پارسينه،
بنقل از شهبازي، سلطان قابوس را يهوديزاده کرد!
سهشنبه، 5
شهريور 1392/ 27 اوت 2013، ساعت 9:37 صبح
ديروز، به مناسبت سفر سلطان قابوس
به ايران، مطلبي درباره سابقه خانوادگي سلطان قابوس در صفحه شخصي فيسبوکم
منتشر کردم.
امروز صبح، در
کمال حيرت، مشاهده کردم که وبگاه "پارسينه" بخشي از مطلب فوق را با تيتر
زير منتشر کرده است: «عبدالله شهبازي: سلطان قابوس يهوديزاده است.»
http://bit.ly/18gYlHg
من چنين ادعايي
نکردهام. آنچه نوشتم، تنها گزارشي است کوتاه از پيشينه خاندان سلطان
قابوس و پيوند آن با استعمار بريتانيا و کمپاني ساسون، که به سران يهوديان
بغدادي تعلق داشت.
در پي انتشار مطلب پارسينه،
تکذيبيه طنزآميز زير را منتشر کردم:
پارسينه از
قول عبدالله شهبازي سلطان قابوس را يهودي زاده کرد!
اين شما و اين يادداشت من
درباره سلطان قابوس.
کجا گفته ام سلطان قابوس يهودي
زاده است؟ يک چيزي از خودشان مي سازند و همه جا پخش مي شود و، در
مقابل، تکذيب من به گوش احدي نمي رسد. يک سرچ ساده کنيد تا ماجرا
دستگيرتان شود.
دوستان عزيز پارسينه، وجدانا،
به خدا، به پير، به پيغمبر، اين کارها خوب نيست.
اين تيتر براي چيست؟ خراب کردن
شهبازي؟ که بگويند شهبازي متوهم است و همه را يهودي مي داند؟ اين را که
هزار بار گفته اند. حرف جديدي نيست.
آن يهودي خواندن احمدي نژاد از قول
شهبازي، که هر چه تکذيب کردم افاقه نکرد. چند هفته پيش، انتساب فلان
مطلب از قول من به علي ربيعي که تکذيب کردم، و حالا هم يهودي زاده
خواندن سلطان قابوس.
خدايا، به کجا پناه ببرم از
دست پارسينه و پارسينه ها :)
دو يادداشت کوتاه من درباره سلطان
قابوس اين است:
مطلب اوّل:
آيا فاجعه دمشق و
تهديدهاي نظامي پس از آن،
فقط چماق است در سياست چماق و هويج؟
سلطان قابوس در تهران است.
امروز در سعدآباد مذاکرات مهمي جريان دارد که با سرنوشت تمامي منطقه
خاورميانه مرتبط است.
http://bit.ly/17d74NN
قابوس نماينده بريتانيا در
منطقه است و در گذشته نيز بعنوان دلال و واسطه قدرتهاي غربي عمل
ميکرد.
همزمان، تهديدها براي دخالت
نظامي در سوريه افزايش يافته است.
آخرين خبر، اظهارات لورن
فابيوس، وزير خارجه فرانسه، است که "ترديدي ندارد" حمله شيميايي کار
حکومت اسد بوده.
http://bit.ly/14vkh41
در مقابل، سردار سرلشکر
محمدعلي جعفري، فرمانده کل سپاه پاسداران، از خليج فارس ديدن کرده و با
اشاره به تهديدهاي نظامي در منطقه گفته: «رفتار ما تابعي از مواضع و
اقدامات دشمن است و تاکنون متعرض هيچ کشوري نشدهايم اما اگر تحرکات
دشمن مستقيم يا غير مستقيم حالت تهديد به خود بگيرد دفاع را حق مسلم
خود ميدانيم.»
http://bit.ly/1fc5dtq
سوريه نيز هشدار داده که:
«مداخله نظامي آمريکا در جنگ داخلي اين کشور ممکن است کل خاورميانه را
به آتش بکشاند.»
http://bbc.in/17d5YS5
آيا مجموعه
تحولات فوق، که بار ديگر و به شکلي ناگهاني، از زمان حمله شيميايي دمشق
در بعدازظهر چهارشنبه، فضاي جنگ و مداخله نظامي را بر منطقه حاکم کرد،
تنها بازي "چماق و هويج" است براي کسب امتياز در مذاکرات سعدآباد، ميان
قابوس و روحاني؟
روزهاي آينده روشن خواهد شد که
تهديدهاي فوق تا چه اندازه جدّي است:
آيا به راستي قصد دارند ماجراي
بمباران مدهش سال 1999 کوزوو را در سوريه تکرار کنند يا تمام اين
تهديدها تنها يک بازي ديپلماتيک است؟
صدها انسان بيگناه و کودک
سوري به شکلي فجيع قرباني ميشوند، تنها به خاطر کسب امتياز در يک
مذاکره ديپلماتيک؟
اگر چنين است، بايد به حال
بشريت گريست.
مطلب دوّم:
سلطان قابوس
کيست؟
August 26, 2013 at 5:53pm
تبارنامه سلطان قابوس به شرح
زير است: قابوس بن سعيد بن تيمور بن فيصل بن ترکي بن سعيد بن سلطان بن
احمد.
خاندان سلطان قابوس برکشيده
خاندان ساسون، سران يهوديان بغدادي و خويشاوند و شريک روچيلدهاي اروپا،
بشمار ميرود و سلطنت خود را مديون زرسالاران يهودي است. براي آشنايي
با خاندان ساسون بنگريد به اين آدرس:
http://www.shahbazi.org/pages/Freemasonry_Sassoons7.htm
ترکي بن سعيد، سلطان آل
بوسعيدي و نياي قابوس، سلطان کنوني عمان، است. حکومت آل بوسعيدي در سال
1741 م. پس از جنگهاي طولاني به دست امام احمد بن سعيد تأسيس شد.
در سال 1285 ق./ 1868 م. در
عمان شورشي رخ داد و سلطان ثويني بن سعيد بن سلطان، برادر بزرگ ترکي،
به قتل رسيد. شورشيان با يکي از اعضاي شاخهاي از خاندان آل بوسعيدي
بهنام عزان بن قيس بن عزان بيعت کردند و او با نام "امام عزان" سلطان
عمان شد. ترکي و برادرانش، ماجد بن سعيد سلطان زنگبار و برغش بن سعيد
سلطان زنگبار پس از فوت ماجد، به انگليسيها متوسل شدند. با حمايت
خاندان ساسون، ترکي، که از زمان سلطنت ثويني در هند تبعيد بود، به عمان
بازگشت و جنگ با عزان را آغاز کرد. سرانجام، عزان به قتل رسيد و ترکي
سلطان شد.
بنوشته سِر
سيسيل راث، مورخ نامدار يهودي بريتانيا، ترکي در هند براي جلب حمايت به
خاندان ساسون روي آورد که در سرزمين عمان فعاليت تجاري گسترده داشتند.
ساسونها نه تنها همدردي نشان دادند بلکه به حمايتش برخاستند. او به
سلطنت رسيد و کوشيد تا کشور خود را تحت قيموميت بريتانيا قرار دهد.
براي اين منظور به انگليس رفت و در لندن و برايتون ميهمان ساسونها شد.
سلطان قابوس يازدهمين فرد از
خاندان آل سعيد، يا آل بوسعيدي، است که بر عمان حکومت ميکند.
سلطان
قابوس و مافياي غرب
در سال 1969 آنتوان پينه،
نخستوزير پيشين فرانسه که از دوستان نزديک ريچارد نيکسون و عضو کلوپ
بيلدربرگ بود، بهمراه ژان ويولت، حقوقدان که با سرويس اطلاعاتي فرانسه
SDECE
کار ميکرد، و آرشيدوک اتو فن هابسبورگ، وارث خاندان سلطنتي اتريش،
سازماني بهنام "حلقه"
Le Cercle تأسيس کردند.
رئيس حلقه يکي از مأموران سيا بهنام بريان کروزير بود که رياست
"انستيتوي تعارضپژوهي" را بهدست داشت و با مديران پيشين سرويس
اطلاعاتي بريتانيا، از جمله نيکلاس اليوت، دوست صميمي بود. از جمله
اعضاي "حلقه" بايد به آلکساندر دومرانش، رئيس سرويس اطلاعاتي فرانسه،
اشاره کرد که با شاه ايران رابطه نزديک داشت.
کروزير شبکه حلقه را در پوشش
انستيتوي تعارض پژوهي گسترش ميداد: در سال 1975 انستيتوي تعارضپژوهي
واشنگتن به رياست جرج بال آغاز به کار کرد. جرج بال يکي از مديران ارشد
بانک برادران لهمن است که به زرسالاران يهودي تعلق دارد. او در سالهاي
1961-1966 معاون وزارت خارجه بود و در کميسيون سهجانبه، کلوپ بيلدربرگ
و شوراي روابط خارجي عضويت دارد. جرج بال با "حلقه" در اروپا رابطه
نزديک داشت. کرميت روزولت، مدير پيشين سيا و مسئول عمليات کودتاي 28
مرداد 1332 در سرويس فوق، نيز از مديران انستيتوي تعارضپژوهي واشنگتن
بود.
جرج بال در زمان جنگ ايران و
عراق دلال اسلحه براي صدام حسين بود. انستيتوي تعارضپژوهي در کانادا
نيز شعبه دارد که مرکز تعارضپژوهي کانادا ناميده ميشد. بنيانگذار اين
مرکز موريس توگول از مديران سابق اينتليجنس سرويس بريتانيا بود. اين
شبکه با خاندان بوش پيوند ديرين داشت.
اجلاس سال 1990 "حلقه" در هتل
البوستان (مسقط) برگزار شد. در اين اجلاس، سلطان قابوس، آلن کلارک
(وزير دفاع ايالات متحده)، لرد جوليان آمري، ژنرال نورمن شوارتسکف
(فرمانده نيروهاي متحد مستقر در خليج فارس، پسر ژنرال نورمن شوارتسکف
که در کودتاي 28 مرداد 1332 نقش داشت)، پل شانون (وزير سابق تجارت و
صنعت ايالات متحده)، رئيس سرويس اطلاعاتي هلند، و يک درياسالار فرانسوي
که نامش ذکر نشده شرکت کردند.
و در پاسخها به پرسش خوانندگان
افزودم:
پرسش: اين که گرايشات سلطان
قابوس کدام است و سابقه اش چيست بر اغلب علاقمندان اوضاع سياسي خا
ورميانه پوشيده نيست، اما اگر او بتواند نقش مثبتي در کاهش ميزان
بحراني که [...] براي ايران به وجود آورده اند نقش مثبت بازي کند، براي
جمهوري اسلامي بسيار ارزشمند است [...]
شهبازي:
سلطان قابوس، مثل سلطان برونئي، يک دلال بين المللي است لاغير. نه حسن
نيت او مي تواند کاري براي ما بکند نه سوءنيت او. واسطه است. همين.
بسياري از خوانندگان نمي
دانند سلطان قابوس کيست و هدفم اين بود که پيوندهاي ديرين او را با
کانون هاي قدرت در غرب براي اطلاع دوستان بيان کنم؛ در آن حوزه اي
که کار کرده ام.
نه اين يادداشت هاي
فيسبوکي و نه حتي مقالات آنچناني فلان روزنامه عليه سلطان قابوس، هيچ
کدام، در مذاکرات تأثير نمي گذارد.
اصل مسئله بده بستان
است و ديپلماسي که طرفين در اين زمينه کارکشته اند.