريکا] به نظر مي‌رسد هدف دولت آمريکا اساس جمهوري اسلامي است زيرا به وضوح مي‌گويند: دولت ايران و شخص احمدي‌نژاد از موضوع بي‌اطلاع بوده و عمليات به دستور مستقيم رهبر و فرمانده سپاه قدس انجام شده است و نمونه اين عمليات در زمان آقاي خاتمي هم بوده که [رئيس‌جمهور] از آن بي‌اطلاع بود.

دولت‌هاي آمريکا و غربي و گروه الف نون چقدر هماهنگ عمل مي‌کنند. اين مسائل اتفاقي نيست. رابطه پيچيده‌اي است ولي نشانه‌هايي به روشني در آن قابل تشخيص است. [...] جاي هاشمي رفسنجاني در اين موقع خالي است. شايد او بتواند کاري کند ولي در اين شرايط جايي ندارد.

واکنش مسئولين ايران اعم از وزير خارجه، سخنگوي دولت، نمايندگان مجلس و ديگر سياستمداران ما، بسيار نامناسب است و همه مي‌گويند اين حرف‌ها مزخرف است. اين موضوع با مسائل داخلي تفاوت دارد. بحث آبروي حزب دمکرات آمريکا و آينده رياست‌جمهوري آن‌ها در ميان است. حتي اگر اشتباه کرده باشند به اين راحتي از موضوع نمي‌گذرند. ممکن است واکنش آني نداشته باشند ولي موضوع را فراموش نخواهند کرد. اين مسئله در ادامه دستور اوباما براي قتل بن‌لادن و رهبر القائده در يمن و در ارتباط با مسائل امنيتي آمريکا مطرح شده است و سناريو ناقص نخواهد بود. اسب تروا را هم در داخل داريم.

هوانگ دي: [...] آقاي فريدوني، با نظر شما در مورد دستگاه ديپلماسي موافق نيستم. اوّل، آنچه برد دارد و ثبت مي‌شود بيانيه رسمي دولت است لاغير. همان‌گونه که در ايران خيلي‌ها مزخرف مي‌گويند، در آمريکا هم خيلي مزخرف‌ها گفته‌اند و بالاخره نظر شخصي‌شان است. ولي آمريکا از لحظه اوّل بدون هيچ ترديد انگشت اتهام را به طرف دولت ايران و نه افراد ايراني نشانه گرفت. قاعدتاً آن‌ها بايد مي‌گفتند توطئه‌اي کشف کرده‌ايم، يکي از متهمين ساکن ايران است، آقا ايران اين فرد را تحويل بده يا ازش بازجويي کن يا هر آنچه ديگر که عرف بين‌الملل است.

من تمام مدت نگران بودم نکند ايران [...] در دام بيفتد و طبق آن نظر با حسن‌نيت بگويد آقا بياييد هيئت مشترک تشکيل بدهيم و ما در تحقيقات با شما همکاري مي‌کنيم. اين يعني قبول ضمني اتهام آمريکايي‌ها. ايران بسيار عاقلانه اوّل سفر آقاي احمدي‌نژاد را لغو کرد. بالاخره ايشان رئيس جمهور است و خيلي راحت جوگير مي‌شود. [...] وزير خارجه هم خيلي مختصر در حاشيه هيئت دولت گفت آمريکايي‌ها اتهام بيجا زده‌اند و مجبور به عذرخواهي خواهند شد. يعني خيلي ضمني خواست ايران را مطرح کرد. بعد هم گفت ما خواهان حفظ روابط با سعودي هستيم. والسلام. توجه کنيد که حتي سعودي هم هنوز تصميم خود را نگرفته است. البته پشت صحنه همه در حال رفت و آمدند. همه منتظرند ببينند برآمد چه خواهد بود.

محمدرضا صداقت: تروريست‌ها در جاي ديگر لانه دارند: عربستان خودش حامي بزرگ تروريسم و صادرکننده تروريست به منطقه و دنيا است. آيا در 11 سپتامبر ايراني‌ها هم حاضر بودند؟ گزارش‌هاي از همدلي مردم ايران با کشته‌شدگان در ميدان مادر و... پوشش داده شود. ايران مي‌تواند به اين نقش عربستان و حضور علني نظاميان آن‌ها در بحرين و يمن در سرکوب اشاره کند. اگر حضوري هم از جانب ايران در نقاطي نظير لبنان و عراق و افغانستان بوده اين گونه احمقانه و به صورت لشکرکشي و راه انداختن کاروان نظامي نبوده است. به نظر من ايران بايد بيش از پيش به ارتباط القاعده و گروه‌هاي سلفي تکيه کند که 11سپتامبر و ديگر عمليات تروريستي را در افغانستان، الجزاير، بالي اندونزي، پاکستان (لشکر جنگهوي و سپاه صحابه) به راه انداختند و نقش کساني چون ابومصعب الزرقاوي و فتاوي مفتيان رسمي تندروي وهابي. و با اين يادآوري در افکار عمومي، آمريکاييان را مجبور به فاصله گرفتن از شاخه منطقه‌اي ايشان در اين سناريو، عربستان، بکنند.

آريا برزين: طالبان نه تنها دشمن بلاد کفر و در رأس آن‌ها آمريکا بود بلکه خود را از هم‌کيشان خود نيز مسلمان‌تر مي‌ديد و ايران و شيعيان و مجاهدين افغان را کافر قلمداد مي‌کرد. با اين اتهام عملاً ايران جايگزين طالبان در افکار جهان خواهد شد که هم با آمريکا خصومت دارد و هم با مسلمانان ديگر چون عربستان. [...] ادعاي عباسي‌ها و ازغدي‌ها هم اين مدعارا ثابت مي‌کند که ايران در قلب آمريکا نيرو دارد. البته خود ايران در جريان شهرام اميري در منابع رسمي اين ادعا را مطرح کرد که خودي‌ها وي را فراري دادند و به پناهگاهي امن بردند و بعد به ايران آوردند. غيراز گزارش احمد شهيد و آژانس اتمي، که مکمل اين قضايا هستند، فقط مانده بگويند قذافي در ايران است و طرح‌هاي تروريستي را از آنجا پيگيري مي‌کند.

علي خداپناهي: اين تندروي‌هاي جاهلانه يا شايد عامدانه کار دست ايران خواهد داد.

آرش قاسميان: جالبه. حتي در برنامه بي بي سي و حتي در بين مردم مخالفان جمهوري اسلامي اين طرح را ابلهانه و سناريوي آمريکا مي‌خوانند.

علي خداپناهي: اين هم از خبر گزاري‌هاي داخلي ما و جالب‌تر نظرات خوانندگان. «جهان نيوز: پادشاه عربستان سعودي مُرد؟» [+]

احسان ايراني: جناب خداپناهي! انصافاً اگر اين خبر با عنوان سرگرمي در «بالاترين» لينک شود (نه خبر جدّي) بسيار مطلب دلنشيني است. مي‌خواهند جنگ رواني راه انداخته و طرف آمريکايي و شريک وي عربستان سعودي را سر جاي خود بنشانند. پناه بر خدا.

علي خداپناهي: شک دارم گردانندگان سايت‌هايي نظير جهان نيوز يا مشرق ندانند تبعات اين گونه خبرسازي‌ها چيست؟ مسلماً هدف مشخصي از پخش اين گونه اخبار و حتي نظرات سخيف ذيل آن وجود دارد. آيا سربازان اسب تروا مهياي پياده شدن مي‌شوند؟

آرش آرامش: سعود الفيصل، وزير امور خارجه عربستان سعودي، نيز در واکنش رسمي به اين موضوع گفت: «تهران بايد پاسخگوي اين حرکت باشد.» وزير امور خارجه عربستان سعودي همچنين گفت: هر اقدامي که مقام‌هاي ايراني عليه عربستان سعودي انجام با پاسخ سنجيده اين کشور روبرو خواهد شد. بلافاصله بعد از طرح اين اتهامات، محمد خزاعي، نماينده دائم ايران در سازمان ملل، با ارسال نامه‌اي به بان کي مون، دبير کل اين سازمان، ارتباط ايران با چنين توطئه‌اي را رد کرده است.

نظام فريدوني: دوست عزيز هوانگ دي، موضوع را دست کم نگيريد. در آمريکا رئيس جمهور ، رئيس دادگستري و رئيس اف بي آي موضوع را مطرح مي‌کنند نه يک عده آدم معمولي. بنابر اين، حساب شده است. منظور اين نيست که آن‌ها راستگو هستند ولي با برنامه مشخص و سناريوي حساب شده وارد شده‌اند و به اين راحتي عقب‌نشيني نخواهند کرد.

هوانگ دي: آقاي آرامش، آقاي سعود الفيصل اين سخنان را بر زبان آوردند ولي بلافاصله بعد از آن سخنگوي‌شان اعلام کرد که اين نظر شخصي ايشان بود. نظر رسمي دولت سعودي تا اين لحظه همان است که گفته‌اند: در حال سنجيدن موضوع هستند.

هوانگ دي: آقاي فريدوني، نظر شما صحيح است. ولي مخالفان هم اشاره مي‌کنند به نطق کالين پاول در سازمان ملل در مورد صدام حسين. البته آنچه براي من نگران‌کننده است همان ايراد آقاي اوباماست که از روز اوّل مخالفان بر آن تأکيد داشتند و آن نداشتن سابقه کار اجرايي است.

آرش آرامش: يعني شما واقعاً باورتان مي‌شود نظر شخصي و حکومتي براي سعودي‌ها دوتاست؟

هوانگ دي: اگر اين نظر دولت سعودي بود نمي‌گفتند نظر شخصي است. همچنان که بعد از گفته‌هاي آقاي صالحي کسي آن را پس نگرفت. البته ايشان در جلسات دولت سعودي حتماً از نظرشان دفاع خواهند کرد و شايد هم غالب شود. ولي فعلاً نظر رسمي دولت سعودي همان است که در حال سنجيدن پاسخ‌شان هستند.

احسان ايراني: در اين وضعيت آشفته دستگاه قضايي مي‌خواهد جعفر پناهي [کارگردان سينما] را ببرد زندان. اين مسئله عين توپ صدا خواهد کرد. [+]

نظام فريدوني: گزارشگر سازمان ملل احتمالاً مستنداتي کم داشته که دوستان از داخل برايش فراهم مي‌کنند. نمونه‌هاي ديگر هم در دست اقدام است مانند محاکمه کشيش مسيحي و احتمالاً موارد ديگر هم کمک خواهد کرد، البته اگر لازم شد.

احسان ايراني: اضافه مي‌کنم شلاق زدن چند دانشجو که عکس آن همه جا پخش شد و همچنين محکوميت هنرپيشه زن ايران (همسر آقاي تقوايي) طي همين روزها به زندان و شلاق. من جاي حاکميت باشم به جاي حل و فصل مسائل جهاني، فلسطين، آمريکاي جنوبي، وال استريت، رسانه‌هاي صهيونيستي بين‌المللي و امثالهم، چند نفر را مأمور مي‌کردم بررسي کنند که اين مسائل از کجا آب مي‌خورد.

سامان فرهودي: مطلبي که شايد براي خبرنگاراني که به اين پيج سر مي‌زنند جالب باشد، صفحه آقاي جاني ارباب سير در فيسبوک است. ايشان به احتمال بسيار قوي پسر منصور است چون شهر محل تولدشان را در همان تکزاس ذکر کرده‌اند که همان محل اقامت منصور است. [+] در ليست دوستان ايشان فردي به نام محمدحسين ارباب سير وجود دارد که فاميل ايراني ايشان و مقيم تهران است. [+]

رقباي اوباما در انتخابات 2012: ميت رامني و مشاورش وليد فارِس

ساعت 6:40 بعدازظهر شنبه، 23 مهر 1390/ 15 اکتبر 2011

شهبازي: توجه دوستان را جلب مي‌کنم به هيولاهايي که براي انتخابات 2012 در برابر اوباما صف کشيده‌اند مضافاً اين که در درون حزب دمکرات نيز اوباما با جبهه راست دمکرات‌ها مواجه است که نامزدشان هيلاري کلينتون است.

جالب‌ترين مدعي انتخابات رياست جمهوري 2012 ميت رامني [+] است؛ موجودي که قرن برتري آمريکا را وعده داده و مورد حمايت نئوکان‌هاست.

مشاور سياست خارجي آقاي ميت رامني يک نئوکان افراطي لبناني به شدت ضد ايراني و همکار فعال فاکس نيوز است بنام وليد فارِس. اين آدرس سايت اوست. [+]

آقاي رامني حدود دو هفته پيش، در اوائل اکتبر، وليد فارس را بعنوان مشاور خود در امور سياست خارجي منصوب کرد و اين امر در ميان فعالين ضد جنگ آمريکا بازتاب بسيار منفي داشت. کورت نيمو در وبگاه اينفووارز نوشت: ميت رامني، که به ما قول داده براي‌مان «قرني سرشار از کشتار انبوه و جنايت عليه بشريت» به ارمغان آورد، يک نئوکان را بعنوان مشاور سياست خارجي خود منصوب کرد. بنوشته کورت نيمو، وليد فارس در نيمه دهه 1980 عامل حزب فالانژ لبنان در واشنگتن بود و اينک تمامي همّ و غمّ او تبليغ عليه سوريه و ايران است. کورت نيمو مي‌افزايد: فارس با ديويد هاروويتز، مارکسيست سابق و عامل سيا و گرداننده وبگاه به شدت ضد اسلامي «مجله فرانت پيج»، [+] که خود پذيرفته به ايالات متحده خيانت کرده، ارتباط دارد. [+] اين هم بيوگرافي جالبي از آقاي هاروويتز. [+]

وليد فارس يک آمريکايي لبناني‌تبار است که در واشنگتن با نهادهاي نظامي و امنيتي کار مي‌کند و هم اکنون رئيس «پروژه تروريسم آينده» است در «بنياد دفاع از دمکراسي‌ها». او از نئوکان‌هاي فعال و همکار شبکه فاکس نيوز است و نويسنده کتاب‌هايي چون «جهاد آينده»، «جنگ عقايد»، و «انقلاب در حال وقوع». فارس، چنان‌که وبگاه شخصي‌اش نشان مي‌دهد، در چند روز اخير به شدت در کارزار تبليغاتي «توطئه ترور» عليه ايران فعال بوده است.

منظورم اين است که آقاي اوباما با لابي به شدت مهاجم نئوکان مواجه است که در پي جنگ خاورميانه هستند و در کنگره اقتدار فراوان دارند.

در ماجراي توطئه ادعايي، اوباما اگر عقب نشيني کند، که نخواهد کرد، به معناي سقوط او خواهد بود و رسوايي بزرگ و کم‌سابقه در تاريخ آمريکا.

به گمان من، مستنداتي در کار است که شبکه موساد و عوامل نئوکان‌ها فراهم آورده‌اند و طبيعي است که اين مستندات به معني تأييد ادعاهاي اريک هولدر و مولر نيست. بايد ديد چه کساني دست‌اندرکار اين توطئه پيچيده بوده‌اند. اين کاوش براي ما حياتي است.

ضمناً دوستان توجه کنند که جواب هاي، هوي است. وقتي ترکي الفيصل، رئيس سازمان امنيت سعودي، به خود اجازه ميدهد آن مهملات را بگويد بايد يکي جوابش را بدهد. اينها منافات ندارد با کارهاي کارشناسي.

محمدرضا صداقت: من اينجا زنجيره‌اي از پيام‌ها گذاشتم چون به يک کل‌نگري اعتقاد دارم. پيشنهاد براي فشار آوردن به اتحادي بود که سعي در قديس‌سازي خود دارد: عربستان و آمريکا و ارائه چهره‌هاي معصوم و قديس و صلح‌جو از خود. حلقه ضعيف‌تر اين اتحاد شوم ضد ايراني پيشينه عربستان است. اتفاقاً مردم عادي آمريکا هنوز آن را از ياد نبرده‌اند و لازم است يادآوري شود که فرزندان‌شان هم‌اکنون در افغانستان و پاکستان با پروردگان دولت سعودي مي‌جنگند و توسط آن‌ها کشته مي‌شوند. مطمئن باشيد اگر حمله‌اي باشد نياز به پايگاهي منطقه‌اي است. اينجرليک؟ بگرام؟ کردستان عراق؟ کم‌خطرترين آن‌ها ظهران است زيرا در کردستان حزب‌الله کردستان و در افغانستان نيروهاي متحد ايران حضور دارند. ترک‌ها اين ريسک را نمي‌کنند که چهره اسلام‌مدارشان را مخدوش کنند. آذربايجان؟ سايه روس‌ها آنجا سنگين است. جزيره ديگو گارسيا؟ شايد. بيان من بخشي از اقدامات تبليغاتي است که ايران مي‌تواند انجام دهد. [...] عرصه سياست عرصه تحمل و صبوري است نه عرصه ميتينگ و هيجان. من به کلام مرحوم کاظم سامي عشق مي‌ورزم که سياست‌ورزي يک حرفه است. [...] سياست چانه‌زني است رينگ بوکس نيست. [...]

شايد هم حق با دوستان باشد. چون نتوانستند در قوطي خيارشور راکت به اروپا ببرند اين بار در شورولت بمب به واشنگتن بردند. [...]

احسان ايراني: [...] بنده آن روز را ديده‌ام که تانک‌هاي صدام از جزاير مجنون با سرعت خود را به جاده آبادان اهواز رسانيدند. اواخر جنگ بود. در سه راهي همدان برادراني که با لباس مبدل در حال فرار بودند را بازداشت مي‌کردند... [...] تازه آن‌ها بسيجي‌هاي آن موقع بودند نه اين... [...] بنده خيلي خيلي خيلي ديده‌ام که در زمان جنگ وقتي کار سخت مي‌شد اين هارت و پورت‌ها چگونه دود مي‌شد و به هوا مي‌رفت.

جنبش برآشفتگان: تظاهرات جهاني 15 اکتبر

شهبازي: امروز، 23 مهر 1390/ 15 اکتبر 2011، تظاهرات اعتراضي جنبشي که در اروپا «برآشفتگان» Indignados نام گرفته، گسترده بود و در شهر رم به خشونت کشيده شد. [+] شبکه ارونيوز صحنه‌هايي از تظاهرات رم و آتش‌سوزي در خيابان‌ها نشان مي‌دهد. سرانجام، بحران جهاني خود را در شکل يک جنبش اعتراضي عظيم متجلي ساخت؛ جنبشي که کمتر از يک ماه پيش در 17 سپتامبر با اجتماع کوچک در پارک زوکاتي منهتن آغاز شد. نيويورکي‌ها امروز ساعت 5 بعدازظهر در تايم اسکوئر اجتماع خواهند کرد.

گرين داو: چه خبره اين دِ ورلد! [+]

شهبازي: فضاي جهاني به سرعت شبيه به دوران "رکود بزرگ" مي‌شود که به جنگ جهاني دوّم انجاميد.

عکس‌هايي از اجتماع جنبش ضد وال استريت ديروز 14 اکتبر. [+] صفحه اوّل وبگاه روزنامه يونيتا (ايتاليا) را ببيند. [+] عکس جالبي است. [+] صحنه‌هايي از تظاهرات ميلان. [+، +، +]

اين تحليل‌ها بي‌پايه است که ما قدرت داريم و کسي جرئت حمله به ما را ندارد زيرا تاوانش بسيار سنگين است. مسئله اصلاً اين گونه نيست. بحران اقتصاد جهاني به اوج رسيده و بايد از طريق يک جنگ بزرگ در خاورميانه اين بحران را به نوعي مهار کنند. مگر جنگ اوّل جهاني به بهانه يک حادثه احمقانه (ترور فرانتس فرديناند، آرشيدوک اتريش، توسط يک دانشجوي صرب در سارايوو) آغاز نشد؟

آرش دادگر: اوباما دست به قماري زد که سال‌ها پيش کارتر از آن بازنده بيرون آمد و کمترين هزينه آن واگذاري انتخابات سال آينده رياست جمهوري آمريکاست. نئوکان‌ها، با علم به اين که تغيير سياست‌هاي اصولي ايران در اين وضعيت امکان‌پذير نيست، او را وارد يک بازي از پيش باخته کرده‌اند. بدرود اوباما.

امين روستاپور: من که هنگ کردم. هيچوقت وسعت اتفاقات و شتابي که رويدادها دارند به اندازه الان نبوده.

گرين داو: استاد، فکر نمي‌کنيد خيلي زود نتيجه گرفته‌ايم؟ هنوز کلي تئوري رد نشده در باب ماجرا روي ميز است. آيا نقطه اتصال قوي بين اين تظاهرات بي‌سابقه با ماجراي اتهام ترور مي‌بينيد چه از لحاظ توطئه بودن ماجرا چه از لحاظ جنگ براي پاسخ؟

امين روستاپور: به نظر مي‌رسد نقشه شومي در سر اين شاهزادگان فاسد سعودي است مخصوصاً شاهزاده بندر بن سلطان. اين مردک در زمان حادثه يازده سپتامبر سفير عربستان در آمريکا بود. اگر عبدالله بميرد [...] ادعاي سلطنت دارد.

آرش آرامش: آقاي دادگر عزيز، توجه داشته باشيد برنامه‌ريز کشوري عريض و طويل [چون آمريکا] دست يک نفر نيست که بازي بخورد [...] هر کس ديگري در رأس باشد مسير غير از اين نخواهد بود.

جناب روستاپور عزيز، هر نوع حرکت نظامي در منطقه خليج فارس اتفاق بيفتد بزرگ‌ترين بازنده آن همين شاهزادگان سعودي خواهند بود. کشوري ساخته شده با توريسم بالا يک شبه از بين خواهد رفت. بنابراين، خواب را در جاي ديگر ديده‌اند.

گرين داو: مصاحبه امشب آقاي بني‌صدر. عيناً مواردي را مثال زدند که استاد اشاره کردند مثل سفر رئيس جمهور فرانسه و ترور بختيار و حمل مواد منفجره به عربستان و... بني‌صدر گفت: «تصدي‌کنندگان اين ترور بناي‌شان برترورنبود مي‌خواستند براي حکومت آمريکا مدرک درست کنند.» [+]

بهروز کلورزي: باسلام خدمت استاد گرامي و دوستان محترم. خواستم عرض کنم که هستم و از نظرات ارزشمند استاد و دوستان استفاده مي‌کنم. با اتفاقات عجيب و غريب چند روز گذشته و اظهارات عجيب‌تر بعضي از برادران مسئول در داخل و مصاحبه معني‌دار افراد صاحب‌نام آدمي حسس مي‌کند چه چيز در انتظار ماست. براي فهميدن کجا بهتر از کلاس درس استاد؟

امير غنوي: آغاز افشاگري سوريه. افشاگري‌هاي وعده داده شده مي‌تواند بسياري از معادلات را برهم زند و توطئه ترور سفير سعودي را از خاطره‌ها محو کند. اعترافات بندر بن سلطان از پشت پرده ترور عماد مغنيه و رفيق حريري. [+] به نظر مي‌رسد کاملاً بازي عوض شده و مدت‌ها طول مي‌کشد تا عربستان و آمريکا بتوانند بازي را برگردانند. اعترافات بندر بن سلطان بسيار گسترده‌تر از آن است که در تيتر خبر آمده و ظاهراً شازده سعودي بدجوري بند را آب داده است. به نظر مي‌رسد اگر عربستان بازي طرح ترور را ادامه بدهد ممکن است فيلم تفصيلي اعترافات شازده سعودي پخش شود که بايد تأثيرات بسيار گسترده‌اي داشته باشد. سوريه برگ برنده را در اين لحظه رو کرده است. البته نه تمامي آن را. بايد منتظر انعکاس خارجي بسيار گسترده اين خبر بود. خبري که ظاهراً هنوز پخش نشده است.

ضمناً بخش‌هايي از اعترافات بندر بن سلطان در يوتيوب موجود است. البته نه اين قسمت‌هايي که «مشرق» اقدام به انتشار آن کرده. اين هم لينک بخشي از آن. [+]

کنا مينگولو: داستان ترور سفير عربستان را طور ديگري هم مي‌توان تحليل کرد. توجه کنيد که احمدي‌نژاد و مشائي از روز اوّل مي‌کوشيدند ارتباطات خود را با آمريکا گسترش دهند و نوعي لابي ايراني در آمريکا بسازند. [...]

جنبش جهاني ضد زرسالاري: تألمات من

ساعت 7 صبح يکشنبه، 24 مهر 1390/ 16 اکتبر 2011

شهبازي: بيست سال پيش نگارش کتاب "زرسالاران" را آغاز کردم که پنج جلد آن منتشر شده و در همين حدود مطلب انتشارنيافته مهيا دارم. زماني که اين کتاب را منتشر کردم هيچگاه تصور نميکردم شاهد روزي باشم که جنبشي با اين قدرت و وسعت در سراسر جهان عليه سلطه زرسالاران (پلوتوکرات‌ها) و نظام زرسالاري جهاني (پلوتوکراسي) پديد آيد. آن زمان کانون‌ها و نهادهايي که بايد از کارم حمايت مي‌کردند چنين نکردند بلکه مانع‌تراشي کردند. قول داده بودند کتاب را به عربي و انگليسي ترجمه و منتشر کنند که نکردند. کتاب به زبان فارسي باقي ماند. کتابي که در نوع خود بي نظير است.

مانع‌تراشي‌ها و آزارها سبب شد که نه تنها قادر به انتشار مابقي مجلدات نشوم، بلکه براي تأمين معاش به ارثيه پدري روي آورم و زندگي‌ام را به شيراز منتقل کنم. گمان مي‌بردند به اين ترتيب منزوي و خانه‌نشين خواهم شد. سال‌ها درک نمي‌کردم چرا؟ باي ذنب قتلت؟ و اکنون مي‌دانم چرا بر من چنين رفت.

ميزان تنفر برخي کانون‌ها و شبکه‌هاي قدرتمند داخلي از کتاب‌ها و تحقيقات من در حدي بود که مثلاً براي کتاب "ظهور و سقوط سلطنت پهلوي" نه تنها جايزه و صله و خلعتي به من ندادند، بلکه حتي حق‌التاليف قانوني‌ام را دزديدند. از چاپ چهاردهم تا اکنون که کتاب به چاپ بيست و هفتم يا بيست و هشتم رسيده، حق‌التأليف من پرداخت نمي‌شود. چرا؟ به دليل همان کينه‌اي که عرض کردم. گناهي نابخشودني مرتکب شده بودم.

اينها همه مشيت الهي بود تا استقلال خود را باز يابم. اگر در تهران ماندگار شده بودم، مي‌توانستند غيرمستقيم و با نقشه‌هاي پيچيده مرا به اين و آن حوزه تحقيقي جذاب منحرف کنند. خطايي بسيار بزرگ کردند که مرا رها کردند. خطايي بزرگ کردند که با دست خود زمينه استقلال مالي و تداوم تحقيق مرا، بدون وابستگي به اين و آن نهاد قدرت، فراهم آوردند.

امروزه که پيدايش جنبش جهاني ضد پلوتوکراسي را با اين وسعت مي بينم، افسوس مي‌خورم که چرا کتابم به انگليسي منتشر نشد.

امروز شاد از خواب برخاستم زيرا عنوان اوّل روزنامه‌هاي جهان از جهاني شدن جنبش ضد زرسالاري خبر مي‌داد؛ جنبش ضد پلوتوکراسي يعني حاکميت يک درصد بر 99 درصد که شعار اين جنبش است.

عنوان صفحه اوّل روزنامه نخست آمريکا را بنگريد، واشنگتن پست: «اتحاد خشم: جنبش ضد وال استريت جهاني شد.» [+]

آنچه نوشتم، اولين احساس امروز صبح من است. با اجازه دوستان به مطالعه اخبار و گزارش‌ها و مقالات سايت‌ها مي‌پردازم و بايگاني کردن آن‌ها براي کارم. موفق و پيروز باشيد.

گالري عکس‌هاي عالي واشنگتن پست از تظاهرات جهاني ديروز، 15 اکتبر 2011، عليه پلوتوکراسي را در اين آدرس ببينيد و بايگاني کنيد. اين عکس‌ها تاريخي و تاريخ ساز است. [+]

نظام فريدوني: آنچه امروز مشاهده مي‌کنيم با آموزه‌هاي ديني ما مغايرت ندارد. اين وعده خداوند است که در نهايت آدميان بر شياطين پيروز مي‌شوند و وعده خداوند هميشه درست بوده است. ولي بدون شک اين پيروزي آسان نخواهد بود. ضمن اين که از نتيجه مطمئن هستيم بايد مبارزه‌اي جانانه با ظلم و ستم داشته باشيم. از اين که استاد را اين قدر شاد و بانشاط مي‌بينم بسيار خوشحالم و خداوند را سپاس مي‌گويم. خداوند نگهدار ايشان باشد.

بابک بهپورنيا: شکايت آمريکا از ايران به شوراي امنيت ارسال شد.

امين روستاپور: بندر بن سلطان مجري سعودي ها در توطئه 11 سپتامبر کيست؟ [ارجاع داده‌اند به مقاله «تبيان» + و اين آدرس +] «اعترافات بندر بن سلطان از پشت پرده ترور مغنيه و رفيق حريري.» [+]

شهبازي: دوستان، يادداشت جديدي در وبلاگم منتشر کردم: خجسته باد جنبش جهاني ضد زرسالاري! آيا اگر ترک، عرب، هندي، پاکستاني، اروپايي يا آمريکايي بودم، با من اين گونه مي‌کردند؟ [+]

يادداشت فوق تا حدودي شخصي است. تألمات من است. بحث را همين جا ادامه مي‌دهيم در پيرامون مباحثي که تاکنون نظر داده شده.

پي‌نوشت: همسرم يادداشت فوق را خواند و متأثر شد. مي‌گويد بنويس با چه رنجي «زرسالاران» را نوشتي. يک سال خانه را دو بخش کرديم و دو فرزند کوچک و همسرم در يک بخش خانه زندگي مي‌کردند و من در بخش ديگر تا تمرکزم از ميان نرود. مي‌گويد بنويس که چگونه دستت شکست و با دست گچ گرفته ماه‌ها مي‌نوشتي. مي‌گويد از فشارهاي مالي بنويس. از غارت کتابخانه شخصي‌ات بنويس. از رنج‌ها و سکوتت بنويس. و خيلي چيزهاي ديگر...

محمدرضا صداقت: جناب شهبازي بزرگ، بزرگي هر کس را نشايد؛ لوازمي بايد و رنج و زجري وگرنه رمان‌هايي مي‌نگاشتيد که دخترکان و پسرکان محروم از پاورقي خواني مجلات زرد، پاستوريزه شده فلان و فلان را دست به دست کنند. بزرگي و رنج هر کسي را نشايد در les fleur du mal شارل بودلر سروده است la vivre c'est une mal و زيستن همانا رنجي است که... به بزرگي‌تان واقفيم و از رنجي که برديد سپاسگزار و قدردان رنج همراهان‌تان ايضاً.

امين روستاپور: استاد، کار شما به خاطر زحمتي که کشيده‌ايد و عشقي که به کار خود داشتيد اين گونه ارزشمند شده و مورد توجه اکثر پژوهشگران قرار گرفته است. من خودم به شخصه از خواندن اين اثر ماندگار خيلي لذت بردم و هميشه اين آرزو را داشتم تا روزي شما را زيارت کرده و از شما به خاطر اين زحمات که تحمل کرده‌ايد تشکر کنم. باز هم خدا را شکر که در اين فضاي مجازي لذت مصاحبت با جنابعالي نصيبم شد. استاد چه مي‌شود کرد؟ فلک را عادت ديرينه اين است، که با آزادگان دائم به کين است. ولي شما به راه خود مردانه ادامه دهيد که رفيق عشق ندارد غم از نشيب و فراز.

دن ويتو: ان تنصرالله ينصرکم و يثبت اقدامکم.

مال فير: دوست عزيز و استاد ارجمند، چيزي را که ما در رؤيا نيز نمي‌ديديم و حتي باورش برايمان هنوز مشکل است جنابعالي در خشت خام ديديد و ساليان پيش هشدار داديد. اثرات آن اکنون در وال استريت نمايان شده است. با تشکر و قدرداني از زحمات‌تان.

زهرا زماني: استاد عزيز، اشک‌مان درآمد. انشاءالله که اين جنبش جهاني همان قيام مستضعفين عليه تمامي بنيان‌ها وبنيادهاي زر و زور وتزوير و ظلم و جور در سراسر عالم با هر عنوان و تحت هر پرچم باشد. اجرکم عندالله. شما به عهد خود وفا کرده‌ايد؛ همان عهدي که خداوند از آگاهان ستاند که بر ستم بر ستمديدگان راضي نشوند. انسان‌هايي که در راه آگاهي‌بخشي تلاش مي‌کنند بي‌شک ولايت‌پذيري‌شان در برابر خداوند را نشان مي‌دهند. راهي که شما براي گريز از ظلمت جهل به عرصه نور و آگاهي گشوديد هر روز مشتاقان بيش‌تري را همراه شما راهي مي‌کند. بي‌شک خانواده محترمتان در اجر شما شريک خواهند بود.

مال فير: استاد ارجمند، برايم بسيار مهم است احساس شما در وضع حاضر. در اين رابطه چه احساسي داريد؟ مريزاد آن قوي‌دستي که تا آخر نفس دم زد/ اگر چه مشت محکم خورد ليکن مشت محکم زد. شاد باشيد.

شهبازي: خوبم جناب مال فير. ممنون از حضرتعالي و ساير دوستان ارجمند.

 مهدي آرام نژاد: نمي‌دانم چه کشيدي عزيزم، اما من بيش از دو جلدش را ظرفيت خواندن نداشتم. واقعيت‌ها خوره جانم شده بود. فرصت براي تشکر موجود است. متشکرم آقاي شهبازي.

آلن مدس: اين مملکت به داشتن اشخاصي فرهيخته و گرانمايه چون شما جناب شهبازي افتخار مي‌کند پيروز و سلامت باشيد.

جعفر ناصر: بروکسل، آتن، سيدني، رم، توکيو و... بعد از آمريکا به جنبش پيوسته‌اند و اين قافله سر باز ايستادن ندارد. تظاهرات براشفتگان در بروکسل همراه با عکس. [+]

علي خداپناهي: به گزارش العربيه، شاهزاده خالد الفيصل، امير منطقه مکه، اعلام کرد «سعودي به آشوب‌گران اجازه نمي‌دهد آرامش حج را به هم بزنند.» محمد التونسي، سردبير روزنامه سعودي عکاظ، نيز گفت: «اين گونه اعمال به جز هرج و مرج و سلب آرامش حجاج نتيجه ديگري در بر نداشته» و «چنين اعمالي حرمت مراسم حج را نقض مي‌کند و بر خلاف تعاليم شرع است.» التونسي تأکيد کرد اين رفتار همچنين امنيت ملّي سعودي را تهديد مي‌کند. [+]

قسمت پنجم

 


Wednesday, October 19, 2011 : تاريخ آخرين ويرايش

 کليه حقوق مندرجات اين صفحه براي عبدالله شهبازي محفوظ است.

آدرس ايميل: abdollah.shahbazi@gmail.com

استفاده از مقالات با ذکر ماخذ مجاز است. چاپ مقالات به صورت کتاب ممنوع است.