شنبه 29 اسفند
1388/ 20 مارس 2010، ساعت 1:30 بعدازظهر
اوّلين «غائله رفراندوم» در ايران
به همراه معرفي يک سند مهم
تاريخي: نامه سِر اردشير
ريپورتر به اعتلاءالملک
خلعتبري
در اين مقاله اوّلين غائلهاي که در تاريخ
معاصر ايران با مطرح کردن خواست «رفراندوم» پديد آمد بررسي ميشود و يک سند
مهم تاريخي، نامه سِر اردشير ريپورتر، رئيس شبکه اطلاعاتي بريتانيا در
ايران، به نصرالله خلعتبري (اعتلاءالملک) انتشار مييابد. اردشير و
اعتلاءالملک عضو سازمان ماسوني «بيداري ايران» بودند. متن کامل در این
آدرس:
[+]
سه شنبه 25 اسفند
1388/ 16 مارس 2010، ساعت 11:45 صبح
گفتگو با
مجله "چشم انداز ايران"
ديکتاتوري و
پيامدهاي آن، از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامي
گفتگويي است با دوماهنامه "چشمانداز ايران"،
به سردبيري مهندس لطف الله ميثمی،
که در شماره 60 (اسفند 1388- فروردين
1389، صص 11-17) منتشر شد. مصاحبه را در این
آدرس بخوانيد:
[+]
پنجشنبه، 13
اسفند 1388/ 4 مارس 2010، ساعت 5 بعد از ظهر
درگذشت طهمورث خان کشکولي
ساعت 2 بامداد دوشنبه 3 اسفند
1388/ 22 فوريه 2010 طهمورث
خان کشکولي، استاد و هنرمند
بزرگ قشقايي، در بيمارستان
تخصصي قلب کوثر در شيراز به
بيماري قلبي درگذشت. در اين
زمان خواهرزاده من و
برادرزاده او، سهراب، در
کنارش بود. درباره طهمورث خان
بسيار گفتند و نوشتند و مردم
در تشييع کمنظير و مراسم
يادبودش سنگ تمام گذاشتند.
سرانجام، معلوم شد که علم و
هنر بهتر است از ثروت، و
حکمراني بر دلها بهتر است از
قدرت!
در تلاشم تا يادنامهاي وزين و در شأن طهمورث
خان فراهم آورم. ميترسم به درازا کشد. لذا، اکنون فقط ارجاع ميدهم به
وبلاگ خوب «فلک» که براي طهمورث عزيز سنگ تمام گذاشت. [+،
+]
دو اشتباه را بايد اصلاح کنم:
اوّل، طهمورث متولد 22 بهمن 1319 بود نه
آنگونه که نوشتهاند 1316.
دوّم، در بيمارستان کوثر درگذشت نه در
بيمارستان دنا.
طهمورث خان هر چند هنرمندي بزرگ بود ولي
پيشينه افتخارآميز سياسي نيز داشت. او از نسلي بود که با نهضت امام خميني
(ره) پا به عرصه سياست گذارد. 16 فروردين 1342، در بيست و دو سالگي، به
دليل پخش اعلاميهاي که تصوير آن را ميآورم، به همراه برادر کوچکترش
ريونيز، دستگير شد و هر يک به اتهام «اهانت به مقام شامخ سلطنت و پخش اوراق
مضره» به سه ماه زندان محکوم شدند. ريونيز اندکي پيش از طهمورث، در 29 مهر
1388، درگذشت. ياد هر دو گرامي باد.
ريونيز چهار ماه پيش
از طهمورث درگذشت
دين
سازان بنگال: خاندانهاي تاگور و سِن
در اوائل اسفند خواستم مقاله
«اقبال لاهوري، نريمان
پارسي و صعود سلطنت پهلوي»
را با ويرايشي جديد در وبگاهم
منتشر کنم. مرگ نابهنگام
طهمورث خان کشکولي، هنرمند
بزرگ قشقايي و خويش نزديکم،
مانع ادامه کار شد. امروز
فراغتي يافتم و از صبح کوشيدم
و کار را تمام کردم. اينک
مقاله فوق، با اصلاحات و
تدقيق، به همراه سه پيوست زير
در وبگاهم است. [+]
علاقمندان را توصيه ميکنم به
مطالعه اين مقاله و سه پيوست
آن:
پيوست يک: دينشاه ايراني.
[+]
پيوست دو: روباه، ميمون و
فاخته يا حکايتي پندآموز از ايران! (مقاله نريمان پارسي در هجو سفر تاگور
به ايران) [+]
تصور ميکنم متن انگليسي
اين مقاله در زمان خود منتشر نشده. آن را با ترجمه فارسي براي نخستين بار
منتشر کردم.
پيوست سه: دينسازان
بنگال: خاندانهاي تاگور و سن. [+]
اين مقالهاي است مجمل ولي مهم درباره فرقه
برهما ساماج و دو خاندان تاگور و سن و نقش آنان در دينسازي در بنگال نيمه
اوّل سده نوزدهم ميلادي. نوشتم:
«برهما ساماج نخستين
جريان نيرومند "نوسازي ديني" است که در هند و بر بستر آئين هندو پديد
آمد. اين تجربهاي موفق بود و لذا اندکي بعد با بهرهگيري از الگوي آن
فرقه بابي- بهائي را در ايران سامان دادند.»
اعضاي دو خاندان تاگور و سن در سده پسين به
بالاترين ردههاي اليگارشي زرسالار معاصر راه يافتند.
«پروفسور سن در
سال 1991 با پروفسور اِما روچيلد، دختر لرد ويکتور روچيلد، ازدواج کرد.
اِما دختر ويکتور روچيلد از دوّمين زنش، ترزا (تس) مايور، است و خواهر
لرد يعقوب روچيلد (لرد روچيلد چهارم). تس مايور، چون ويکتور، از دوران
جنگ جهاني دوّم با سرويس اطلاعاتي بريتانيا (ام. آي. 6) کار ميکرد.
اِما روچيلد استاد تاريخ اقتصادي بريتانيا در دانشگاه هاروارد است و از
اعضاي برجسته "تانک انديشه" اليگارشي زرسالار معاصر. ويکتور روچيلد و
تس مايور از صميميترين دوستان سِر شاپور ريپورتر و همسرش، آسيه، بودند
و لرد روچيلد کنوني (ياکوب= يعقوب) نيز در جواني، در دوران محمدرضا
شاه، به ايران سفر کرده و با شاپور دوست است.»