سه ‌شنبه، 8 مرداد 1392/ 30 ژوئيه 2013، ساعت 2:35 بعدازظهر

براي حل بحران مصر چه بايد کرد؟

پيش‌تر گفته ام و باز تکرار مي‌کنم: تنها راه ‌حل بحران مصر و خروج از فضاي تعارض و زورآزمايي خياباني و تشديد نفرت و خون‌ريزي کنوني، متقاعد کردن محمد مرسي و اخوان المسلمين از يکسو و حکومت کودتا از سوي ديگر است به برگزاري انتخابات مجدد رياست جمهوري. مرسي بايد آزاد شود و بعنوان رئيس جمهور منتخب فرمان انتخابات جديد را صادر کند؛ زيرا، ظاهراً، تنها در اين صورت است که هواداران مرسي شرکت در انتخابات جديد را خواهند پذيرفت. نتيجه انتخابات هر چه شود بايد مورد پذيرش طرفين قرار گيرد.

شايد راضي شدن مقامات حکومت جديد مصر به ديدار دو ساعته اشتون با مرسي، و مذاکرات مرسي و اشتون، گامي در جهت تحقق اين راه ‌حل باشد. و شايد اخوان و مرسي بپذيرند که، بدون بازگشت مرسي به قدرت، انتخابات با نظارت آن‌ها و ناظران بين المللي برگزار شود؛ راه حلي که مي‌تواند براي نظاميان و مخالفان اصلي مرسي و اخوان پذيرفتني تر باشد.

بهرروي، حتي به فرض حل شدن بحران جاري، مصر تا ثبات کامل و پيدايش تعامل ميان احزاب سياسي معارض فاصله زياد دارد. جامعه مصر نه تنها دوقطبي شده بلکه ميان دو بخش لائيک و اسلام‌گراي جامعه شکافي عميق و خونين پديد آمده است. اين زخم عميق بر پيکره جامعه مصر به سادگي درمان نخواهد شد.

 I repeat what I have said it before. The only solution to this crisis, calming the mayhem in the streets and putting a stop to the intensifying hatreds and bloodshed, is to somehow convince Morsi / Ikhwan and their opponents to re-hold the presidential election. Morsi should be freed and order new elections. Perhaps in this case his supporters would participate in the elections. The new results should of course be accepted by all parties.

 Maybe the new regime’s allowance of Ashton meeting with Morsi is a sign towards this solution.

 Another way would be the Ikhwan agreeing to a re-election under their supervision and that of international observers without Morsi himself returning. This might be more acceptable to the military and the opponents of Ikhwan.

 Anyhow, even if we imagine that the current problems can be over soon, Egypt is a long way from stability and harmony. The Egyptian society has become polarized and the gap between the secular and Islamist parts of the society has become much too deep and bloody. Such wounds cannot be healed easily.

Abdolalh Shahbazi, Persian Historian, Iran


چهارشنبه، 9 مرداد 1392/ 31 ژوئيه 2013، ساعت 3:50 صبح

آيا سفير آمريکا در مصر گفته: مصري‌ها بايد برده يهود شوند؟

ديروز، سه ‌شنبه، خبري در ايران منتشر شد دال بر اين که خانم آن پترسون، سفير آمريکا در مصر، در گفتگو با روزنامه معاريو اسرائيل سخناني عليه مصريان و مسلمانان گفته است. تيتر خبر اين است: "سفير آمريکا: مصري ها بايد بردگان يهود شوند!"

 http://bit.ly/13wOmei

و آقاي احمد توکلي، نماينده مجلس و رئيس پيشين مرکز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي، در واکنشي سريع به خبر فوق، در مصاحبه با خبرگزاري فارس، گفت:

«اين که سفير احمق آمريکا در مصر اعلام مي‌کند از نيل تا فرات بايد در تصاحب صهيونيست‌ها باشد و مردم مصر بايد نوکري اربابان صهيونيست را بپذيرند، مسلمانان جهان بايد بدانند که آمريکايي‌ها و صهيونيست‌ها مي‌خواهند اسلام و مسلمين را نابود کنند...»

 http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920508000501

اظهارات منتسب به خانم آن پترسون، که ظاهراً در روزهاي آينده جنجالي خواهد شد، تازه نيست و به حدود هفت ماه پيش، اوائل سال جاري ميلادي، تعلق دارد:

 http://elderofziyon.blogspot.com/2013/01/latest-nutty-arab-rumor-us-ambassador.html#.UfhCExVDssA

مطلب فوق را، نخستين بار يک روزنامه‌نگار فلسطيني مقيم آمريکا بنام لطيف شاکر، بنقل از وب سايت روزنامه معاريو، منتشر کرد.

خبرگزاري و روزنامه معاريو با ما ايرانيان بنحوي مرتبط است: اين بنگاه به سرهنگ يعقوب نيمرودي، مسئول شبکه‌هاي اطلاعاتي اسرائيل در ايران در دهه چهل شمسي، تعلق دارد. يعقوب نيمرودي معاريو را با ثروت هنگفتي که از طريق قاچاق آثار باستاني ايران، و نيز دلالي و قاچاق اسلحه، به دست آورد خريده است و هم اکنون اوفر نيمرودي، پسر يعقوب، آن را اداره مي‌کند؛ فردي چنان بدنام که چند سال پيش روزنامه‌نگاران اسرائيل با تهيه طوماري او را "گانگستر" و ننگ جامعه روزنامه‌نگاري اسرائيل خواندند. هم اکنون خبر فوق در وبگاه معاريو وجود ندارد و بنظر مي‌رسد لطيف شاکر، دانسته يا ندانسته، بنحوي آلت دست معاريو بوده است.

اظهارات منتسب به سفير آمريکا در قاهره به وسعت پخش شد تا بدان‌جا که سفارت آمريکا در قاهره طي اطلاعيه 21 ژانويه 2013 آن را رسماً تکذيب کرد و اعلام نمود که خانم پترسون هيچگاه مصاحبه‌اي با معاريو انجام نداده و هيچگاه چنين سخناني نگفته است.

http://egypt.usembassy.gov/pr012113.html

چرا خبر جعلي فوق پس از هفت ماه تأخير در فضاي سياسي کنوني منطقه و ايران ترجمه و پخش مي‌شود؟

مندرجات خبر بگونه‌اي است که هر فرد اندک آشنا با مسائل سياسي را در همان نگاه اوّل اگر نسبت به جعلي بودن آن مطمئن نکند، حداقل مشکوک مي‌کند. چرا مضمون اين خبر کم‌ترين شکي را برنينگيخته است؟ 

 


Thursday, August 01, 2013 : تاريخ آخرين ويرايش

 کليه حقوق مندرجات اين صفحه براي عبدالله شهبازي محفوظ است.

آدرس ايميل: abdollah.shahbazi@gmail.com

استفاده از مقالات با ذکر ماخذ مجاز است. چاپ مقالات به صورت کتاب ممنوع است.