ورود به صفحه اصلي سايتبازگشت به صفحه فهرست وبلاگ

 

چهارشنبه 27 خرداد 1388، 17 ژوئن 2009، ساعت 2:30 بعد از ظهر

فايل PDF براي چاپ

اطلاعيه: به عنوان اعتراض همکاري خود با صدا و سيما را متوقف مي‌کنم!

انا ل‍له و انا اليه راجعون

اينجانب عبدالله شهبازي، که قريب به دو دهه به عنوان مورخ و تحليل‌گر سياسي با سازمان صدا و سيما همکاري داشته‌ام و مصاحبه‌هاي فراواني از من به‌ويژه در زمينه تاريخ معاصر ايران از تمامي شبکه‌هاي سازمان فوق پخش شده، و حدود يک دهه به عنوان مشاور پژوهشي در تدوين مهم‌ترين فيلم‌ها و سريال‌هاي تاريخي سيما نقش داشته ‎ام که پربيننده‌ترين و تاثيرگذارترين بوده يا خواهد بود؛ مانند «پدرخوانده» (سريال ويژه دهه فجر 1386)، «عمارت فرنگي» (سريال ويژه دهه فجر 1387)، «سال‌هاي خاکستري» (سريال ويژه دهه فجر 1388، در مراحل آغازين ساخت)، «مدار صفر درجه»، «کلاه پهلوي» (در مراحل پاياني ساخت)، همکاري خود با سازمان فوق را متوقف مي‌کنم.

علت اين تصميم، اعتراض شديد من به رويه يکجانبه سازمان صدا و سيما در جريان انتخابات تاريخي 22 خرداد 1388 به سود يک نامزد معين و عملکرد تحريک‌آميز آن بعد از انتخابات تا به امروز است که آن را در راستاي ايجاد و تشديد خصومت در جامعه، فروپاشيدن وحدت ملّي و اهانت به ملّت بزرگ ايران مي‌بينم.

به‌ويژه بايد بر سکوت اين سازمان در قبال فاجعه تکان‌دهنده و نابخشودني حمله به کوي دانشگاه تهران و حملات خونين و شبانه به خوابگاه‌ها و اماکن دانشجويي در تهران و ساير شهرها تأکيد کنم.

بدينوسيله، از سازمان صدا و سيما مي‌خواهم که از اين پس از پخش گفتگوهاي ضبط شده من خودداري کند.

عبدالله شهبازي
شيراز، 27 خرداد 1388 


بايگاني صفحه اوّل وبگاه و وبلاگ شهبازي

صفحه اوّل وبگاه و صفحه اوّل وبلاگ خود در روزهاي تاريخي 22 و 23 خرداد 1388 را بايگاني کردم. اين صفحات براي هميشه در وبگاهم ماندگار خواهد بود. [1] [2]


شنبه 23 خرداد 1388/ 13 ژوئن 2009، ساعت 1:10 بعد از ظهر

خيانت به رأي ملّت، کودتا عليه نظام

اعلام آخرين نتايج آراء از سوي وزارت کشور دولت احمدي‌نژاد در ساعت 8:45 صبح امروز حاکي است که بر اساس شمارش 37420 صندوق (85/ 81 در صد کل صندوق‌ها) احمدي‌نژاد با کسب 77/ 64 در صد آرا نفر اوّل است. [1] در ساعت 11:55 صبح امروز، خبرگزاري فارس، بر اساس گزارش منابع غيررسمي، مدعي شد که تنها شمارش 700 صندوق باقي مانده و آراء احمدي‌نژاد به مرز 24 ميليون رسيده است. اين خبرگزاري ميزان مشارکت را 84 در صد اعلام کرد. [2] پيش‌تر، در ساعت 10:42 صبح، عباسعلي کدخدايي، سخنگوي شوراي نگهبان، ميزان مشارکت را بيش از 82 در صد اعلام کرده بود. [3]

وبگاه «الف»، متعلق به احمد توکلي، در حوالي ساعت دو بامداد امروز همين نتايج را با قطعيت اعلام نمود؛ زماني که هنوز بيش از پنج ميليون رأي شمرده نشده بود. (تصوير صفحه اوّل «الف» متعلق به ساعت 2 صبح در يادداشت 2:40 صبح درج شده است.) به‌نظر مي‌رسد آقاي توکلي و شرکا به دليل ارتباطات عميق با «کانون‌هاي غيبي» پيشاپيش از نتايج دقيق انتخابات مطلع بودند. جالب‌تر اين‌که وبگاه «الف» در ساعت 46 دقيقه بامداد امروز، با قطعيت نوشت: «محمود احمدي‌نژاد براي 4 سال ديگر به عنوان رئيس‌جمهور اسلامي ايران انتخاب مي‌شود» (بنگريد به تصوير زير)

من نيز، مانند ده‌ها ميليون ايراني رأي‌دهنده، از نتايج فوق حيرت‌زده شدم. در واقع، احمدي‌نژاد و کانون حامي او به آخرين و بزرگ‌ترين رسوايي خود دست زدند.

کانون آشوب‌گر فوق قصد داشت با اعلام قطعي نتايج آرا در ساعت ده صبح امروز نظام را در برابر اقدام انجام شده قرار دهد و با آشوب‌هاي ساختگي خياباني و ايجاد فضاي رعب و وحشت و سرکوب پليسي رياست‌جمهوري احمدي‌نژاد را بر نظام و مردم تحميل کند. سخنان حسينيان، که در ساعت 3:27 صبح در رجانيوز درج شد، [4] با اين هدف بود. او گفت: «مخالفين داخلي بدانند اگر بخواهند در برابر اراده و رأي قاطع ملّت ايستادگي کنند يا آن را زير سئوال ببرند سيل ملّت آن‌ها را به زباله‌دان تاريخ خواهد فرستاد.»

اين اقدام کودتايي، که از منظر هوّيت مرموز طراحان و گردانندگان آن به کودتاي 1909 «دونمه‌ها» (يهوديان مخفي) در عثماني شباهت دارد، هنوز به فرجام کامل نرسيده. کانون توطئه‌گر، پس از عمليات انتحاري «افشاگري» در مناظره‌هاي تلويزيوني، که حضور بي‌سابقه مردم در انتخابات را عليه ايشان برانگيخت، با اين اقدام «تير خلاص» خود را شليک کرده است.


شنبه 23 خرداد 1388/ 13 ژوئن 2009، ساعت 2:40 صبح

هشدار مهم و فوري:

واپسين تلاش کانون‌هاي آشوب‌گر براي ايجاد جنگ داخلي

شيوه اطلاع‌رساني وزارت کشور و مراکز خبري وابسته به دولت درباره نتايج انتخابات دهمين دوره رياست‌جمهوري اسلامي ايران همگان را، حتي تحليل‌گران و کارشناسان رسانه‌ها و شبکه‌هاي خبري جهان، بهت‌زده کرده است. تنها يکي دو ساعت پس از اتمام انتخابات، برخلاف رويه مرسوم در دوره‌هاي پيشين و بدون اعلام مشخص نتايج صندوق‌هاي مناطق، وزارت کشور با اعلام پيروزي 69 درصدي احمدي‌نژاد، تنها بر اساس شمارش حدود 5 ميليون رأي که اندکي بعد به 15 ميليون رأي افزايش يافت، فضايي از نگراني آفريد. برخي وبگاه‌هاي خبري، مانند «ايرنا» و «فارس نيوز»، با اعلام پيروزي قطعي احمدي‌نژاد بر اين نگراني دامن زدند و وبگاه «الف»، وابسته به احمد توکلي رئيس مرکز پژوهش‌هاي مجلس و سردبير پيشين روزنامه رسالت، چنان آش را شور کرد که در حوالي ساعت دو بامداد از شمارش 36 ميليون رأي و پيروزي قاطع احمدي‌نژاد با 24 ميليون رأي سخن گفت!

موجي از نگراني سراسر ايران را فرا گرفته است. بخش مهمي از ايرانيان بيدار مانده و تا طلوع آفتاب در التهاب به سر خواهند برد. اين ماجراي عجيب و غيرعادي را چگونه مي‌توان تحليل کرد؟ برخي گزارش‌ها از اجتماعات شبانه خياباني در تهران، در ميدان فاطمي در نزديکي ساختمان وزارت کشور، خبر مي‌دهد که به سرعت متفرق شد. آيا اين موج اوج نخواهد گرفت؟

اين ماجراي عجيب را بايد جنگ رواني دانست؛ جنگ رواني سازمان‌يافته‌اي که هدفي مشخص را دنبال مي‌کند. کانون‌هاي آشوب‌گر، که از چندي پيش بر طبل «جنگ حق و باطل» مي‌کوبيدند، اکنون مي‌خواهند از طريق ايجاد تنش‌هايي که به دست عوامل خود پديد مي‌آورند، پيش از روشن شدن نتايج قطعي انتخابات، ايران را به آشوب کشند و از اين طريق اهداف خود را تحقق بخشند.

ضرور است مقامات و نهادهاي عالي نظام هر چه سريع‌تر به اين التهاب خطرناک پايان دهند و وزارت کشور و رسانه‌هايي را، که اين جنگ رواني شبانه را پديد آورده و به سرعت دامن مي‌زنند، نه تنها کنترل بلکه توبيخ کنند. کشور به سرعت به سوي وضعيت بحراني پيش مي‌رود و اگر به فوريت اين بحران کنترل نشود، و عوامل اين تنش مجازات نگردند، فردايي غيرقابل پيش‌بيني در انتظار خواهد بود.


چهارشنبه 20 خرداد 1388/ 10 ژوئن 2009، ساعت 3:30 بعد از ظهر

کناره‌گيري احمدي‌نژاد تنها گزينه‌اي است که مي‌تواند مانع از تشديد تنش‌ها شود!

تحولات ناگهاني روزهاي اخير جامعه ايران را در وضعي ملتهب قرار داده است. امواج بزرگ و پرشور خياباني عليه احمدي‌نژاد اگر به درستي هدايت نشود مي‌تواند فاجعه بيافريند و ايران را به سوي جنگ داخلي پيش برد. نامه آيت‌الله هاشمي رفسنجاني به مقام معظم رهبري نشان داد در ستيزي که احمدي‌نژاد آغاز کرد بايد يکي از دو طرف حذف شود. اين همان «آنتاگونيستي کردن» تعارضات سياسي است که در يادداشت چهار صبح 14 خرداد 1388 به آن اشاره کردم. نوشتم: احمدي‌نژاد «به گونه‌اي ناگهاني و غيرقابل انتظار، تعارضات سياسي درون نظام جمهوري اسلامي ايران را به رويارويي مستقيم و ستيز (آنتاگونيسم) بدل کرد.» [1] آنتاگونيسم به آن گونه از تضاد سياسي گفته مي‌شود که براي حل آن و اعاده تعادل در جامعه تنها راه حذف يکي از دو قطب متعارض است.

اينک، احمدي‌نژاد بر سر دو راهي بزرگي است: انصراف از نامزدي رياست‌جمهوري يا ادامه همين روند که جامعه را به سوي آشوب‌هاي خونين و جنگ داخلي سوق مي‌دهد. به يقين ميرحسين موسوي با آراء چشمگير دهمين رئيس‌جمهور ايران خواهد بود. ولي، کانون‌هاي حامي احمدي‌نژاد مي‌کوشند با تحريک احساسات ديني و انقلابي هواداران خود، و ايجاد تقابل کاذب ميان رهبري از يکسو و جبهه‌اي که ميرحسين موسوي به نماد آن بدل شده از سوي ديگر، به هر روش ممکن قدرت را به دست گيرند. اعلام انصراف احمدي‌نژاد از نامزدي رياست‌جمهوري تنها راهي است که مي‌تواند مانع از تشديد تنش‌ها و آرام کردن فضاي سياسي جامعه شود. اين عقلايي‌ترين گزينه است.

احمدي‌نژاد به شکلي مدهش سقوط کرد. او نه تنها خود نابود شد بلکه اين خدمت را به جامعه ايراني کرد که به همراه خود برخي چهره‌هاي اصلي يکي از مرموزترين و مقتدرترين کانون‌هاي سياسي پنهان، و به شدت مؤثر در حوادث سي ساله اخير، را نيز ساقط کند. اين افراد سرنوشت خود را با سرنوشت احمدي‌نژاد پيوند زده و در چشم‌انداز حکومت اقتدارگرايانه خويش را مي‌ديدند که نهاد رهبري تابعي از آنان خواهد بود. اين کانون اينک از مقابله با «انقلاب مخملي» سخن مي‌گويد و با آخرين تير ترکش خود مي‌کوشد رهبري انقلاب و سپاه پاسداران انقلاب را به عرصه منازعاتي که خود آفريده، به سود خود، وارد کند. مضحک است که در رأس اين «انقلاب مخملي» نزديک‌ترين ياران امام راحل‌ قرار دارند و برجسته‌ترين چهره‌هايي که در سي ساله اخير پاسدار ارزش‌هاي انقلاب و امام راحل بودند و در مقابل تنها و تنها کانون فوق. به سرمقاله حسين شريعتمداري در کيهان امروز بنگريد: «اينجا صفين است... اينجا دمة الجندل است... اينجا کوفه است!» [2] اين سرمقاله جنگ‌طلبانه و به شدت تحريک‌آميز آخرين حربه کانوني است که سناريوي جنگ داخلي و تصرف قهرآميز قدرت را دنبال مي‌کند. تصوّر مي‌کنند رهبر انقلاب از آن دست «مراد»هايي است که اجازه دهد «مريدان» با موج‌آفريني‌ هدايتش کنند. آنان خامنه‌اي را نشناخته‌اند؛ همو که ده سال پيش، با خطبه تاريخي جمعه 8 مرداد 1378 خود، به فتنه بزرگ و مشابهي که همين کانون آفريد و چون امروز ايران را به سوي جنگ داخلي مي‌برد، پايان داد. [3]

احمدي‌نژاد به جنبش عدالت‌خواهي ضربه‌اي مهلک و جبران‌ناپذير وارد کرد. به علت کردار ماکياوليستي و ناصادقانه احمدي‌نژاد گفتمان مبارزه با فساد مالي به ابتذال کشيده شد. کدام کانون زراندوز مي‌توانست اين‌گونه گفتمان عدالت را به محاق برد؟ چه عميق و زيباست اين تحليل نويسنده وبلاگ «حزب‌الله نو»:

«با کاري که احمدي‌نژاد کرد، هاشمي در جامعه بخشيده شد. احمدي‌نژاد بزرگ‌ترين خدمت تاريخي را به هاشمي کرد. از اين پس، و با اين اهانت‌هاي بچه‌گانه، احدي را ياراي طرح پرسشي مستدل از آن دوران نيست. احمدي‌نژاد چنان آب را گل‌آلود کرد که تا قرني هيچ سندي مورد اعتبار نباشد و ملّت ما نداند حقيقتاً از کجا خورده است... احمدي‌نژاد نه تنها خود حرکت انتحاري کرد، بلکه اخلاق جامعه را به روي مين برد... آيا خدا به راحتي اين کارها را مي‌بخشد؟» [4]


Wednesday, June 17, 2009 : تاريخ آخرين ويرايش

 کليه حقوق مندرجات اين صفحه براي عبدالله شهبازي محفوظ است.

آدرس ايميل: abdollah.shahbazi@gmail.com

استفاده از مقالات با ذکر ماخذ مجاز است. چاپ مقالات به صورت کتاب ممنوع است.