يکشنبه، 5 خرداد 1392/ 26 مه 2013،
ساعت 9:45 بعدازظهر
کتاب جديد شهبازي:
مريميه: از فريتيوف شوان تا سيد حسين نصر
آشنايي با کتاب
مارک سجويک را مديون دوست فاضلم جناب محسن حاجي کريمي هستم
از طريق کامنتي که در فيسبوک گذاشت و مرا کنجکاو کرد. کتاب
سجويک تحقيق مهمي است درباره طريقت يا فرقهاي بنام
مريميه. تفاوت "طريقت" و "فرقه" را، هم به معني "سکت"
Sect
و هم به معني "کالت"
Cult،
در کتابم شرح دادهام.
در دي 1391 کتاب سجويک را مطالعه کردم و سپس در منابع
متعدد به جستجو پرداختم براي آشنايي دقيقتر با اين طريقت
يا "فرقه" و سنجش کار سجويک.
و سرانجام، در يک
ماه اخير تمامي اوقات خود را مصروف تدوين يادداشتها کردم.
حاصل کار، کتابي شد در قطع رقعي در 247 صفحه که اگر فهرست
اعلام تهيه شود به حدود 270-280 صفحه ميرسد. با ناشر
محترمي صحبت مقدماتي شده براي انتشار آن. بر اين باورم که
نشر به صورت کتاب و نشر اينترنتي هر يک جايگاه خود را دارد
و انتشار در وب مخل انتشار به صورت کتاب نيست. شخصاً، نشر
اينترنتي را بيشتر مي پسندم
به دليل سهولت و سرعت آن.
در حال تهيه
فايلهاي اچ تي. ام. ال کتاب هستم. دو سه فايل آماده و
اپلود شده و مابقي را به زودي آماده و آپلود خواهم کرد. به
اين آدرس مراجعه فرماييد:
+
متن کامل کتاب در
247 صفحه رقعی به صورت فايل پي. دي. اف. آماده است.
ميتوانيد آن را از اين آدرس دانلود کنيد:
+
پنجشنبه،
8 فروردين 1392/ 28 مارس 2013، ساعت 5:17 صبح
اين روزها سريال تلويزيوني "حريم
سلطان" بيننده فراوان يافته است. صرفنظر از داوري
درباره اين سريال، و نحوه ارائه واقعيتهاي تاريخي،
آشنايي با شخصيت محوري آن، خرم سلطان، براي بينندگان ترک و
ايراني مفيد است.
درباره "خرم سلطان" در کتاب
"زرسالاران" سخن گفته ام و در مقاله "نخستين
تکاپوهاي اينتليجنس سرويس بريتانيا در عثماني و ايران"
در اين وبگاه به او پرداختهام. خلاصه اين که:
اقتدار سياسي بانوان و
خواجگان حرم سلطان و مداخله روزافزون ايشان در شئون حکومتي
با زني آغاز شد که بنام
روکسلانه
يا خرّم سلطان شهرت دارد و اقدامات دسيسه گرانه و بيرحمانه
او يادآور اسطوره استر است.
روکسلانه ظاهراً کنيزي روس
بود که در اوائل سلطنت سليمان از طريق خان کريمه به دربار
عثماني راه يافت. اين روايت مشهور است. معهذا، درباره نژاد
و اصل او آنقدر ابهام وجود داشت که «مورخين فرانسوي»
بتوانند او را «به ملت خود بسته، روکسلان بنامند.» شايعه
يهودي تبار بودن سليم دوم در ميان
مردم عثماني ناظر به همين اصل مشکوک روکسلانه بود. بهرروي،
روکسلانه زن عقدي و سوگلي محبوب سليمان و مادر چهار پسر از
او شد و به دسيسه هاي خونين، از
جمله قتل مصطفي (5 اکتبر 1553)، پسر ارشد سليمان از همسر
اول، دست زد که هدف از آن انتقال سلطنت به يکي از پسرانش
بود. اين روندي است که سرانجام به سلطنت سليم دوّم
انجاميد.
سلطان سليمان خان قانوني
تصوير خرم سلطان از ماتيو پاگاني، نقاش ونيزي سده شانزدهم
ميلادي (معاصر خرم سلطان)
روکسلانه
و کانوني که در پيرامون او بود، نقش اصلي را در تحريکات
خصمانه عليه ايران بهدست داشتند و همينان بودند که از سال
1532 ميلادي چرخشي بنيادين در استراتژي نظامي سليمان پديد
آوردند و با ترفندهاي گوناگون، از جمله ترويج شيعه ستيزي،
آماج اصلي تهاجم عثماني را از اروپا بهسوي ايران و دولت
صفوي منحرف نمودند تا بدين ترتيب امپراتوري هابسبورگ را از
زير ضربه خارج کنند. و آنگاه که، به دليل انعقاد پيمان
اتحاد سليمان و فرانسواي اوّل، پادشاه فرانسه، عليه کارل
پنجم (1536)، اين ترفند به مخاطره افتاد، دسيسه قتل
ابراهيم پاشا، صدراعظم عثماني، را اجرا کردند (15 مارس
1536) زيرا وي تمايل به تداوم جنگ با ايران نداشت.
در سال 1543، هفت سال پس از
قتل ابراهيم پاشا، سرداري از اهالي کرواسي بنام
رستم
پاشا، صدراعظم شد. او شوهر دختر و برکشيده
روکسلانه بود. بدينسان، دوران اقتدار مطلق روکسلانه و
وابستگانش آغاز گرديد و دولت عثماني، همپاي تشديد سياست
ضدشيعي- ضد ايراني، در سراشيب انحطاطي قرار گرفت که رواج
روزافزون
خويشاوندسالاري
Nepotism و دخالت فزاينده حرم در امور حکومتي
و بهرهگيري از مقام و منصب حکومتي براي انباشت ثروت شخصي
از عوامل مهم مؤثر در آن بود.
هامر پورگشتال سرآغاز رواج
فساد مالي و ارتشاء در دولت عثماني، بعنوان يکي از عوامل
مهم انحطاط اين دولت، را در دوران صدارت رستم پاشا و
اقتدار مطلق روکسلانه ميداند و بر نقش يهوديان در پيدايش
و گسترش آن تأکيد ميکند:
«ثالثاً، فقره گرفتن رشوه بود که رستم پاشاي صدراعظم
متداول و معمول نمود و حکومتهاي ولايات را به مبلغ
معيني ميفروخت و همچنين خالصههاي پادشاهي و املاک
دولتي را به يهوديان و مردمان اراذل اجاره و مقاطعه
ميداد تا همه را خراب و ويران کردند.»
بنوشته هامر، رستم پاشا
اولين صدراعظمي بود که «در دولت عثماني رسم رشوه و پيشکش
را متداول ساخت و فروختن حکومتها و منصبها را معمول
نمود... چنانچه از براي حکومت مصر ده هزار دوکا مطالبه
مينمود و از براي حکومتهاي پستتر پنج هزار دوکا
ميگرفت.» او در زمان مرگ ثروتي هنگفت به ميراث گذاشت که
«نظير آن تا آن وقت ديده نشده بود.»
پس از روکسلانه، دومين فرد
که در تبديل حرمسراي سلطان به نهادي متنفذ در امور سياسي و
شئون حکومتي نقش اساسي ايفا کرد،
زني يهودي
است که او را با نام
نوربانو سلطان ميشناسيم. نوربانو در اوائل صدارت
رستم پاشا به همسري سليم درآمد و مادر پسري از او شد که با
نام سلطان مراد سوّم به سلطنت رسيد. «نوربانوي يهوديه» در
دوران سلطنت سليم دوّم و مراد سوّم رياست حرمسرا را بهدست
داشت و بعنوان يکي از ارکان مهم سياست عثماني شناخته
ميشد، و
پس از مرگ روکسلانه (1556) رهبري جناح جنگطلب دربار
عثماني (عليه ايران) را بهدست داشت.
علاقمندان براي آشنايي
بيشتر با خرم سلطان و جايگاه تاريخي او ميتوانند به اين
آدرس مراجعه کنند:
http://www.shahbazi.org/pages/moscovy3.htm