جمعه، 27 خرداد
1390/ 17 ژوئن 2011، ساعت 4:30 بعدازظهر
قسمت اوّل
قسمت دوّم
قسمت سوّم
قسمت چهارم
قسمت پنجم
قسمت ششم
قسمت هفتم
قسمت هشتم
اين بحث
از دوشنبه، 16 خرداد ساعت 11:10 بعد از ظهر، در فيسبوک شهبازي آغاز شد
و در دو بخش تا ساعت 11 بعد از ظهر سهشنبه، 24 خرداد 1390، ادامه
يافت.
[+] متن زير با استفاده از 2318 + 2282 نظر مطروحه در بحث فوق تدوين
شده است.
بار ديگر تأکيد ميکنم: در اين
مباحث برخي دوستان مطالبي را به عنوان «خبر محرمانه» ذکر ميکنند که
تعيين صحت و سقم آن برايم ممکن نيست. معهذا، اين موارد را ذکر ميکنم
زيرا بيانگر فضاي بحث و التهابهاي سياسي جاري است. بسياري اسناد
تاريخي اينگونه است. براي نمونه، بخش مهمي از گزارشهاي دولت بريتانيا
يا ايالات متحده آمريکا يا اسناد ساواک منحله منعکس کننده شايعاتي است
که صحت و سقم آن ارزيابي نشده. اشاره ميکنم به کتاب مهم «وقايع
اتفاقيه: گزارشهاي خفيه نويسان انگليس» که گزارشهاي غلامعلي خان
نواب، منشي کنسولگري بريتانيا در شيراز، است و به عنوان «سند تاريخي»
معتبر شناخته ميشود حال آن که در واقع مشتمل بر اين گونه شنيدهها
است.
بهترين کامنت
در اين بحث حدود 4500
کامنت (نظر) بيان شد. بسياري از نظرها موشکافانه و آموزنده بود
و بيانگر سطح عالي فهم سياسي نسل جوان. معهذا، در اين ميان يک
نظر توجه مرا بسيار جلب کرد؛ نظري که آقاي محسن حاجي کريمي در
20 خرداد بيان کردند و با تيزبيني شگرف روانشناسي فعالين
سياسي مؤثر بر تحولات پسين را پيشگويي کردند. سرمقاله يکشنبه،
5 تير 1390، آقاي حسين شريعتمداري در روزنامه کيهان [+]
مؤيد اين ژرف نگري است. کامنت 20 خرداد آقاي حاجي کريمي اين
است:
محسن حاجي کريمي: اگر
پيوند خارجي محسوسي در کار نباشد و حوادثي از بيرون به
پيچيدگيها اضافه نکند، و الفنون و رفقا را قدرتطلباني داخلي
قلمداد کنيم، حدس اين است کاري که ميخواستند به نيکي انجام
گرفته و براي مدت طولاني (حتي تا شب انتخابات اسفند) با چراغ
خاموش جلو خواهند رفت و همان پسرهاي خوب و ماماني خواهند شد؛
که خود دو حسن دارد: آقاي مصباح و ديگران که بيمدرک عيني به
ايشان تاخته بودند، سنگ روي يخ ميشوند که به دلايل واهي نظير
جنگير و رمال به دولتي که خودشان دولت مورد رضايت امام زمان
ناميده بودند بند کردهاند و هر چه خواستهاند گفتهاند. و
آرامش ايجاد شده شاخکهاي حساس شده را دوباره خواب خواهد کرد و
يواش يواش با خود خواهند گفت: "اي بابا، ما هم زيادي شلوغش
کرديم! اين بيچارهها آنقدرها هم بد نکرده بودند! مگر چکار
کرده بودند بيچارهها؟! اصلاً همهاش تقصير جوّسازي هاشمي و
سبزها بود که براي ما اگزجوره [exaggerate]
کرده بودند واکنش الفنون عزيزمان را!" و... به اين ميگويم
خواب بعد از نيش ِ"مار کلئوپاترا" که فرد نيش خورده پس از مدت
کمي به خوابي شيرين فرو ميرود و در خواب ريغ رحمت را سر
ميکشد. حالا اينها همه حدس است البته! و وقتي پسر خوبي شد و
اعتماد ها جلب شد و آقايان ِ"چُرت پاره شده"مان دوباره
خوابيدند، و دوباره بلندگوها با اختيار کامل به دست شان داده
شد، نوبت ماجراجوييهاي جديد به خرج و از کيسه ملت ايران است
که مي تواند در عمل نقطه اتصال جديد و مستحکمي با گلدبرگ و
رفقا ايجاد کند. بايد نشست و ديد!
عبدالله شهبازي
6 تير 1390، ساعت 4:15 بعد از ظهر
|
دوشنبه، 16
خرداد 1390/ 6 ژوئن 2011، ساعت 11:10 بعد از ظهر
در هفتههاي
اخير تحولات داخلي ايران از بحراني عميق حکايت ميکند. سير حوادث نشان داد
که اين بحران ژرفتر از آن است که به سادگي پايان يابد. فضاي سياسي داخلي و
خارجي به شدت مبهم است. معلوم نيست سير تحولات داخلي به کجا ميرود.
همزمان، تحولات منطقه نيز نگرانکننده است. برخي شواهد ضربه نظامي اسرائيل
به تأسيسات انرژي هستهاي ايران را به عنوان يک احتمال مطرح ميکند؛
حادثهاي که ميتواند پيامدهاي سنگين براي منطقه و جهان در پي داشته باشد.
در ادامه بحث
آزاد روزهاي گذشته ميکوشيم سير تحولات را همچنان پي گيريم. در اين صفحه،
آخرين اخبار مرتبط با حال و آينده ايران را دنبال کرده و از نظرات دوستان
بهره ميبريم.
نظرات:
ايران، اسرائيل و بحران مشاييون
آرش کمانگير: شرکت برادران افر
اعلام کرده که تماس با ايران با اجازه دولت اسرائيل صورت گرفته و تلآويو
در جريان جزئيات اين تماسها بوده است. دفتر نخستوزيري اسرائيل اين اتهام
را قوياً رد کرده و گفته اين موضوع مربوط به همکاري شرکت افر با ايالات
متحده است. [+]
اسلام ر...: به نظر مياد نياز به
تشخيص اطلاعات اصلي از اطلاعات مغشوش و جعلي در مورد وقايع و اتفاقات وجود
دارد تا از اين سردرگمي ساختگي خارج شد.
شهبازي: اين کامنت مهمي است که
نشان ميدهد کابينه اسرائيل يکدست شده و اين يعني جدي بودن هجمه نظامي.
آينده نيوز: «خروج همه مخالفان حمله به ايران از کابينه اسرائيل.» [+]
اسلام ر...: در مورد حمله نظامي به
نظر بنده غرب و از اون مهمتر اسرائيل دنبال راهحلهاي کمهزينهتري است و
بعيد است دست به اين کار بزند مگر اين که جامعه جهاني را همراه خود کند و
خيلي سريع و عميق ضربه بزند که فرصت عکسالعمل از ايران تا حد زيادي گرفته
شود. آمريکا هم سعي ميکند خود را در مسير جامعه جهاني نشان دهد و بدون
زمينه سازي براي همراهي افکار عمومي اين کار را نميکند.
بهروز ک...: استاد، آيا قانون
اساسي اسرائيل اين اجازه رو ميده که يه سري رو يکدفعه اخراج کنند که
تصادفاً همه مخالف حمله نظامي به ايرانند؟
شهبازي: اين معمول است. در آمريکا،
انگليس و ساير دولتها معمولاً در مسائل مهم اين گونه کساني که مخالفند
استعفا ميدهند تا اعتبار سياسي خود را خراب نکنند.
تيتر خبر گمراه کننده است. اينجور
نيست که همه مخالفان جنگ با ايران الان از کابينه اسرائيل خارج شده باشند.
متن مربوطه اين است: بنوشته روزنامه معاريو، تقريباً همه چهرههاي مخالف
حمله به ايران در کابينه اسرائيل طي شش ماه گذشته يا استعفا داده و يا
مجبور به سکوت شدهاند. مهمترين اين چهرهها عبارتند از مئير داگان، گابي
اشکنازي و عاموس يادلين که مهمترين شخصيتهاي صهيونيست مخالف حمله به
ايران محسوب ميشدند. در کابينه کنوني اسرائيل ايهود باراک، وزير دفاع، و
بنيامين نتانياهو، نخستوزير، مهمترين حاميان حمله به تأسيسات هستهاي
ايران بهشمار ميروند. روزنامه «يديعوت آحارونوت» يک سال پيش فاش کرد که
نتانياهو و باراک، گابي اشکنازي را به شام دعوت کرده و تلاش فراوان کردند
تا نظر مساعد وي را براي حمله به ايران جلب کنند که ناموفق ماند.
حميدرضا علاقه بند: اوباما در
انگلستان و نتانياهو در آمريکا. قرار است اتفاق خيلي مهمي بيفتد، بعد سر
مردم ما به رمال، جادوگر، زلزله مصنوعي، گربه کشون گرم شده. از تلآويو تا
تهران چقدر هماهنگ هستند. بعد ما داريم چکار ميکنيم؟
اسلام ر...: بيشتر بايد منتظر
تقابل جريانات حاکم بود و تضعيف بيش از پيش موقعيت ايران.
برديات ط...: به نظر من غرب و
اسرائيل با برکشيدن احمدي نژاد توانسته مسئله هستهاي ايران را کنترل کنه و
نيازي به حمله نظامي نداره. اين بحث حمله نظامي هم سالهاست به صورت انبوه
تبليغ ميشه و به نظر ميرسه هدف اصلي آن منحرف کردن اذهان عمومي از مسائل
مهمتر باشه. دوست دارم نظر استاد را در اين باره بدونم.
حميدرضا علاقه بند: لطفاً پيام
نوروزي اوباما خطاب به ملت ايران در عيد 1389 به خاطر بياوريد. پيامي شفاف
و صريح داد. قبل از انتخاب اوباما به رياست جمهوري بعضي از آگاهان گوشزد
ميکردند او کار نيمه تمام بوش پدر و پسر را تمام خواهد کرد.
شهبازي: لغو سفر ارمنستان و خبر
ممنوع الخروج بودن مشايي و بقايي، که ظاهراً به دليل آن احمدي نژاد سفر را
لغو کرد، نشان داد که تحولات به سوي بهبود و تثبيت دولت نميرود بلکه برعکس
است. کنفرانس خبري فرداي احمدي نژاد از اين منظر اهميت زياد دارد. آيا او
افشاگري را آغاز خواهد کرد يا خواهد کوشيد خود را وفادار و مطيع رهبري نشان
دهد؟
اسلام ر...: مادام که يک عده اون
بالا نشستند و حاضر به درک واقعيات و پذيرش خطاها و همراهي با مردمشان
نباشند بايد منتظر تضعيف روزافزون ايران باشيم. دست آخر هم باز مردم بدهکار
ميشوند و همه هزينهها هم گردن خودشان خواهد بود و آقايون هم کک شون
نميگزه. اصولاً خيلي جاهاشون رو عصب کشي کردند و دير متوجه ميشوند يا کلاً
نميخواهند درد و رنجي را احساس کنند.
نيلوفر اسکيلاس: تحريک مردم و
درگيري مرزي اين چند روز اخير مرز اسرائيل و سوريه را من در
BBC
فارسي ديدم. فکر نميکنيد بشار اسد براي بقا داره يک جنگ
راه مياندازه که پاي ايرانم در اين جنگ وسط ميکشه؟
مجيد نقا...: چون مسئله اصلي رياست
جمهوري يازدهم از راه مجلس نهم است پس تازه اوّل راهيم. براي رسيدن به آن
هم از آبروي ريخته شده چه باک. از خون به ناحق ريخته بايد ترسيد. اينها
دارند همان حرفهايي را ميزنند که ملّت براي آنچهها که نکشيدند، ولي
الان به راحتي گفته ميشود. پس بايد ديد که رسيدن به قدرت حتي از آبرو براي
بعضي مهمتر است.
حميدرضا علاقه بند: تلويزيون دولتي
سوريه گزارش داده که نيروهاي پليس و ارتش اين کشور با صدها نفر از مخالفان
مسلح دولت سوريه در شمال غربي اين کشور درگير شدهاند. [+]
بنوشته پايگاه خبري- تحليلي «نداي
انقلاب»، ساندي تايمز گزارش داده شرکت صهيونيستي نفتکشهاي دريايي برادران
اوفر، که به دليل همکاريهايش با جمهوري اسلامي ايران هدف مجازات آمريکا
قرار گرفته، در واقع کماندوهاي اسرائيلي را براي شناسايي تأسيسات اتمي
ايران مخفيانه به اين کشور منتقل ميکرده است. اين نشريه افزود: به غير از
کماندوهاي اسرائيلي نفتکشهاي برادران اوفر هليکوپترهاي بلاک هاک را نيز
براي انجام عمليات شناسايي تأسيسات اتمي اين کشور وارد ايران ميکردند.
[...] سامي اوفر يکي از مالکان شرکت حمل و نقل دريايي اوفر جمعه گذشته در
نتيجه ابتلا به سرطان در 89 سالگي درگذشت. گروه برادران اوفر از
ثروتمندترين شهروندان اسرائيل هستند و دارايي اين گروه دست کم ده ميليارد
دلار برآورد ميشود. برادران اوفر به غير از شرکت کشتيهاي نفتکش صاحب يک
شرکت هواپيمايي و برخي رسانهها و همچنين داراي بخشي از سهام يکي از مهم
ترين بانکهاي رژيم صهيونيستي هستند. وزارت امور خارجه آمريکا اخيراً شرکت
کشتيراني برادران اوفر را به دليل همکاريهاي اقتصادي با جمهوري اسلامي
ايران هدف مجازات قرار داد. يک کميسيون ويژه پارلمان رژيم صهيونيستي کوشيد
درباره همکاريهاي اقتصادي اين شرکت با جمهوري اسلامي ايران تحقيق کند اما
دقايقي پس از شروع جلسه اين کميسيون، به دستور دولت رژيم صهيونيستي و براي
جلوگيري از علني شدن اطلاعات محرمانه اين رژيم، فعاليت کميسيون تحقيق متوقف
شد. [+]
مهريار پرشين: جناب علاقه بند
عزيز، فکر ميکنم اين صحبتها بلوف باشه، چون با کمي اطلاعات نظامي مشخص
ميشه که با نفتکش بلک هاوک(بالگرد) رو تا خاک ايران آوردن و سپس به پرواز
در آوردن آن در نزديکي صنايع نظامي و اتمي ايران غير ممکن است. اگر پرواز
جتهاي جاسوسي رادارگريز مانند بي-2 رو ميگفت طبيعيتر مينمود. مطمئن
باشيد اگر يک همچين رابطهاي برقرار شده بود، با وضعيتي که بر کشور حکمفرما
بوده (بي در و پيکري) حتماً در ايران زودتر لو ميرفت. باز هم ميگم: اينها
بلوفه!
امين د...: به نظر شما با حضور حزب
الله لبنان اسرائيل ميتواند به ايران حمله کند؟ لبنان و به خصوص جنوب آن
يعني مرز اسرائيل پر است از نيروهاي حزب الله و سپاه. من فکر ميکنم
اسرائيل اگر هم بخواهد حمله کند قطعاً به حزب الله خواهد بود. ديوانگي محضه
اگر به ايران حمله کنه.
حميدرضا علاقه بند: وزير خارجه
فرانسه در ديدار با سران رژيم صهيونيستي در فلسطين اشغالي صراحتاً با اقدام
نظامي عليه ايران مخالفت و تأکيد کرد اقدام نظامي به فاجعه منجر ميشود. [+]
مهريار پرشين: مطمئن باشيد اگر
قرار به حمله اسرائيل باشد، يا با همراهي ناتو خواهد بود يا حملهاي
برقآسا به مراکز هستهاي، مانند اوسيراک عراق، خواهد بود؛ وگرنه نابودي
اسرائيل در يک جنگ کلاسيک حتمي است.
حميدرضا علاقه بند: اين نظر آقاي
شهبازي است در بحث آزاد قبلي که اينجا نقل ميکنم: «مناخم بگين، نخست وزير
وقت اسرائيل، براي حمله به نيروگاه تموز عراق با آمريکا مشورت نکرد و
ريگان، رئيس جمهور وقت آمريکا، چنان حيرت زده شد که در دفتر يادداشتهاي
روزانهاش نوشت: قسم ميخورم آرماگدون [جنگ آخرالزمان] شروع خواهد شد.»
سيد ساجد فاطمي: استاد، به اميد
شرکت شما در بحث، قضيه اين دولت تا حدي روشن است. اختلافات تمام نشده، کم
هم نشده. اين را از حرفهاي امروز لاريجاني هم ميشود درک کرد. البته علاوه
بر ديگر اخبار. احمدي نژاد تا پايان راه ميرود. اگر قصد داشت کوتاه بيايد
نميگذاشت کار بدين جا برسد که بسياري از اعتبارش بين طرفدارانش از بين
برود. بدنه فعال حاميان وي تبديل به دشمنان وي شدهاند. مشاييون ميدانند
چه ميخواهند و آنچه ميخواهند حتماً ميارزد اين هزينه را برايش بپردازند.
ادامه مسير، يعني برکناري احمدي نژاد، واضح است. [...] مشاييون اين را
ميدانند و همين را هم ميخواهند ولي به يک دليل دارند وقت مي خرند. زمان
براي آنها ارزشش بيشتر است و به همين دليل مزورانه حرف عوض ميکنند و با
تست و آزمون و خطاهاي تاکتيکي به دنبال شناخت بيشتر عوارض کار خود هستند.
مشايي آدم باهوشي است و ميداند هرکس اسمش از نظام خط بخورد در بهترين حالت
ميتواند کتاب خاطرات سياسي بنويسد و جواب خبرنگارهاي صفحه تاريخ را بدهد.
منطقي نيست بگوئيم از ترس مرگ دست به خودکشي دارند ميزنند. پس قطعاً فقط
نابودي ارزشها و لوث کردن مهدويت هدفشان نيست. (همان 3 هدفي که در ابتداي
بحثها گفتم که اتفاقاً پلکاني نيست بلکه حلقوي با هم در ارتباطند اين
اهداف) با اين که آن دو هم بسيار اهداف والايي است و تحقق هر کدام از آنها
خود پيروزي بزرگي است براي آنها ولي بازي هنوز ادامه دارد و ميتوان گفت
سه احتمال بيشتر شايد باقي نمانده باشد براي ادامه بازي: 1- چيدن تدارکات
براي حمله خارجي (استاد دلايلم را براي ميزان محتمل بودن اين گزينه
گفتهام)، 2- قدم به قدم چيدن ماهرانه پازل بر هم زدن امنيت داخلي و ايجاد
آشوب و آماده سازي مقدمات فروپاشي نظام و به تبع آن ايران، 3- پيگيري هر دو
مورد قبل به عنوان مکمل يکديگر براي تحقق فروپاشي. اما الان بايد بررسي
کنيم اين جريان و عقبه آن با همه گستردگي و رازآلودگياش آيا از پس اجراي
اين سه مورد بر ميآيد؟ تا چه حد؟ چگونه و از چه کانالي؟
دوستان بحث را منطقي پيگيري
بفرمائيد و از ارائه نظرات شخصي که برگرفته از حب و بغض حزبي و سياسي است
لطفاً بگريزيد.
شقايق م...: من بعيد ميدونم
آمريکا و اتحاديه اروپا خودشون رو به اين سادگي درگير جنگ جديدي کنند اما
از اسرائيل بعيد نميدونم. چون يکي از دلائل وجودي اين رژيم ماجراجويي
وايجاد ناامني است.
در باب اين که به کجا ميرويم
ميخواستم بگويم چرا دوستان مستقيم يا غيرمستقيم اين همه اصرار و تأکيد
دارند که راهپيمايي آينده مردم را در جهت اهداف گروه مشايي قلمداد کنند؟
راستش من تصميم دارم با خانوادهام در راهپيمايي 22 خرداد شرکت کنم، اما در
صورتي که بدانم اين کار باعث تقويت دشمنان ايران ميشود حتماً در تصميمم
تجديدنظر خواهم کرد. آيا جناب شهبازي يا ديگران در اين زمينه اطلاع موثقي
دارند که به امثال من بدهند؟
مهريار پرشين: خانم شقايق. تصويري
که از اسرائيل از کودکي در ذهن ما بوده اين است که يک رژيم خونخوار است که
دست به هر عملي ميزند. اما واقعيت اين رژيم اين است که در عين جنايتکار
بودن بسيار عقلاني و حرفهاي، در راستاي اهداف پليدش، عمل ميکند و نمونه
آن را در حمله پيشدستانه اسرائيل به اعراب و شکست آنان در کمتر از يک هفته
شاهد بوديم. پس اسرائيل بيگدار به آب نخواهد زد.
به نظرم راهپيمايي 22 خرداد بايد
با قدرت انجام شود و امکان سوءاستفاده از آن توسط باند مشايي به دليل تنفر
بدنه جنبش از دولت بسيار پائين است.
شقايق م...: من اعتقاد قلبي دارم
که نه تنها شرکت يا عدم شرکت در راهپيماييها بلکه گفتن يا نگفتن هر کلمه
در نامه اعمالي که روز قيامت به دستمان خواهند داد ثبت ميشود. اينک که
مردمي ستمديده ميخواهند فرياد دادخواهي سر دهند با چه بهانهاي از همراهي
با آنها خودداري کنم اگر هيچ کار ديگري از دستم بر نميآيد؟ با اين حال
راضي نيستم که عروسک خيمه شب بازي ديگران باشم. مثل تشنهاي در جستجوي آنم
که کسي با دليل متقاعدم کند که اشتباه ميکنم.
نت کارشناس [در پاسخ به کامنتهاي
فردي به نام ايرج آبشار که مطالب شعارگونه و بدون مخاطب و اهانتآميز عليه
نظام جمهوري اسلامي ايران درج ميکرد]: آقاي ايرج آبشار، گذشته از اين که
متحيرم چقدر ادبيات شما ميتونه انسانها رو از شما بيزار کنه و استعداد
شما رو از اين بابت تحسين ميکنم، به شما يادآوري ميکنم که به سادگي
ميتوانيد در يک وبلاگ يا در روي ديوار خودتان هر چه ميخواهيد بنويسيد.
حداقل براي آقاي شهبازي دردسر درست نکنيد. بعيده که درک اين مطلب خيلي سخت
باشه.
مهريار پرشين: جناب نت کارشناس،
امروز اين گونه افراد در مباحث زياد داشتيم. گويا سناريويي براي جلوگيري از
افشاگريها و اطلاعرسانيهاي استاد شهبازي و ديگر عزيزان که بطور جدّي و
سودمند در اينجا بحث ميکنند در حال انجام است.
حامد ت...: براي حقير بسيار جاي
تأمل و سئوال است که چرا برخي از دوستان تزلزل و فروپاشي نظام را ربط
ميدهند به فروپاشي ايران! شايد حقيقتي پيچيده و فراتر از فهم يکي از عوام
که بنده باشم در نظرات سروران وجود دارد که اينجانب از درک کنه آن غافل
مانده است. فروپاشي يک نظام [...] مسئله طبيعي است که در ديگر کشورها در
طول تاريخ هم رخ داده و در خاورميانه نيز در حال انجام است و اين به معني
فروپاشي مثلاً مصر يا تونس يا سوريه يا هرجاي ديگر نيست. مگر سال 57 ايران
فروپاشيد يا تجزيه شد؟ [...]
حضرت استاد شهبازي فرمودهاند که
سبز نيستند. نظر استاد محترم است و دلائل خود را هم البته بيان نکردهاند.
اگر اشتباه ميکنم استاد ارجاع فرمائيد به بسط ديدگاه تان در اين مورد که
چه بسا برخي از سبزها روشن شوند و هدايت و بر سبيل فيتبعون احسنه از شما
الگوي حسنه بگيرند. اما ظاهراً همين ابهام در ديدگاه استاد باعث شده برخي
دوستان بزرگوار حرکت و جنيش و خيزش و قيام و عدالتخواهي و آرمانگرايي و
حقطلبي و آزاديخواهي مردم سربلند ايران را ربط دهند به سياهکاريها و
شارلاتانبازيهاي عدهاي تازه به دوران رسيده که هر روز هم خيانتشان به
اين خاک و مردم پر افتخارش بيشتر ميشود. و جالب است اين همه انرژي را، ما
و شما، در پاي سناريوها و پروژهايي صرف ميکنيم که مدير پروژهاش همين
حضرات پيشاني سفيد هستند. به قولي آب در آسياب مشاييون ميريزيم که با پول
بيتالمال سايت ميزنند و جوّسازي ميکنند و اذهان عمومي را بازي ميدهند.
حضرات در «هفت صبح» هم مينويسند که اصلاحطلبان با اصولگرايان پيشرو (نام
خودساخته شان) در حال ائتلافند و... مگر از فرد بيسوادي چون احمدي نژاد و
حقه بازي چون مشايي و اعوان جز اين انتظاري ميرود؟
اتفاقاً اگر اين حقهبازيها نبود
چه بسا مثل همان چهار سال اوّل احمدي نژاد سوژه طنز و تمسخر اس ام اس
هايمان بود و شايد ديگر در اين نزديکيها اين خيزش و جنبش رخ نميداد.
برخلاف برخي از نظراتي که ذيل يادداشتهاي استاد طرح شده، خيزش شجاعانه و
غيورانه مردان و زنان هموطن بر اثر خط دهي يا جوسازي يا خيمه بازي دستهاي
شکسته شده در بازي قدرت با احمدي نژاد نبود همانطور که جنبش اصلاح طلبي 2
خرداد 76 خاتمي را زائيد و آفريد نه برعکس. البته تقارن رويدادهاي منطقه،
باعث پيچيده شدن اوضاع شده که لازمه آن نه "ره به افسانه زدن" است نه
"احتمالات ممکن را يکي يکي حساب کردن"! برعکس، معتقدم، هر آن کس که در
پديدههاي اجتماعي- انساني از نگاه مهندسي و فروکاهانه دست شسته و به جايش
منطق سيستمي را حاکم کند، راستتر و سر راستتر خواهد توانست اوضاع را
تحليل و آينده را پيشبيني و حتي پيشگويي کند. من جسارتاً از خواندن برخي
فرمايشات دوستان بزرگوارم اينطور برداشت ميکنم که گويا يک ماشين حساب
مهندسي دارد يک انتگرال پيچيده رياضي را حل ميکند آنقدر که احتمالات عجيب
و غريب و نامأنوس و نامحتمل مورد مداقه قرار ميگيرد که البته براي يک بحث
صرفاً ذهني به عنوان تمرين خيلي هم خوب است! با درود و ارادت.
مهريار پرشين: شک ندارم که با
انقلاب ديگر نقشه زيباي گربهگون ايران رو نخواهيم داشت. کردستان و خوزستان
و آذربايجان عزيز از ايران مان جدا ميشود و در بهترين حالت کشوري با حکومت
مرکزي ضعيف و با دمکراسي خواهيم داشت. اما با اصلاح جمهوري اسلامي ايراني
سبز و سرفراز و پيشرفته خواهيم داشت. اين هدف حقيقي جنبش سبز است.
نت کارشناس: متأسفانه يا خوشبختانه
بازي قدرت در ايران نه قابل حسابرسي مانند يک مهندس است و نه خيلي تابع
جريان سازي جريان سازان. نمونهاش تلاش سياسيون براي بالا کشيدن ناطق نوري
که از درون صندوق خاتمي بيرون آمد. نمونه اش در سال 84 که براي قاليباف
تلاش شد و اين ملغمه جهل و خرافه بيرون آمد. نمونهاش همان مردمي که در
خرداد 76 در تهران بيش از 80 درصد به خاتمي رأي دادند و در 23 تير 78
ميليوني راهپيمايي کردند و عکس خاتمي به آتش کشيدند و مرگ بر وي گفتند. در
وضع فعلي بازي دو طرف دارد و همه چيز بستگي به حرکت فقط يک طرف از آن دو
دارد: مشاييون. بقيه را بگذاريد دوستان حسابي نظر بدهند تا با هم بگوئيم.
حامد ت...: دوست گرامي نت کارشناس.
با شما موافقم و اضافه ميکنم هرگز معتقدم نبودهام که مردم در 76 به خاتمي
رأي دادند، اين برداشت اگر محصول نگاه علت و معلولي باشد در بهترين حالت
فقط درست است؛ مثل يک خبر. راستتر از آن، آن است که خاتمي محصول شرايط و
خواست يک اجتماع عظيم ميليوني بود. به بياني ديگر، ما خاتمي را انتخاب
نکرديم، بلکه خاتمي توسط ما انتخاب شد و بين اين دو فرق بسيار است. از سوي
ديگر، معتقدم، مشاييون نه به دنبال تجزيه ايران و فروپاشي آن هستند نه
دنبال صاف کردن جاده حمله اسرائيل يا آمريکا نه برچيدن دست روحانيت از قدرت
نه با لگد ساقط کردن ستون خيمه رهبري. مشاييون ميخواهند بگويند ايران ديگر
دوقطبي نيست سه قطبي است، ما هم هستيم! و به همين دليل اتفاقاً بر عکس به
شدت در هنگام ضرور، با قطب برتر، مصالحه و مساهله ميکنند. دوستان به همين
دليل است که معتقدم خط راست خط خواست مردم و حرکت به سمت آزادي و تعادل و
تقسيم قواست و از همين رو به برخي دوستان که مشاييون را در خط خيزش اخير
مردمي ميبينند يا بر عکس نقد جدّي دارم.
نت کارشناس [مجدداً در پاسخ به
کامنتهاي شعارگونه ايرج آبشار که حذف شده]: آقاي ايرج آبشار. چشم. قول
ميدهيم قيام کنيم و در يک حرکت ساختارشکنانه و خلاف قانون اساسي چوبههاي
دار را بر پا کنيم و تجربههاي دهه 60 و 70 و 80 را در لباس و فرمي ديگر
دوباره تجربه کنيم تا خوب يادمان بماند که چگونه جريانهاي قدرت و رقباي
حاکميت پا بر گردهمان بگذارند و همواره عليه حاکميت بشورند و ساقطش کنند و
دوباره و دوباره... شما هم ميتواني با خيال راحت استراحت کني. اگر البته
ساعت محلي شما به وقت ايران باشد نه عراق يا پاريس يا سوئد. جداً قصد توهين
نداشتم اگر چه قبول دارم اين گونه به نظر ميرسيد.
داوود ح...: به نظر من، وقتي
نوريزاده اعلام ميکند با رفتن جمهوري اسلامي هيچ خطري يکپارچگي ايران را
تهديد نميکند به شدت بايد نگران بود.
حامد ت...: [مشاييون] مثل مار
ميخزند به سمتي که بيشتر منافع کسب کنند و بيشتر بر حريف و رقيب کهنسال
و خوش خط و خال فشار وارد کنند، و همچون موش ميخزند و ار مهلکه سقوط و
وادادن قدرت فرار ميکنند.
داوود ح...: گرچه با سياست، نه
ديانت، آقاي [...] مخالفم و بسياري از موارد آن را تأييد نميکنم، اما به
نظرم در اين شرايط جامعه به شدت نيازمند فردي است که يکپارچگي سياسي، مذهبي
و اجتماعي را ايجاد و حفظ کند. گرچه گزينههاي بهتري براي ايجاد اين
همبستگي وجود دارد اما توصيه ميکنم مبادا کاري کنيم که فردا ببينيم
ناخواسته در پازل دشمن بازي گرفتاريم.
نت کارشناس: آقاي حامد ت... از
همين روست که بارها در کامنتهاي اخير گفتهام مشاييون به شدت دنبال پيوند
با سبزها براي استفاده از نيروي خياباني آنها هستند. اينها به هيچ چيز جز
قدرت و کسب آن و بقا در آن اعتقاد ندارند.
حامد ت...: دوست بزرگوار آقاي
داوود ح... جامعه هميشه از اين "اين شرايط"ها دارد و همين ديناميسم و
آشوبناکي ذاتي پديدههاي اجتماعي است :) پرسشم اين است: آنچه که ميتوان به
بيداري مردمي تعبير کرد، کجايش با يکپارچگي سياسي، مذهبي و اجتماعي تضاد
دارد؟ اينکه اعتراضات طبيعي مردمي مثل سوپاپ اطمينان و دريچههاي پرفشار
خروج نيروي بخار عمل کند، اتفاقاً عين يکپارچگي است وگرنه سيستم ميترکد.
که ميبينيم دارد ميترکد. و در چنين شرايطي آب رفته را به جوي نميتوان
باز گرداند. بهتر نيست به فکر ساختن آينده بود تا ترس از خار مغيلان؟
داوود ح...: تضاد بيداري مردمي
و يکپارچگي در اين است که بعد از بيداري مدّ نظر عدهاي، که عموماً خارج از
ايران زندگي ميکنند، جامعه بيدار خواه ناخواه به دنبال دريافت حق و حقوق
خويش ميگردد، عصبيت و قبيلهگرايي رشد ميکند– پديدهاي که بعد از فروپاشي
رژيم شاه هم شاهد آن بوديم– و در صورت نبود يک محور مرکزي براي ايجاد
يکپارچگي اين کشور با پتانسيلي که براي از هم گسيختگي دارد به شدت دچار
آشفتگي ميشود. آشفتگي و هرج و مرجي که اگر حاصل آن فروپاشي ايران به اين
شکل نباشد قطعاً سالها ايران را درگير جنگهاي داخلي خواهد کرد. به فکر
ساختن آينده بودن کار بسيار خوبي است اما به اعتقادم دليلي ندارد براي
ساختن آينده همه امروز را خراب کنيم.
حامد ت...: شايد تفاوت ديدگاه در
مراد از بيداري باشد. بيداري لزوماً به معني انقلاب و کن فيکون کردن و به
زور پائين کشيدن شيفتگان ثروت و تشنگان قدرت نيست. نگاه حازمانه حاوي کمي
پسيميزم لازمه عقل سليم است و از اين رو با شما موافقم که هر حرکتي وقتي رو
به جلو و سازنده است که خلق ارزش جديد کند. اين چالش را خردجمعي، بايد، و
ميتواند، حل کند. نگران دشمن نباشيم مبادا از آن سوي بام فرو بيفتيم. آنچه
مراد من است از بيداري، اين سو و آن سو ندارد. آبي است که هر بيابان خشکي
مي واند با آن سخن بگويد.
داوود ح...: اما به اعتقاد من اين
و آن سو دارد. غالب کساني که آن سوي آبهاي ايران هستند مرادشان از بيداري
در نهايت چيزي است که منجر به بازگشت آنها شود. و اين آرزو به اعتقادشان
ميسر نميشود مگر با فروپاشي جمهوري اسلامي به هر قيمتي. برخي از آنها کار
را تا به آنجا پيش بردند که حتي از حمله نظامي آمريکا به ايران حمايت
کردند. آيا پس از حمله نظامي آمريکا يا اسرائيل به ايران چيزي به عنوان عرق
ملّي، وطنپرستي، بيداري را شاهد خواهيم بود؟ امروز در عراق و افغانستان ما
شاهد بيداري هستيم؟
آرش آرامش: يک سئوال داشتم از حضور
استاد و همچنين بقيه دوستان. آيا واقعاً بين ما (ايران) و اسرائيل از نظر
منافع ملي تناقضي هست؟ آيا شما فکر نميکنيد اين دو کشور دقيقاً مکمل يک
ديگر عمل مي کنند. شايد اين گفته درست باشد که اعراب بين دو دشمن گرفتار
شدهاند. در اين صورت آيا عقلاني خواهد بود اين دو کشور با هم وارد جنگ
شوند؟
احمد ايراني: مسلماً اگر اسرائيل
به ايران حمله کند، فقط بحث تخريب نيروگاههاي سوخت هستهاي در کارش نخواهد
بود. شوربختانه قواي فراماسون ( انگليس، آمريکا، اسرائيل و...) به کمک شبکه
دست نشانده مافيايي روس در صدد تجزيه ايران (خدا نکنه) برخواهند آمد. اگه
يادتون باشه، سايت ويکي ليکز ژوليان آسانژ همه اين نقشههاي پنهاني رو چند
ماه پيش رو کرد. متأسفانه شبکههاي خائني چون اهوازيه، پان تورکان
جداييطلب آذربايجان، فرقه کومله و گروهک تروريستي پژاک هم در همين چارچوب
در حال فعاليت هستند. و نيز شبکههاي زيرزميني مثل جندالله (که به راستي
کثيف و خبيث هستند) و زير نظر پلان مادر (ام. آي. سيکس) براي تجزيه ايران
عزيزمون گام برميدارند :(
آرش آرامش: جناب شهبازي دوباره
گرفتاري دارن با اينترنيتشن يا افتخار نميدان؟
احمد ايراني: شوربختانه بيشتر
نشريات جهاني و ميان کشوري (بين المللي) نيز چندي است که استفاده از نام
جعلي "خليج" يا "خليج عربي" را بيشتر در دستور کارشون قرار دادند و خود
همين مسئله جزيي از همون نقشه برنارد لوئيس کثيف هستش که کم کم داره آماده
ميشه براي توسعه و البته ما همگي دست در دست هم ميذاريم با هر اعتقاد و
سليقه سياسي تا يکپارچگي ميهن عزيزمون را حفظ کنيم :)
سيد ساجد فاطمي: استاد، فقدان
حضورتان صفحه را آکنده از مطالب پراکنده کرده و با هيچ ترفندي هم مثل اين
که درست شدني نيست.
آرش اشکاني: ابتدا که ديدم استاد
صفحه جديد بازکردهاند خوشحال شدم ولي بعد وقتي عدم حضور جناب شهبازي و
نظرات بعضي تندروها و با توجه به روند اين چندروزه احتمالاً برنامهريزي
شده را ديدم گفتم با طرح يک مطلب صحنه را ترک کنم. آن نکته اين است که هر
کس ميتواند به دليل آزادي که در فيسبوک وجود دارد در صفحه شخصي حضور پيدا
کند. تا دو سه روز پيش صفحه استاد عبدالله شهبازي جاي صحبتهاي کارشناسانه
و البته مؤدبانه بود ولي اکنون بيشتر جاي سخنان تندروها و شايد افراد
مشکوک به فرقه مشاييه شده که لباس سبز پوشيدهاند. اگر اين روند تا چند روز
ديگر هم ادامه پيدا کند احتمالاً راه ديگري چون ارتباط با ايميل براي رابطه
با استاد مييابم. والسلام.
[اشاره آقاي اشکاني به برخي نظرات
است که در ويرايش حذف شد. شهبازي]
اميرحسين ف...: پژوهشگر ارشد مؤسسه
راند: «ايران ميتواند ظرف دو ماه نخستين بمب اتمي خود را بسازد.» [+]
رضا ا. ا...: کشته شدن 120 نظامي
سوري (يا مخالفان مسلح و يا خود ارتش) خبرهاي خوبي براي آينده سوريه ندارد.
سقوط دولت سوريه مطمئناً براي حکومت ايران هم گران تمام ميشود.
حسين ا...: روزنامه مشايي (هفت
صبح) انتساب آدرس بدلي «هفت صبح» را به خودش تکذيب کرد. [+]
شهبازي، ساعت 8:40 صبح سهشنبه 17
خرداد: آقاي هومن هومن در کامنت 7 مه گفتند که وبگاه رسمي روزنامه هفت صبح
7Sobhبه
نام علي مزيناني ثبت شده. اين نام بايد اسم مستعار باشد چون شبيه نام دکتر
علي شريعتي است. ولي وبگاههاي «هفت صبح»
7eSobh
و «تماشانيوز» و «يکشنبه» هر سه بنام آقاي مهدي طباطبايي ثبت شده. اين آقاي
طباطبايي عليالقاعده بايد فردي باشد که از فعالين رسانهاي هوادار مشايي
است.
براي آشنايي با فردي بنام آقاي سيد
مهدي طباطبايي، که از فعالين هوادار نظريات مشابه با مشايي است، به دو آدرس
زير مراجعه فرماييد. يکي وبگاه ايشان است با عنوان «تا ظهور، ناشر آثار سيد
مهدي طباطبايي» و ديگري «وبلاگ گروهي فصل انتظار»، متعلق به جمعي از
هواداران مشاييه، که آقاي طباطبايي يکي از آنهاست.
فکر ميکنم ايشان همان فردي است که سايتهاي سهگانه فوق به نامشان ثبت
شده. [+،
+]
جناب آبشار [اشاره به فردي که
نظرات پراکنده و شعارگونه درج ميکرد و حذف شده]: اين جمله جنابعالي يعني
چه؟ «در بهبوحه اعتلاء و بالندگي جنبش دم زدن از هر گونه اصلاحاتي قطعاً
عملي ارتجاعي، رو به پس و دهن کجي آشکار به آرزوهاي بزرگ انساني و جامعهاي
با پتانسيل قيام است.» آيا مفهوم سياسي سادهاي ميتوان از اين بيانات
حضرتعالي استخراج کرد؟ يعني در بحبوحه اعتلاء جنبش، اصلاحات ارتجاعي است و
دهن کجي به قيام است؟ ياد ادبيات سياسي گروههاي اوائل انقلاب ميافتم :)
فردي بنام کيومرث کاتوزي، که از
اعضاي «وبلاگ گروهي فصل انتظار» است، چند روز پيش مقالهاي درج کرد هم در
وبلاگ شخصياش هم در وبلاگ گروهي فوق. ايشان ادعا کرد که منشاء تمام اين
مسائل درباره مشايي و ديگران شهبازي است. ايشان نوشت: «قضيه استفاده از
نيروهاي ماوراي طبيعه و رازآلود کردن حاميان دولت و روابط آنها يک پروژه
کثيف جنگ رواني است که متأسفانه دوستان اصولگرا در اين بازي به عنوان
سربازان جريان فتنه عمل نمودند. اساس اين تئوري توسط عبدالله شهبازي، چهره
شناخته شده سياسي ساکن شيراز، ريخته شده است و هم ايشان است که به نيابت از
رئوس فتنه اين طرح را هدايت رسانهاي نمود. مراجعه به سايت اينترنتي
نامبرده همه چيز را نشان ميدهد. عبدالله شهبازي ذاتاً داراي توهّم امنيتي
است و اين توهّم تا بدانجا وجود دارد که حتي اعتقاد به وجود گروههاي
جاسوسي وابسته به متفقين در ايران مي کند!» [+]
منظور آقاي کاتوزي از اين که
شهبازي چنان متوهم است که «حتي اعتقاد به وجود گروههاي جاسوسي متفقين در
ايران ميکند» همين «سوپر ناتو» است که در وبگاهم و در اين صفحه مفصل شرح
دادهام. ايشان نميدانند که سازمان پيمان ناتو پس از جنگ جهاني دوّم به
وجود آمد و تا الان هم وجود دارد و «گروه جاسوسي متفقين» در زمان جنگ نيست.
متفقين در زمان جنگ شامل اتحاد شوروي هم ميشد، در حالي که «سوپر ناتو» در
دوره جنگ سرد به وجود آمده و مأموريت اوّليهاش مقابله با گسترش کمونيسم و
شوروي بود.
اين جريان شرکت اوفر يا عوفر (آقاي
علياني کدام درست است؟) مسئلهاي است که بايد بررسي شود. هنوز فرصت پيدا
نکردم درباره ماجراي جنجالي فوق تحقيق کنم. ولي يک اصل مسلم است که براي
جاسوسي در ايران به شرکت عوفر نياز نبود. اين ارتباطات مرموز و پنهان از
قديم وجود داشته و خيليها از طريق شبکههاي دلالي وابسته به اسرائيليها
در ايران ميلياردر شدند. ماجراي نقش يعقوب نيمرودي، بنيانگذار شبکههاي
موساد در کردستان ايران و عراق در سالهاي چهل شمسي، و منوچهر قربانيفر در
قاچاق اسلحه در زمان جنگ را به ياد داشته باشم که لو رفت و جنجال «ايران-
کنترا» را آفريد که در ايران به «ماجراي مکفارلين» معروف است. الان هم
کمپانيهايي مثل برادران هندوجا، که بزرگترين کمپاني دلالي نفت و گاز
ايران است، و کمپانيهاي داراي مليت هندي و چيني در ايران فعالاند. گفتم
که خيلي از اين کمپانيهاي چيني در واقع متعلق به شبکه يهوديان بغدادي
هستند که در رأس آن افرادي مثل لرد درک عزرا و سر مايکل کدوري و غيره قرار
دارند.
دوستان مقاله "ميراث ساسونها" را به دقت مطالعه کنند. راهگشاست.
تاريخ محض ننوشتم. اين مقاله را دقيقاً با ارجاع به مسائل روز نوشتم. شبکه
يهوديان بغدادي دستاورد سالها تحقيق سنگين بنده است. [+]
اين هم عکسهاي لرد درک عزرا و سر مايکل کدوري. [+]
در اينترنت سرچ کنيد. رابطه آنها با چين و از اين طريق با ايران را
مييابيد.
سرکار خانم شقايق. بنده نيز حاضر
نيستم «عروسک خيمه شب بازي ديگران باشم.»
جناب آبشار. اي کاش اين ادبيات
مهجور بچههاي نسل انقلاب سال 57 را کنار ميگذاشتيم و با ادبيات نسل جديد،
که معقول و تحليلي است، سخن ميگفتيم. مثلاً اين کامنت جنابعالي خيلي
شعارگونه است: «لرزش دستان خاتمي ارتعاش سرنگوني انقلابي حکومت اسلام، و به
واقعيت پيوستن کابوس هولناک فروريختن کليت رژيم است.»
جناب حامد ت.... با تشکر از
کامنتهاي خوبتان که حتي در صورت عدم توافق ارزش پاسخگويي دارد. اينطور که
در صفحهتان ديدم، حضرتعالي زمان انقلاب يک ساله بوديد. بنده آن زمان
دانشجو بودم با سابقه چهار بار دستگيري و زنداني سياسي چند ساله. انقلاب در
سال 1357 در فضايي کاملاً متفاوت بود و امکان فروپاشي ايران صفر بود.
معهذا، اگر به جاي دولت کارتر دولتي مثل جرج بوش سر کار بود، شايد آمريکا
براي حفظ شاه دخالت نظامي ميکرد و شوروي هم متقابلاً وارد ايران ميشد و
اين يعني هرج و مرج طولاني و شايد تجزيه ايران. ولي هم کارتر براي حفظ شاه
دخالت جدي نکرد و هم برژنف اولتيماتومي داد معروف به «اولتيماتوم برژنف» که
سبب شد دولتهاي آمريکا و انگليس ترجيح دهند در مقابل سقوط شاه مقاومت جدي
نکنند.
الان اوضاع بکلي متفاوت است. الان
طرح ايجاد خاورميانه جديد در دستور کار عملي کانونهاي قدرت جهاني است؛
يعني همانها که به عنوان قويترين لابي سياسي سمت و سوي قدرتهاي بزرگ مثل
آمريکا و انگليس و فرانسه و غيره را تعيين ميکنند و در روسيه نيز نفوذ جدي
دارند. روسيه امروز روسيه قبل نيست و نفوذ زرسالاران يهودي وال استريت در
آن در حد اعلا است. در فضاي فعلي و با توجه به تحرکات و برنامههاي اين
کانونها سقوط نظم سياسي در ايران قطعاً منجر به هرج و مرج و جنگ داخلي و
فروپاشي ايران خواهد شد و برنامه تجزيه ايران تحقق خواهد يافت. اين حوادث
را نيز در راستاي تجزيه ايران ميدانم نه برانداختن جمهوري اسلامي. مأموريت
ايجاد ايران کوچک است که البته مهم مستقل کردن حوزه منابع نفت و گاز ايران
است و سپردن آن به يک دولت کوچک در حاشيه شمالي خليج فارس که در کنترل کامل
باشد. و يقين دارم که قدرت کنترل کننده اين دولت جديد رويال داچ شل خواهد
بود. دلايلم مفصل است. شل سالهاست در ايران کار ميکند.
جناب حامد ت.... پرسش دوّم
جنابعالي. آري، بنده عرض کردم که "سبز نيستم". مواضعم در وبلاگم منعکس است
از زمان ملاقات با مهندس موسوي تا به امروز. اگر يادتان باشد، ورود ميرحسين
به عرصه انتخابات واکنش تند و منفي برخي افراد معروف به اصلاح طلب را
برانگيخت. مثلاً، آقاي محمدعلي ابطحي گفت که «ميرحسين هندوانه سربسته است.»
يادتان است؟ اين آقايان براي ميرحسين هيچ پتانسيل مردمي قائل نبودند، ولي
من يقين داشتم ميرحسين نوستالژي دوران جنگ است و مديريت خوب کشور در آن
زمان در خاطرههاست. ديديم که پيشبيني من صائب بود و ميرحسين چه پايگاه
نهفتهاي داشت. تفاوت ديگر ميرحسين با آقاي خاتمي ذهن منسجم سياسي ميرحسين
بود. آقاي خاتمي را، برغم ارادت و احترام فراوان به شخصيت انساني ايشان،
هيچوقت به عنوان مدير نميپسنديدم. آقاي کروبي نيز همينطور. از نظر من مدير
نيستند. ولي ميرحسين را اين گونه نميشناختم. توجه کنيد به سخنراني مهندس
موسوي در دانشکده فني که اولين سخنراني جدّي ايشان بود پس از سالها و
واکنش منفي آقاي زيدآبادي را که بنده جواب دادم. اين مربوط به سالها قبل
از انتخابات است. در تمامي دوران پس از انتخابات نيز مواضع من روشن است و
در سختترين اوضاع موضعگيري کردهام بدون واهمه و به صراحت نظرم را
گفتهام. واژه "کودتاي انتخاباتي" را من اولين بار به کار بردم. ولي خود را
هيچوقت "سبز" نميدانستم زيرا احساس ميکردم اين واژه سکتاريستي است؛ يعني
بخشي از جامعه را از بخش ديگر جدا ميکند. مضافاً اين که جايگاه من به
عنوان محقق "سبز" بودن يا "زرد" يا "سرخ" بودن را برنميتابد. اگر الان
ميرحسين در قدرت بود يقين بدانيد من در کار نوشتن نقدهاي تند بودم در جهت
اصلاح ناکارآمديهاي دولتش. و ميدانيد جنبش سبز يک دست نيست. طيف وسيعي با
انواع انگيزهها و اهداف در آن مشارکت دارند که بعضيشان را اصلاً
نميپسندم. بنابراين، بنده خود را هيچگاه محصور در يک قالب سياسي نکرده و
نميکنم. هميشه هم جايگاه خود را به عنوان يک محقق منتقد وضع موجود حفظ
کردهام.
جناب داود ح... عالي است کامنت
تان: «وقتي نوريزاده اعلام ميکند که با رفتن جمهوري اسلامي هيچ خطري
يکپارچگي ايران را تهديد نميکند به شدت بايد نگران بود.» در کامنتهاي
يادداشت قبل اپوزيسيون خارج از کشور را تقسيمبندي کردم و نوشتم که مواضع
اين بخش از اپوزيسيون، که آن را "اپوزيسيون کارمند" ناميدم، براي ما شاخص
است. نوشتم که اينها حتي بيانگر مواضع دولت آمريکا هم نيستند، بلکه اهرم
فشار نئوکانها بر دولت اوباما نيز به شمار ميروند.
جناب نت کارشناس. با جنابعالي هم
عقيدهام. کانونهايي که به دنبال ايجاد آشوب و به تبع آن فروپاشي ايران
هستند، به علت فقدان نيروي اجتماعي به شدت در پي بهرهگيري از جنبش سبز
هستند.
جناب داوود ح... در تأييد سخنان
حضرتعالي، ارجاع ميدهم به اسناد جديد از طبقه بندي خارج شده دولت بريتانيا
در مورد حوادث ايران در سالهاي مشرف به جنگ تحميلي و تجاوز صدام. در آن
مقطع، دکتر شاپور بختيار از کساني بود که صدام را به حمله نظامي به ايران
تشويق ميکرد. اين اسناد را دوست ارجمندم جناب دکتر مجيد تفرشي منتشر
کردهاند. براي مثال مراجعه فرماييد به اين گزارش ايشان مندرج در وبگاه
راديو زمانه با عنوان «جنگ ايران و عراق در اسناد آرشيو ملّي بريتانيا.»
مثلاً اينجا که نوشتهاند: «يک گزارش تفصيلي، نوشته کريس رندل
Chris Rundle
ديپلمات فارسيدان و رئيس بخش تحقيقات خاورميانه وزارت خارجه بريتانيا،
تأکيد دارد که يکي از دلايل يورش بيمهاباي حکومت عراق به خاک ايران،
"اطلاعات گمراه کننده ايرانيان تبعيدي از قبيل شاپور بختيار مبني بر اين
بود که احتمالاً به دليل وجود اغتشاش در ارتش و بيثباتي رژيم به دليل
مخالفت مردم، به ويژه در خوزستان، ايران قادر به جنگ نخواهد بود و پرچم
نيروهاي آزاديبخش برافراشته خواهد شد."»
[+]
اين چه انگيزهاي است که سبب
ميشود انسان جانوري مثل صدام را تحريک کند به حمله به کشورش و کشتار
هزاران هموطنش؟ الان همين مواضع را "اپوزيسيون کارمند" دارند. آنها منعکس
کننده طرحهاي کانونهاي نظاميگرا و تسليحاتي غرب هستند که نئوکانها به
عنوان نماينده سياسيشان شناخته ميشوند و شاخه آکادميک و دانشگاهي
قدرتمندي دارند.
آقاي آرامش پرسيدهاند: «آيا
واقعاً بين ما (ايران) و اسرائيل از نظر منافع ملي تناقضي هست؟ آيا شما
فکر نميکنيد اين دو کشور دقيقاً مکمل يک ديگر عمل ميکنند؟ شايد اين گفته
درست باشد که اعراب بين دو دشمن گرفتار شدند. در اين صورت آيا عقلاني خواهد
بود اين دو کشور با هم وارد جنگ شوند؟»
اين پرسش مهمي است زيراً دقيقاً
مواضع افرادي مانند آقاي عليرضا نوريزاده را منعکس ميکند که فعالند در
تشديد تنشهاي ايران با اهداف معين. نه تنها ايران، بلکه منافع ملّي تمامي
مردم منطقه خاورميانه با منافع کانون جنگطلب حاکم بر اسرائيل، که يک دولت
به شدت ميليتاريزه است با پوشش دمکراسي، در تعارض است و اسرائيل کارکرد
معين در منطقه دارد. » کجا که نوشته اند و
عراق در وروي بود. د به وجود آمده و ماموريت اتحاد
در مباحث قبلي عرض کردم که اسرائيل
يک بهانه است. يهوديان در امپراتوري روم شرقي (بيزانس) و سپس در عثماني
اقتدار فراوان داشتند ولي هيچگاه به فکر تأسيس دولت اسرائيل نيفتادند. اين
پروژه از اوايل قرن نوزدهم شروع شد. هدف از تأسيس اين دولت ايجاد يک کانون
جنگ افروز در منطقه استراتژيک خاورميانه بود؛ و اسرائيل اين کارکرد را تا
به امروز داشته است.
بايد بيفزايم که تفکيک قائل شدن
ميان ايرانيان و اعراب حتي از نظر تاريخي نيز نادرست است و پيوندهاي تاريخي
عميق سراسر منطقه را بهم وصل ميکند. در اين زمينه ارجاع ميدهم به کار
سترگ هفت جلدي مرحوم دکتر محمدي ملايري استاد ممتاز دانشگاه تهران درباره
پيوندهاي عميق تاريخي و فرهنگي ايرانيان و اعراب. اين بحث مفصلي است که در
صورت ابهام ميتوانم پاسخگو باشم؛ البته از پاسخ دادن به کامنتهاي شعاري و
سطحي و احياناً توطئهگونه و تخريبگرانه معذورم مثل کامنت بعضي دوستان در
اين صفحه.
جناب ايراني. بحث اعدامها امروزه
چه سودي براي ما دارد؟ بهرحال، قابل بحث است. خيلي حوادث در تاريخ انقلاب
اتفاق افتاده مثل ترورهاي کور دهه 60 فرقه رجوي. مثل بعضي اعدامهاي اوّل
انقلاب و دست نخوردن بعضيها که هر دو ميتواند موضوع بحث باشد. ولي الان
چه نتيجهاي ميخواهيد بگيريد؟ اينها نياز به نگارش تاريخ انقلاب دارد بر
مبناي اسناد؛ تاريخ 32 ساله پس از انقلاب از موضعي محققانه و بيطرفانه. در
مورد اعدام زندانيان در تابستان 1367 بنده شخصاً آن را عملي مشکوک و نادرست
ميدانم و معتقدم از فضاي حمله نظامي فرقه رجوي سوءاستفاده شد و به بهانه
اعدام نيروهاي بالفعل اين فرقه، بسياري زندانيان سياسي برخلاف عدالت اعدام
شدند. نيت امام خميني نيز اين نبود که فلهاي اعدام کنند. بسياري از اعدام
شدگان اصلاً مشمول دستور ايشان نبودند و اصولاً عضو فرقه رجوي نبودند و
اصولاً به عمليات مسلحانه عليه نظام اعتقاد نداشته و مبادرت نورزيده بودند.
اين هم پاسخ شما. حال چه سودي داشت به جز منحرف کردن بحث به مباحثي که
مربوط به تحولات جاري کشور نيست؟
لينکي که جناب اميرحسين ف...
فرستادهاند مهم است. [+]
اين مطلب نيز مؤيد اقدامات و جنگ رواني است که براي توجيه حمله نظامي به
ايران آغاز شده: گزارش گرگ جونز، پژوهشگر ارشد مؤسسه راند. «يکي از
پژوهشگران برجسته انديشکده مهم آمريکائي راند
RAND
در گزارشي که امروز (دوشنبه) انتشار يافت، ارزيابي کرد که حکومت ايران قادر
است در ظرف دو ماه نخستين بمب اتمي خود را بسازد.»
اما يک نکته درباره اين صفحه.
دوستان به درستي مينويسند که عدهاي با نقشه و با اسامي و هويت ناشناخته
وارد صفحه ميشوند تا بحث را بهم بريزند. براي مقابله با اين پديده چه بايد
کرد؟ بايد مانند بعضي دوستان عزيز بحث را رها کرد؟ تصور نميکنم. اتفاقاً
اين امر نشانه کارايي اين مباحث است و تأثير آن، وگرنه دليلي نداشت بخواهند
خرابکاري کنند. يک راه حل ساده وجود دارد: ماندن و بحث را ادامه دادن بدون
توجه به کامنتهاي انحرافي. هر چه ميخواهند کامنت بگذارند. به قول دوست
عزيزمان آقاي حاجي کريمي شما تصور کنيد اسپم است. از روي کامنتهاي اين
گونه افراد، که به سادگي شناخته ميشوند، بپريد و بحث را ادامه دهيد.
کامنتها را حذف نميکنم. بمانند بهتر است. اهميت اين بحث را نشان ميدهد و
سندي است در اثبات ناتواني در ورود به بحثهاي کارشناسي و تخصصي. کار ديگري
نميشود کرد. زماني به يکي از دوستان عرض کردم فيسبوک مانند اين است که آدم
بساط خودش را کنار خيابان ولي عصر پهن کند :) يا در جاي ديگر اين بحثها را
تشبيه کردم به بحثهاي اوائل انقلاب در حياط دانشگاهها. بالاخره، ما از
اينترنت و بعضي شبکههاي ماهواره اي به رغم فيلترينگ و به رغم پارازيت
استفاده مفيد ميکنيم. اينجا هم پارازيت وجود دارد. بايد بحث خودمان را، با
پريدن از کامنتهاي انحرافي و ناديده گرفتن آنها، ادامه دهيم.
يک نکته ديگر. اين صفحه به راستي
صفحه مفيدي شده در حدي که خود من براي پيگيري مسائل روز کامنتهاي دوستان
را بر جستجو در اينترنت ترجيح ميدهم. بعضي واقعاً زحمت ميکشند در به روز
کردن اخبار مثل آقاي علاقه بند. و اهميت منحصر به فردي نيز دارد: هم
دوستاني در اين صفحه حضور دارند که از مسائل پس پرده پيگيري پرونده تيم
مشايي و تحولات امنيتي مطلعاند، هم اعضاي احتمالاً سطح بالاي تيم رسانهاي
مشايي، و هم حتي عوامل برخي کانونهاي خارج از کشور که ميخواهند تخريب
کنند بحث را. يعني جمع اضداد شده و حتي همين اسپمها و بحثهاي انحرافي
براي يک کارشناس جدّي يا تحليلگر موشکاف ميتواند خط و ربطها را نشان دهد
و به ما نيز نشان دهد که مواضع درست کدام است. پس، از کامنتهاي بحثانگيز
و گاه تکراري و شبه اسپم دلگير نشويم. اين نيز بخشي از تحليل ماست که ما را
به نتيجهگيري ميرساند. :)
آرش راز...: روشنگري و افشاي
طرحهايي که احتمال ميرود مخفيانه در حال تکميل هستند، ولو احتمال ضعيف،
ضريب موفقيت آنها را پائين ميآورد. کلاً روشنگري و تبادل اطلاعات
برندهترين ابزار براي کساني است که بدون اتصال به منابع قدرت به وظيفه
انساني خود در قبال دين و ميهن عمل ميکنند.
با توجه به اطلاعات ذيقيمتي که
درباره دکتر علياکبر صالحي منتشر کرديد، به نظرتان شايعاتي که در بعضي
سايتها پيرامون نظر مثبت مقامات ارشد نظام به ايشان جهت کسب مراتب بالاتر
در دولت منتشر ميشود جنبه استمزاج افکار عمومي دارد يا جداً خبري هست؟
حسن متحير: آقاي شهبازي، جالب
اينجاست که در زماني که به نظر ميرسد احتمال حمله نظامي به تأسيسات
هستهاي ايران جدّي شده، کشور درگير مسئلهاي بنام جريان انحرافي شده است.
با کنار هم قرار دادن فکتها ميتوان به اين مسئله به راحتي رسيد. هشدار
داگان درباره احتمال حمله به ايران و درگير شدن اسرائيل در چند جبهه، تلاش
براي نظامي اعلام کردن برنامه هستهاي ايران توسط آژانس بينالمللي انرژي
اتمي، خبري که در پرس تي وي درباره استقرار جنگندههاي اسرائيلي منتشر شد و
در نهايت مقاله جفري گلدبرگ در مجله «آتلانتيک» در خصوص پيشبيني حمله به
ايران در بهار سال 90.
محمود ق...: اين که اصولاً وقتي
جاروجنجالها و تکذيب و تأييدهاي پياپي در جامعه جهاني رخ ميدهد نشان از
توطئه بزرگي از سوي به قول شما کانونهاي فلان است شکي نيست. اين که فضاي
جنجالي فعلي در قبال حکومت ايران نشان از چنين توطئهاي براي ايران دارد
شکي نيست. پرسش من اين است: از کجا معلوم اين جاروجنجالها همان اهداف ظاهر
را دنبال ميکنند؟ مثلاً، چرا فکر ميکنيم بحث ساخت بمب اتم توسط ايران
يعني زمينهسازي براي حمله به ايران؟ آيا سناريوهاي ديگري نميتواند در پس
پرده به جز حمله نظامي باشد؟ مثلاً به جاي يک حمله نظامي، يک تهاجم سياسي
يا فرهنگي يا حتي اقتصادي و يا حتي اجتماعي؟
حسن متحير: جالب اينجاست که به نظر
ميرسد دشمن داخلي و خارجي در يک جهت کار ميکنند.
محمود ق...: اينجا همگي احتمال
حمله نظامي اسرائيل را به جدّ مطرح ميکنند اما پاسخ و تحليلي ارائه
نميشود که مثلاً اصلاً اسرائيل در شرايط حمله قرار دارد يا خير؟ آيا
اسرائيل نگران واکنش ايران نيست؟ اگر نيست ناشي از توان خود اوست يا از
دستهاي پنهاني که در صدر حاکميت ايران دارد؟ يکي از واکنشهاي احتمالي
ايران به واکنش واداشتن حزب الله لبنان است که مسئله کوچکي نيست و تهديدي
جدّي براي اسرائيل در پي خواهد داشت؟ آيا حزب الله در وضعي قرار دارد که
واکنش جدّي نشان دهد؟
شهبازي: سناريويي که جنابعالي
ترسيم کرديد جامع است. تهاجم براي فروپاشي نظام با هدف فروپاشي ايران و
اجراي طرحهاي نئوکانها در همه جبهههاست؛ سياسي، فرهنگي، اقتصادي و غيره.
مسئله ديگر، ضربه نظامي به تأسيسات هستهاي ايران است. سئوال من اين است:
اسرائيل اين کار را با دو کشور منطقه، عراق و سوريه، کرد. چه دليلي وجود
دارد که همين کار را با ايران نکند؟ شواهد هم نشان ميدهد که پيشگويي سال
گذشته گلدبرگ در شرف تحقق است.
محمود ق...: خوب، همين را عرض
ميکنم. شرايط ايران از نظر من با شرايط اين دو کشور کاملاً متفاوت است.
شهبازي: فضاي بحران سياسي داخلي و
بحران اقتصادي وحشتناکي که چند سال است به آن مبتلا شدهايم، يا در واقع
مبتلايمان کردند، بهترين موقعيت را براي ضربه فراهم ميکند. يعني، ضربه
نظامي اسرائيل به تأسيسات ايران دو هدف را تحقق ميبخشد: هم ممانعت از
دستيابي ايران به انرژِي هستهاي و هم کمک ميکند به فروپاشي. پرسش دوّم
جناب ق... را قبلاً پاسخ دادهام در بحث کارکرد اسرائيل در منطقه...
محمود ق...: اين دو کشور چه از
لحاظ نظامي و چه از لحاظ سياسي در چنان ضعفي بوده و هستند که امکان هرگونه
واکنش جز شکايت به مراجع بينالمللي از آنها سلب ميشد.
شهبازي: گفتم که اين گونه تحليلها
بر يک بنيان نظري استوار است: امنيت اسرائيل. اين را شرح دادم که امنيت
اسرائيل مهم نيست، کارکرد اسرائيل مهم است. و اين بنيان نظري را که اصولاً
هدف ميتواند بهمريزي منطقه باشد و در اين صورت چه باک از لطماتي که به
اسرائيل وارد ميشود؟ اين مسئله را مشروح بحث کرده و دلايلم را هم گفتهام.
محمود ق...: اتفاقاً همين را مدّ
نظر دارم: امنيت اسرائيل. به گمان من، حمله به ايران به شدت امنيت اسرائيل
را تهديد خواهد کرد. آيا به نظر شما اين گونه نيست؟
شهبازي: دقيقاً تهديد خواهد کرد.
هدف همين است: ايجاد يک جنگ منطقهاي که اسرائيل و حزب الله و ايران را
درگير ميکند و منويات طراحان سناريو را تحقق ميبخشد. چرا جناحي از
دولتمردان اسرائيل که با حمله نظامي به ايران مخالفند از دولت کنار ميروند
به دليل مخالفت با اين تز نتانياهو؟ چون منافع ملّي اسرائيل را در نظر
ميگيرند.
محمود ق...: پس به زعم شما براي
تهديد امنيت جهاني، صهيونيسم بينالملل حتي حاضر است موجوديت اسرائيل را
نيز فدا کند؟
حسن متحير: مائوتسه تونگ در يک
جمله کوتاه پاسخ تمام اين مسائل ميدهد. مائو ميگويد: "آن چيزي که جنگ را
شروع ميکند توانايي آغاز کننده جنگ نيست بلکه نياز وي به شروع جنگ است."
به نظر من، با تحولات منطقهاي اسرائيل نياز به آعاز جنگ دارد.
شهبازي: ولي تعيين کننده منافع ملي
اسرائيل نيست. اگر بود، اصلاً امروزه وضع منطقه به گونه ديگر بود و ما يک
دولت باثبات يهودي داشتيم که در کنار ساير مردم شرق مديترانه به خوشي زندگي
ميکردند.
محمود ق...: به خصوص که از نظر من
اسرائيل يکي از بيثباتترين دولتهاي منطقه بوده و هست.
شهبازي: جناب متحير. کامنت خوبي
است با اين توضيح که نه اسرائيل، بلکه کانونهايي که اسرائيل را به وجود
آوردند و تقويت ميکنند، تعيينکننده هستند، نه امثال داگان، اگر در ادعايش
صادق باشد که مخالف حمله به ايران است. ميدانيد که خاندان روچيلد
بزرگترين نقش را در ايجاد کشور اسرائيل ايفا کرد. اين اقتدار تا بدان حد
بوده و هست که زماني که بارون ادموند روچيلد براي اولين بار وارد فلسطين
شد، يکي از ناظران سياسي آن عصر ديدار او با يهوديان را "ملاقات شاه با
رعايايش" توصيف کرد. و احتمالاً اين جمله معروف را درباره صهيونيسم
شنيدهايد: «صهيونيست يک يهودي آمريکايي است که به يک يهودي انگليسي پول
ميدهد تا يک يهودي لهستاني به فلسطين برود.» بنابراين، اسرائيل کارهاي
نيست. مقدرات اسرائيل را يهوديان زرسالار تعيين ميکنند که در آپارتمانهاي
ده بيست ميليون دلاري در منهتن نيويورک زندگي ميکنند و معمولاً يک جزيره
خصوصي هم در اقيانوس آرام دارند و دنيا را غارت ميکنند. اينها هيچگاه
حاضر نيستند در اسرائيل زندگي کنند.
حسن متحير: يک جنگ بزرگ منطقهاي
که پاي تمام کشورها به آن کشيده شود به طور حتم انقلابهاي عربي را از مسير
اصلي خود منحرف ميکند و البته ورود آمريکا به اين جنگ ميتواند زمينه يک
تحريک بزرگ مالي براي رونق اقتصاد آمريکا را فراهم کند که در حال رکود است.
اب کمالي: از «اپوزيسيون کارمند»
که شاخه دانشگاهي و آکادميک قدرتمندي دارند گفتهايد. اين شاخه نشئت گرفته
از همان کانوني است که قبلاً شما در خصوص اميراحمدي و ديگران نوشتهايد؟
شهبازي: من درباره آقاي اميراحمدي
چيزي ننوشتهام. اپوزيسيون کارمند مشخص است منظورم چه کساني است.
اب کمالي: عذرخواهي ميکنم. اشتباه
از من بود. کساني که دلالان برخي دانشگاههاي خارجي هستند.
شهبازي: منظورم کساني بود که واسطه
دانشگاه امام صادق و دانشگاه آکسفورد بودند و اسم آوردم. مثل دکتر عليرضا
سلطاني شيخالاسلامي که مفصل نوشتهام درباره ايشان و خانواده شان.
اب کمالي: در جايي خواندم ايفريم
عنبر دلايل نزديکي اسرائيل به آذربايجان را ترس از ايران و ترس از اسلام
راديکال عنوان کرده است. اين نزديکي ميتواند تهديدي براي مرزهاي شمالي
کشور باشد؟
پوريا گمنام: من فکر ميکنم تمرکز
بر روي سوريه بيشتر است تا ايران. چند بار ديگر هم مطرح کردم. شما جريانات
دو هفته پيش تاکنون سوريه را رصد کنيد ميبينيد بر روي سوريه مانور بسيار
زياد است. به نظر من در اين گيرودار استارت حمله نظامي به سوريه داره زده
ميشه. اين هم يه مدرک ديگه: بررسي فعاليتهاي اتمي سوريه در نشست وين،
بهانه قديمي آژانس هستهاي اين بار عليه سوريه. [+]
حسن متحير: سوريه در حال از هم
پاشيدن است و ارزيابي تمام نهادهاي امنيتي و نظامي ايران سقوط دولت سوريه
در يک ماه آينده است و تبعات وسيعي که در منطقه باقي ميگذارد. اينها هم
نظر هستند و به دنبال طراحي واکنش خود نسبت به اين مسئله.
محمود ق...: به نظر من هم سوريه به
زودي فرو خواهد پاشيد.
شهبازي: تحولات سوريه و ايران به
شدت به هم گره خورده. همزمان، بحران داخلي ايران را نيز فرا گرفته و سعي
ميکنند آن را به فاز آشوب گسترده بکشانند.
محمود ق...: به نظر من يکي از
مهمترين لوازم لازم براي کاهش تبعات حمله به ايران فرو ريختن سوريه است.
با اين رخداد ميتوان گفت حزب الله لبنان نيز به شدت در موضع ضعف قرار
خواهد گرفت و شايد پيامد آن جنگ و درگيري ديگر در بين گروههاي لبناني
باشد.
حسن متحير: چندي پيش در سوريه يک
عده از تروريستهاي سلفي را دستگير کرده بودند که همگي آرم و پرچمهاي سپاه
را داشتند و به فارسي صحبت ميکردند. کارتهايي که همراه داشتند به طرز
ناشيانهاي جعل شده بود. موقعي هم که به سمت مردم شليک ميکردند فرياد
ميزدند: ما ايراني شما تروريستهاي اسرائيلي را به درک واصل ميکنيم. بعد
از بازجويي و تحقيق مشخص شد کارخانهاي در حيفا (اسرائيل) پرچم و آرم سپاه
را چاپ ميکند و در اختيار اپوزيسيون اسرائيل قرار ميدهد.
محمود ق...: حمله به ايران
ميتواند قبل از فاز آشوب اجرا شود؟ به نظر من، حمله به ايران حکومت ايران
را به واکنش سريع ميکشاند و در شرايط جنگي امکان مانور گروههاي معارض
براي ايجاد آشوب بسيار کم خواهد شد. از اينرو تصور ميکنم فاز آشوب قبل از
فاز حمله رخ دهد.
شهبازي: نميتوانم زمان تعيين کنم
يا جزييات را پيش بيني کنم.
پوريا گمنام: من حس ميکنم سکوت
ايران در قبال سوريه در راستاي تفکرات ظهور باشد. در چند روز اخير در
سايتهاي متفاوت، که آهنگ به روز شدنشان به شدت بالا رفته، پيشگويي و
انتساب نظرات به بزرگان ديني در خصوص ظهور را ميبينم. عدهاي در ايران بر
اين باورند. از طرف ديگر، عدهاي در سوريه عمداً به ايران ميتازند. چند
ويدئو منتشر شده که پرچم ايران، روسيه و چين را به آتش ميکشند در حالي که
همه بر روي آن پرچم کلمه مقدس الله را ميبينند. به اين ترتيب ميخواهند
ايران را وارد بازي کنند تا آخرين پايگاههاي منطقه را تسخير کنند و بعد از
آن به دو هدف برسند: اوّل، همان چيزي که شما فرموديد: منابع عظيم نفت [و
گاز] براي سالها بدون هيچ دردسري؛ دوّم، ايجاد سرزمين يهوديان مورد اشاره
شما يا همان يهوديان عوام.
امين کا...: واقعاً يک سئوال جدّي
دارم. به نظر شما با وجود رفتارهاي کاملاً آشکار احمدي نژاد و اطرافيانش در
شش سال گذشته در جهت اهداف اسرائيل، دليل حمايتها [...] از اين طيف در اين
مدت چه چيزي ميتونه باشه به غير از استفاده ابزاري از احمدي نژاد براي به
حاشيه راندن رقباي ذهني [...] مثل آقاي هاشمي و بعضي از روحانيون قم.
سامان فرهو...: چرا به نظر شما
حمله نظامي اسرائيل (در حد نابود کردن تأسيسات هستهاي) به فروپاشي نظام
کمک خواهد کرد؟
شهبازي: اگر فضاي داخلي مهيا باشد،
ضربه خارجي ميتواند به افزايش تنش در جامعه و تشديد بحران، بويژه بحران
اقتصادي، کمک کند و فرايند فروپاشي مطلوب کانونهاي ذينفع را تسريع کند.
امين کا...: بنده هم با شما موافقم
که حقايق بتدريج نمايان ميشه ولي جواب سئوالم رو نگرفتم درضمن درسته در
گذشته منتقدين به انواع مختلف متهم ميشدن ولي الان هم خيلي فرقي نکرده
محمود ق...: چرا شما و ساير دوستان
فکر ميکنيد شرايط داخلي کشور براي حمله اسرائيل به ايران فراهم است. توجه
داشته باشيد چنانچه اين شرايط فراهم نشود منجر به ضعف ايران که هيچ، ايراني
قدرتمندتر را زايش خواهد کرد؛ مثلاً اگر اتفاق و همدلي در ميان آحاد ملت
حاصل شود.
شهبازي: در فضاي گذشته تحليل
حضرتعالي صائب بود. ولي در فضاي فعلي خير. در فضاي کنوني ضربه اسرائيل به
فروپاشي کمک ميکند و نه ايجاد وحدت ملّي. مضافاً اين که اين ضربه ميتواند
ضربه متقابل ايران را در پي داشته باشد که به جنگ منطقهاي ميانجامد.
پوريا گمنام: استاد، اگر اخبارم در
مورد سوريه پارازيت محسوب نميشه ادامه بدم :) فرانسه خواستار محکوميت
سوريه در شوراي امنيت است. [+]
دن ويتو: راه ايران از سوريه و
لبنان ميگذرد؛ حمله به ايران تا پيش از تضعيف ايران ممکن نيست و اين مسئله
مراحل متفاوتي دارد از جمله تحريم اقتصادي، ايجاد نارضايتي داخلي و کاهش
اثرگذاري ايران در منطقه از طريق تضعيف هم پيمانان اصلي ايران که سوريه و
حزب الله از مهمترين آنان است. همچنين در نظر بايد داشت که چنين حملهاي
بسيار هزينهبر خواهد بود که شرايط اقتصادي غرب اعم از آمريکا و اروپا چنين
ظرفيتي را ندارد و قطعاً اين هزينههاي سنگين موجب نارضايتي بسيار شديد در
جوامع غربي ميشود که حتي تصور آن امکان ندارد. آمار اقتصادي نشان از تشديد
رکود اقتصادي ميدهد. من اين سناريو را بلندمدت ميبينم و اعتقاد دارم که
برنامه غرب هم اکنون بر تضعيف ايران متمرکز است که متأسفانه کم و بيش هم
موفق هستند. به ياد بياوريم که حمله به عراق پس از سالها تحريم شکل
ميگيرد. البته ايران شرايط متفاوتي دارد، اما اين سناريو هم در مورد ايران
به شکل بهتري در حال انجام است، متناسب با شرايط کشورمان.
شهبازي: تحليل جنابعالي بر پايه
همان بنيان نظري است که قبلاً نقد کردم: منافع غرب و منافع اسرائيل. در اين
ماجرا، منافع هيچ دولت يا ملتي ملحوظ نيست؛ مطلوب ايجاد آشوب است براي
تأمين منافع کانونهاي قدرت که تعلق ملّي يا اخلاق سياسي ندارند.
محسن حاجي کريمي: اوضاعي که درست
کردهاند، اگر چه توسط عموم مردم درک نميشود ولي نخبگان ميبينند و درک
ميکنند و زجر ميکشند. فروپاشي رسمي امنيتي ايران ميسور نيست مگر قبلش
فروپاشيهاي ديگر رخ داده باشد. که الحمدلله برادران فعالند و مشغول. و
امثال برادر حسين نيز لحظهاي در اين فروپاشاندن ارکان و داراييهاي اين
ملت مظلوم غفلت ندارند. خدا رحم کند. اذا اردنا ان نهلک قريه امرنا
مترفيها!
آرش کمانگير: گستردهتر بينديشيد.
در برخورد با ايران سردمدار اصلي روسيه خواهد بود! اسرائيل ميخواهد با اين
تهديدات توجه ايران را از اقدامات نظامي امنيتي روسيه غافل کند. اسرائيل
وارد درگيري مستقيم با ايران نخواهد شد. اسرائيل با همان حزب الله بايد
سروکله بزند. روسيه و ناتو هستند که با همکاري کشورهاي عربي به ايران حمله
خواهند کرد.
شهبازي: اگر کتابهاي بنده را
مطالعه فرموده باشيد، اساس تزم اين است که منافع و سياست رسمي دولتها يکي
از چندين عامل است و هميشه تعيينکننده اين عامل نيست. يک مثال ميزنم: در
تاريخ قاجاريه تقابل ميان بانک شاهي انگليس و بانک استقراضي روسيه. همه
مورخين تصور ميکنند رقابت اين دو بانک نماد تقابل دو نهاد انگليسي و روسي
است. من در تحقيقاتم نشان دادم که هر دو به يک کانون وابسته بودند. مالک
اصلي بانک شاهي دولت انگليس نبود بلکه بلکه يهوديان بغدادي و در رأس آنها
خانواده ساسون بودند. مالکين بانک استقراضي روسيه نيز خاندانهاي خويشاوند
ساسونها مثل پولياکوف و گوئنزبرگ بودند. سالها پيش در مقدمه «زرسالاران»
نوشتم:
«اين شناخت يکسويه امروزه نيز
ادامه دارد. ما سِر آيزايا برلين را خوب ميشناسيم و با شور و اشتياق آثار
او را به فارسي ترجمه ميکنيم يا ميخوانيم ولي نميدانيم که اين
انديشهپرداز نامدار يهودي معاصر داماد خاندان گوئنزبرگ و دوست لرد ويکتور
روچيلد بود. گوئنزبرگها از اعضاي برجسته اليگارشي يهودي مستقر در روسيه
تزاري، از بانکداران درجه اوّل اين سرزمين، خويشاوند دو خاندان زرسالار
ساسون و هرش و شريک ياکوب پولياکوف بودند. و نيز نميدانيم که ساسونهاي
يهودي از مالکين اصلي بانک شاهنشاهي ايران و انگليس و پولياکوفهاي يهودي
مالکين بانک استقراضي ايران و روسيه بودند. يعني اين دو بانک نامدار، که در
تاريخنگاري رسمي ما دو نهاد متعارض و نمادي از ستيز دو قدرت استعماري
انگليس و روسيه در ايران وانمود ميگردند، هر دو به يک کانون تعلق داشتند.»
آرش آرامش: سلام من هستم و هنوز
منتظر جواب.
بهروز ک...: از هر ايراني با هر
عقيده و مرامي اگر بپرسند منفورترين کشور جهان کدام است؟ بي درنگ جواب
ميدهد اسرائيل. تمام گروههاي سياسي، از چپ چپ گرفته تا راست و اصولگرا،
همه در ضديت با اسرائيل هم عقيدهاند. هيچ گروهي در ايران نميشناسم که
موافق اسرائيل باشد. شما تصور نميکنيد حمله اسرائيل همدلي ايجاد کند بين
همه؟
شهبازي: در فضاي فعلي خير. اگر
اسرائيل ضربه بزند، ايران نيز ضربه خواهد زد. وضع بهم ريخته خواهد شد و
معلوم نيست چه شود.
جناب آرامش. سئوال تان چه بود؟
حسن متحير: سيمور هرش،
روزنامهنگار متنفذ آمريکايي، درمقالهاي به اين نکته مهم اشاره کرده است
که آمريکا در حال تکرار اشتباه هشت سال پيش درمورد عراق و اين بار در در
مقابل ايران است.
محسن حاجي کريمي: مع الاسف نظامي
که با شعار بلکه عمل "خون بر شمشير پيروز است" (نماد پيروزي نرم) بالا آمد
و دوام و قوام يافت، امروز رفتاري جز باور به "شمشير" از خود بروز نميدهد.
واقعاً به کجا ميرويم؟
شهبازي: پاسخ آقاي آرامش را
دادهام. بعد از آن سئوال جديدي از ايشان نديدم. سئوال شما اين بود: «آيا
واقعاً بين ما (ايران) و اسرائيل از نظر منافع ملّي تناقضي هست...»
آرش آرامش: آيا منافع عاليه
اسرائيل حکم ميکند که دشمن دشمن خودش، يعني ايران، را از بين ببرد؟
دن ويتو: ميتوانيم سناريوهاي ممکن
را مطرح و هر کدام را نقد کنيم: اسرائيل پايگاههاي هستهاي ايران را
بمباران ميکند. ايران عکسالعمل نشان ميدهد، حمله متقابل يا بستن تنگه
يا... فضاي رسانهاي حمله جهاني به ايران را موجه ميکند: دولت جنگ طلب
ايران امنيت جهان را به مخاطره انداخته، بهاي نفت چند برابر شده... شوراي
امنيت براي ايجاد حرکت جهاني عليه ايران وارد عمل ميشود: استفاده از ظرفيت
همه کشورها جهت کاهش فشار اقتصادي به يک يا چند کشور خاص. سئوال: آيا روسيه
و چين همراهي ميکنند، بيتفاوت ميمانند، وتو ميکنند؟
شهبازي: جناب دن ويتو. سناريوي
دقيقي است. البته بايد تکرار کنم اين سناريوها بدان معنا نيست که تحقق
خواهد يافت. ما در اين بحث بر اساس مفروضاتي تحليل ميکنيم که با ورود
عوامل جديد ممکن است دگرگون شود و کل سناريو تغيير کند. قبلاً درباره روش
سناريونويسي و محدوديتهاي پيشگويي در علوم اجتماعي بحثي را مطرح کردم.
اما پاسخ شما: نقش روسيه و چين
هنوز معلوم نيست. ولي تأکيد ميکنم که در دوران اخير نفوذ زرسالاران يهودي
در روسيه بسيار افزايش يافته و عملاً از اين منظر ميان روسيه و آمريکا
تفاوتي نيست. چين نيز بيشتر به منافع اقتصادي خود ميانديشد و سياست آن
مانند دوران مائو ايدئولوژيک نيست. بعلاوه، اقتصاد چين به شدت با اقتصاد
غرب پيوند خورده و امروزه چين، به دليل وفور نيروي کار ارزان، داراي جايگاه
تعريف شده در اقتصاد جهاني است.
آرش راز...: مقابله به مثل ايران
نميتواند مبناي اجماع جهاني عليه ايران باشد مگر اين که حمله اوّل با
اجماع جهاني صورت پذيرد.
شهبازي: مگر اين که تفاوت نقشها و
کارکردها باشد. حمله اوّل ميتواند با اجماع پنهان جهاني انجام گيرد ولي
دولتهاي بزرگ مخالف باشند. يعني الزاماً به اين معنا نيست که دولت آمريکا
عملکرد اسرائيل را رسماً تأييد کند.
حسن متحير: سالهاست نيروهاي مسلح
آمريکا حمله به ايران را شبيه سازي ميکنند و البته بسيار بيشتر از
مفروضات محدود، و پايتخت فرضي دشمن به نام نيپر تصرف ميشود.
امين ک...: فکر ميکنم با روندي که
اقتصاد ايران در پيش گرفته و مشکلات واقعي تحريمها، که هر روز بيشتر
نمايان ميشود، و وضع کشورهاي منطقه مخصوصاً سوريه، که به سرعت درحال نزول
است، و گره خوردگي آينده ايران وسورسه به هم، بعيد ميدانم حملهاي به
ايران اتفاق بيفتد. فکر ميکنم مسير پيشبيني شده براي ايران همانند
کشورهاي منطقه است.
آرش راز...: آيا اصولاً حمله
موفقيتآميز اسرائيل به ايران بدون حمايت لجستيک و نظامي آمريکا امکانپذير
است؟ بنده چنين تصوري ندارم.
شهبازي: پرسش من اين است: دو بار
دو کشور قدرتمند منطقه (عراق و سوريه) در آستانه دستيابي به انرژي هستهاي
بودند. هر دو بار اسرائيل تأسيسات شان را ويران کرد. چرا بايد در رابطه با
ايران استثنا قائل شود؟ بعلاوه، جنجال گلدبرگ در ويژه نامه «آتلانتيک» را،
با توجه به پيشينه و پيوندهاي سطح عالي گلدبرگ، چگونه تحليل ميکنيد؟
آرش آرامش: استاد، آيا قابل تصور
نيست که اين حمله از داخل به تأسيسات اتمي انجام بشه؟
شهبازي: براي تحقق آن اهداف به
حمله خارجي اسرائيل نياز است. لطفاً مقاله "ايران، اسرائيل، بمب: بازگشت
جفري گلدبرگ" [+]
بنده را با دقت مطالعه فرماييد. سناريويي که گلدبرگ ترسيم
کرده اين است:
«در يکي از روزهاي بهار آينده عوزي
آراد، دبير شوراي عالي امنيت ملي اسرائيل، و ايهود باراک، وزير دفاع، به
همتايان آمريکايي خود در کاخ سفيد و پنتاگون زنگ خواهند زد و اعلام خواهند
کرد که به دستور نخستوزير بنيامين نتانياهو هم اکنون يکصد فروند انواع
جنگندههاي اسرائيلي، F-15Es و
F-16Is
و F-16Cs
و غيره، عازم شرق شدهاند تا تأسيسات هستهاي ايران را بمباران کنند. آنها
اعلام خواهند کرد که به اين اقدام مخاطرهآميز دست زدهاند زيرا "ايران
هستهاي، پس از هيتلر، خطرناکترين تهديد براي بقاء مردم يهود بهشمار
ميرود." آنها به مقامات آمريکايي خواهند گفت که اسرائيل براي پيشگيري از
تجهيز ايران به سلاح هستهاي هيچ راه ديگري نميشناخت. هدف آنها از اين
تلفن کسب اجازه از دولت آمريکا نيست زيرا ديگر دير شده.»
بهروز ک...: استاد، من ماندهام.
تصميمگيران و مسئولان به چه دليل شرايط فعلي را درک نميکنند و به فکر راه
چاره نيستند؟ من و کلاً ماها که ذهن تحليلگر قوي نداريم. امثال شما که
دارند و خيلي دقيق بيان ميکنند چرا حداقل روش فکر نميکنند و به جاش تلاش
ميکنند که امثال شما سکوت کنند و تازه درگير حبس و زندان و... واقعا
ماندهام حيران و نگران. من سه فرزند دارم. چه آيندهاي برايشان ميتوانم
تصور کنم؟ جواناني ميآيند و در اين صفحه و نظر ميدهند و چه خوب مسائل را
تجزيه و تحليل ميکنند. ولي آيا جوانهاي ما بايد هر لحظه نگران حمله
اسرائيل و آمريکا و... باشند؟ چرا افکار ما اينقدر درگير است؟ نميتوانيم
بيتفاوت هم باشيم. مگر ميتوان نگران نبود؟ من آرزو ميکنم هيچگاه درگير
جنگ با هيچ کشوري نشويم.
پوريا گمنام: احتمال حمله به ايران
وقتي زياد است که اوّل، اجماع جهاني باشد که الان تقريباً هست اما مانند
خاکستر زير آتش است. دوّم، ايران توان عکسالعمل نداشته باشد که اين يکي را
هنوز دارد و غرب اين را فهميده و ابتدا به سراغ متحدين ايران رفته و با
سياست چماق و هويج در حال اجراي آن است. صلح حماس و فتح پس از سقوط مبارک
کمک کرد که نقش ايران در فلسطين کمتر شود و از طرف ديگر آمريکا با فشار بر
اسرائيل، که بايد به مرزهاي قبل از 1967 باز گردد، درصدد القاي اين مسئله
است که ما خواهان عقب نشيني اسرائيل هستيم اما هنوز مشکلي به نام سوريه و
حزب الله وجود دارد. اگر مسير ارتباطي ايران به حزب الله قطع شود اين مشکل
نيز برطرف ميگردد. ادامه تنشها در سوريه و مسکوت شدن وقايع در بحرين به
يکباره، مانور بر روي کشتهها در سوريه، اعلام درخواست تظاهرات در مرز
سوريه (سنتي که براي اولين بار اجرا شد) و تحريک اسرائيل به کشتن 20 تن و
برافروختن شعله آتش، آخرين قدم در بستن دستان ايران و فشار همه جانبه بر
ايران است.
مجيد ح...: اگر به اندازهاي که
اين بحث را دنبال ميکنم درسم را دنبال ميکردم حتماً امتحان فردا را يک
نمره عالي ميگرفتم.
اب کمالي: چندي قبل روزنامه هاآرتص
سناريوهاي بعد از حمله به ايران را منتشر کرد. فکر نميکنيد اسرائيل بعد از
حمله به تأسيسات هستهاي ايران منفور شود؟ [+]
شهبازي: اسرائيل خيلي کارها کرده
که در افکار عمومي جهان منفور شده. چه غمي دارد؟ به بحثهاي بنده درباره
کارکرد و اصولاً فلسفه وجودي دولت اسرائيل توجه فرماييد.
پوريا گمنام: آمريکا به تلاش
تازهاي براي تشديد تحريمهاي اقتصادي و مالي عليه برنامههاي اتمي ايران
دست زده است. [+]
شهبازي: جناب آرش راز... بحث بر سر
حمله موفقيتآميز نيست. اساس تحليل من سناريويي است با هدف ايجاد آشوب در
منطقه و هدف غايي تجزيه ايران. يک پاي اين آشوب اسرائيل است.
امين ک...: بطور مطلق منکر احتمال
حمله به ايران نيستم ولي فکر ميکنم شرايط داخلي و اقتصادي ايران و همچنين
موقعيت جغرافيايي ايران در شمال و جنوب و بحران اقتصادي دنيا به سمت عدم
تصميم براي حمله به ايران باشه و درضمن هزينه کمتري هم براي غرب داره. در
ضمن ايران داراي پايگاههاي مختلف و پراکنده هستهاي هست ولي سوريه و عراق
اينطور نبودند و فکر ميکنم قدرت نظامي ايران تا حدودي از عراق زمان حمله
اسرائيل بيشتر باشه.
اب کمالي: يعني براي اين کانونها
و زرسالاراني که شما بر روي آن تأکيد داريد حتي منفور شدن اسرائيل هم مهم
نيست؛ کشوري که به زعم آنها قرار است در دنيا تماميتخواهي آنها را
سردمداري کند؟
مهريار پرشين: بود و نبود رژيم
اسرائيل با قدرت ايران، به عنوان بزرگترين قدرت نظامي و سياسي منطقه،
رابطه مستقيم دارد. با اقتدار ايران اسرائيل رو به زوال ميرود. بنابراين،
حمله اسرائيل دو ويژگي خواهد داشت: اوّل، برقآسا و غافلگيرانه، دوّم، فقط
براي نابودي تأسيسات هستهاي خواهد بود. اسرائيل نميتواند يک جنگ کلاسيک
با ايران داشته باشد زيرا به خوبي ميداند که حتي اگر ناتو با ايران وارد
جنگ شود در يک جنگ فرسايشي گير خواهد کرد که منافع آنها را به شدت در خطر
قرار ميدهد.
محمود ق...: در سناريوهايي که
دوستان ارائه ميدهند يک فاکتور مهم ناديده گرفته شده: وضعيت کشورهاي منطقه
در حال حاضر. براي تدارک حمله همه جانبه به ايران شرايطي لازم است همچون
شرايط مصر پيش از اين، بحرين پيش از اين، يمن پيش از اين، اردن پيش از اين،
ليبي پيش از اين، و... در اين ميان تنها وضعيت سوريه براي آنها بهتر شده
است.
امين ک...: فکر نميکنيد درصورت
شروع آشوب اساسي درمنطقه به دليل حمله به ايران، موجوديت اسرائيل کوچک هم
بطور جدّي به خطر بيفتد؟ ضمناً تحليل شما از توافق فتح و حماس و گروه
خودگردان در اين زمان چيست؟
شهبازي: به تحليل قبلي بنده توجه
فرماييد. اصلاً مسئله امنيت اسرائيل مطرح نيست. طرحهاي بزرگتري مطرح است.
اب کمالي: اين گفته مايکل مولن،
رئيس ستاد مشترک ارتش آمريکا، را هم نبايد ناديده گرفت که حمله به ايران
عواقب دردناکي خواهد داشت. [+]
آرش آرامش: آيا امکان دارد به جاي
اسرائيل آمريکا اين حمله را انجام دهد؟
حسن متحير: آقاي شهبازي، من نظر
شما را در خصوص آشوب سازي قبول دارم. هميشه زماني که اوضاع در جهت منافع
آمريکا است بايد انتظار يک آشوب بزرگ را داشت.
محمود ق...: خوب، اگر بقول آقاي
شهبازي هدف ايجاد بحران و جنگ باشد نه منافع حکومت اسرائيل مهم است نه
تبعات واکنش ايران و عواقب دردناک آن.
شهبازي: جناب آرامش. اگر مقدمه
چيني نباشد، مانند ايجاد جنگ اسرائيل و ايران از طريق ضربه به تأسيسات
ايران بهمراه آشوب داخلي و افرايش نارضايتي عمومي، حمله آمريکا محتمل نيست.
تأکيد ميکنم: حمله نظامي آمريکا به ايران مطلقاً در وضع فعلي متصور نيست
مگر اين که مقدمات آن را اسرائيل و کانونهاي داخلي فراهم آورند.
سعيد ا...: چند روزي است رسانه
ملّي شديداً به مهندس بازرگان حمله ميکند. من که سن زيادي ندارم و چندان
هم از سياست و تاريخ اين کشور آگاهي ندارم. از شما که مورخ هستيد ميخواستم
در صورت امکان مطالبي درباره نهضت آزادي و مهندس بازرگان و نقش ايشان در
انقلاب بنويسيد. ضمن اين که فکر ميکنم اين حرکت رسانه دولتي کاملاً طراحي
شده است [...] در چند برنامه تلويزيوني ديگر شاهد چنين وضعيتي بوديم.
شهبازي: رسانه ملّي، متأسفانه، از
اين کجسليقگيها زياد دارد. مرحوم مهندس بازرگان را از ابعاد مختلف
ميتوان تحليل کرد مانند شخصيت دکتر مصدق يا آيت الله کاشاني. ولي بعضي
دوست دارند تصويري سياه از چهرههاي تاريخي به دست دهند يا تصويري مطلقاً
سپيد. مطلقبيني بزرگ ترين عارضه بينش سياسي ماست. البته بايد تأکيد کنم
اين گونه برنامهها خيلي هم بانقشه و هدفمند نيست. به ديدگاه نويسنده و
کارگردان بستگي دارد. افرادي در حوزه تحليل سياسي و تاريخي کارشان ايجاد
اختلاف و تنش است.
آرش راز...: کج سليقگي نيست، منحرف
کردن آگاهانه افکار عمومي از مسائل روز جامعه است. جمعه گذشته آقاي علم
الهدي ميگفت امام در حالي 12 بهمن به ايران آمد که هم فضاي سياسي ايران پر
از گروههاي انحرافي بود هم نفوذيها اطراف او را گرفته بودند. البته توضيح
ندادند که پس اصولاً چطور انقلاب شد آن هم اسلامي!
آرش آرامش: با يکي از اين آقايان
از ارتش آمريکا صحبتي کردم. ايشان ميگفت اگر ايران راهش را عوض نکند با
خروج نيروهاشان از افغانستان منتظر حمله بايد بود.
شهبازي: جناب آرامش. حرف اين دوست
شما ملاک نيست. خيلي تحليلگرهاي سرشناس و مطلع آمريکايي هستند که در
نشرياتي مانند فارين افيرز يا فارين پليسي مينويسند و بکلي خطشان متعارض
است. نظر کارشناساني که منافع ملّي آمريکا را مدّ نظر دارند مخالف جنگ با
ايران است، ولي لابي نئوکان مدتهاست بر دولت اوباما فشار ميآورد براي
ايجاد تعارض بيشتر با ايران. و در ايران کانونهايي هستند که کاملاً
هماهنگ با نئوکانها عمل ميکنند.
آرش آرامش: البته شما صحيح
ميفرماييد، ولي اين دوستم داويد بترايس هستند.
شهبازي: ديويد پترايس فرمانده کل
نيروهاي آمريکا در منطقه؟ [+]
ايشان هستند؟
آرش آرامش: بله قربان.
نت کارشناس: عرض ادب و ارادت دارم
خدمت حضرت استاد و دوستان گرامي. ديرگاهي است حظ وافر ميبرم از خواندن
مباحث.
شهبازي: خب. ژنرال پترايس مقام
ارشدي است ولي تعيين کننده نيست. مطلبي که به شما گفته سياست رسمي فعلي
دولت آمريکاست: تهديد ايران به تغيير مواضع. اگر مواضع ايران تغيير نيابد
خصومت بيشتري از آمريکا خواهد ديد. اين خط کلي سياست دولت اوباما است. ولي
بدان معنا نيست که دولت اوباما حاضر باشد خود را درگير ماجراجوييهاي نظامي
کند که دولت بوش کرد. بحران داخلي اقتصاد آمريکا را بايد در نظر داشت.
معهذا، ميدانيم دولت اوباما در موضع ضعف است در برابر فشار نيروهاي
جنگطلب.
علي افرا...: پترايس قرار است به
زودي رئيس سيا شود. [+]
آرش آرامش: استاد، شما که به خوبي
ميدانيد اصولاً آمريکا به منافع خودش ميرسه ولي من در عجب هستم از آقايون
که اينقدر توليدات نظامي خودشان را هر روزه به رخ ميکشند. واقعاً فکر
ميکنند دنيا کور هستند. اين دوستم ميگفت با اين موشکهايي که دارند نشون
ميدهند گرفتن OK
از هر مقامي راحت خواهد بود.
مهريار پرشين: روز دوشنبه حکومت
سوريه اعلام کرد با مردان مسلحي که «۱۲۰ نيروي امنيتي» را در درگيريهاي
شهر شمالي جسر الشغور کشتهاند، قاطعانه برخورد ميکند.
[+]
نظرتان در مورد دست
داشتن اسرائيل در اين حمله که 120نيروي امنيتي کشته شدند چيست؟
علي افر...: بحران اقتصادي آمريکا
ممکن است پايه جنگ را بگذارد.
نت کارشناس: بارها در همين
نظرات عرض کردم که دليل متقني براي نفوذي بودن مشاييون ندارم و فقط بر اساس
شواهد است که چنين نظري را محتمل ميدانم و لذا بيشتر اينها را اقليت
اعتقادي منحرف ميدانم. در عين حال قويترين شاهد و امارهاي که بر نفوذي
بودن اينها اشاره ميکند يک چيز است: تحرکات به نفع اسرائيل. قبلاً در
کامنتها گفتهايم که هم دخالت دولت در سمينارهاي هولوکاست به نفع اسرائيل
بود (در صورتي که ميتوانست توسط ان جي او شکل بگيرد) هم موضعگيريهاي
بسيار تند دولت (و نه رهبري ) به نفع اسرائيل بود تا جايي که در کنفرانس
دوربان 2 اسرائيل را از خطر حتمي محکوميت رهانيد. هم بحث دوستي با مردم
اسرائيل نشاندهنده دوگانگي در مراکز قدرت در ايران بود. هم ارتباطات
چندگانه مشاييون از جهات مختلف با انگليس به عنوان خاستگاه مهم اسرائيل. هم
تضعيف شديد ايران به دليل دامن زدن به اختلافات داخلي و بحرانهاي خودساخته
به نفع اسرائيل است و هم تضعيف پول ملّي و متزلزل نمودن اقتصاد.
شهبازي: اين هم واکنش ايهود باراک،
وزير دفاع اسرائيل، به سخنان داگان. [+]
اصل خبر در هاآرتص. [+]
و اين مقاله: «آيا ايهود باراک کليد حمله را فشار مي دهد؟» [+]
متن خبر اين است:
«وزير دفاع اسرائيل تأکيد کرد
سخنان مئير داگان به بازدارندگي اسرائيل صدمه ميزند. ايهود باراک، که روز
دوشنبه 16 خرداد 1390/ 6 ژوئن 2011 با راديو اسرائيل گفتگو ميکرد، اضافه
کرد: "اگر ميخواهيم فشارهاي بينالمللي براي متوقف کردن ايران مؤثر واقع
شود بايد گزينه نظامي روي ميز باقي بماند." باراک در ادامه تأکيد کرد: "هيچ
تصميمي براي حمله به ايران وجود ندارد. ما از قبل براي موقعيتهاي فرضي
تصميم نميگيريم. هيچ کس از کشيدن ماشه براي تهاجم به ايران خوشحال
نميشود." مئير داگان روز چهارشنبه گذشته، 11 خرداد 1390/ اوّل ژوئن 2011،
در دانشگاه تل آويو گفته بود که حمله به ايران اسرائيل را وارد جنگ
منطقهاي خواهد کرد که توان خارج شدن از آن را نخواهد داشت. داگان همچنين
تأکيد کرده بود که مطمئن نيست کساني مانند باراک و نتانياهو هنگامي که تحت
فشار باشند بتوانند تصميمهاي عاقلانه بگيرند. وي سه هفته پيش در دانشگاه
عبري بيتالمقدس هم گفته بود احمقانهتر از اين که اسرائيل تصميم دارد به
ايران حمله کند چيزي نشنيده است.»
مهم اين نيست که داگان يا باراک
موافق حمله به ايران هستند يا خير. از منظر من، مهم اين است که همان زمان
که جفري گلدبرگ پيشبيني کرده بود ناگهان بحث حمله به ايران در اسرائيل داغ
ميشود و موضوع مناقشه ميان موافقين و مخالفين. اين يعني فضاسازي براي
ايراد ضربه. زماني که ما اين بحث را شروع کرديم اين فضاسازي هنوز شروع نشده
بود، ولي الان بتدريج تبديل ميشود به تيتر يک خبرها. خب، باراک يا ژنرال
يعلون يا مئير داگان که از اين صفحه خط نگرفتهاند. پس، يک برنامه وجود
دارد و اشتباه نکردهايم اگر پيشگويي جنجالي گلدبرگ را جدي گرفتهايم.
پوريا گمنام: استاد، اين جمله
ايهود باراک خيلي خطرناکه: «ما از قبل براي موقعيتهاي فرضي تصميم
نميگيريم.: يعني اين که در يک آن تصميم ميگيريم. در حقيقت هشداري به همه
است که «ما ديوانهايم.»
نت کارشناس: در واقع اين نظر
استاد و برخي دوستان که حمله اسرائيل را محتمل ميدانند به شدت درست است.
انشقاق ملي در بالاترين درجه خود است و به تلنگري تشديد ميشود. فعاليت
گروههاي تجزيه طلب بطرز عجيبي تشديد شده است. وضعيت اقتصادي و حذف
يارانهها، که فشار مضاعفي بر گرده مردم آورده، وضعيت خطرناکي ايجاد کرده
است.
آيا اسرائيل از حمله متقابل
ايران ميترسد؟ قطعاً خير. حمله متقابل ايران به سرعت آمريکا و انگليس را
وارد درگيري ميکند. آيا اسرائيل از حملات تلافيجويانه حزب الله لبنان
ميترسد ؟ هم آري هم نه. آري از اين جهت که واقعاً ميترسد و از آن ناحيه
ضربهپذير است، نه از اين جهت که بايد ديد در محاسبات نهايي غرب امنيت
اسرائيل چه جايگاهي دارد. در بازي بزرگ نهايي امنيت اسرائيل چندان مهم
نيست. از آن سو ، چنان که دوستان فرمودند، اين که تمام شرايط ظاهري براي
حمله محدود اسرائيل به مراکز هستهاي ايران مهيا باشد به تنهايي دليل بر
وقوع آن نيست. برخي تغييرات در سطوح مديريتي اسرائيل تابع جريانات سياسي
داخلي آن کشور است و همواره وجود داشته، برخي ديگر اصولاً ربطي به ايران
ندارد.
آرش آرامش: استاد، يک خبر داغ داغ
هم بدم. هفته آينده گروه بزرگي از ارتشيان آمريکا اينجا خواهند بود. منتظر
تصميمات جديد و غيرقابل باور باشيد. اميدوارم شما هم به آينده اميدوار
باشيد.
مهدي ص...: جناب شهبازي عزيز،
نبايد خيلي سادهانگارانه بگيم که اسرائيل به ايران نميتونه حمله کنه.
قطعاً خود اسرائيل توان تکنيکي اين کار رو داره اما از واکنشهاي ايران
ممکنه هراس داشته باشه. در مقابل، اسرائيل روي توان و کمک نظامي غربيها
حساب ويژهاي باز کرده. تا وقتي که آمريکا به اسرائيل چراغ سبز نشون نده
اين اتفاق رخ نميده. اما بايد ديد در چه شرايطي ممکنه اوباما اين کار رو
بکنه؟ به نظرم، تا پيش از انتخابات رياست جمهوري در آمريکا اين اتفاق
نميافته چون آمريکا مطمئنه که بعد از آغاز درگيري فراگير در منطقه ديگه
هيچ چيز قابل پيشبيني نيست و اين يعني ريسک بزرگ براي آمريکا. همه چيز 50
- 50 خواهد شد. در چنين شرايطي هم تجربه تاريخي نشون داده که آمريکا ريسک
نميکنه مثل ويتنام و هر دو جنگ جهاني که تا از پيروزي خودش مطمئن نشد وارد
معرکه نشد.
محمود ق...: آقاي مهدي ص... اگر
دقت کرده باشيد استاد شهبازي در بالا اشاره داشتند که اسرائيل براي حمله به
ايران لزوماً به چراغ سبز آمريکا احتياجي ندارد. به کامنتهاي گذشته مراجعه
کنيد.
مهريار پرشين: مسلماً حمله احمدي
نژاد به اسرائيل با حمله رهبري به اسرائيل فرق داره. حملات آيتالله
خامنهاي معمولاً به جنايات اسرائيل بوده اما حملات احمدي نژاد معطوف به
هولوکاست و تاريخ يهوديت و اسرائيل بوده که هميشه هم اسرائيل رو از زير
فشار بين المللي خارج کرده!
محمود ق...: بزعم من، دولتهاي
منطقه بسيار مشتاق حمله به ايران چه از سوي اسرائيل چه از سوي آمريکا
هستند. هم به دليل سابقه دشمني حاکمان عرب منطقه با ايران و ايراني و هم
براي برون رفت از اوضاع حاضر داخلي خودشان. بنابر اين مسلماً آتش بيار
معرکه خواهند شد.
آرش آرامش: با اجازه استاد و بقيه
دوستان من بايد برم، ولي شبانگاه دوباره برميگردم و در خدمت. روز همگي خوب
و خوش.
مهدي ص...: جناب محمود ق... با اين
حرف کاملاً مخالف هستم که اسرائيل براي حمله به ايران لزوماً به چراغ سبز
آمريکا احتياج ندارد. اسرائيل بقاي خود را در لواي آمريکا تعريف کرده وگرنه
اين لابي صهيونيستي را اين قدر در مجلسين آمريکا و کاخ رياست جمهوري اين
کشور تقويت نميکردند و اين قدر بهش بها نميدادند. البته اسرائيل ميداند
که ميتواند آمريکا را به رغم خواست خودش وارد اين بحران بکند، اما قطعاً
ترجيح ميدهد اين امر با توافق آمريکا باشد.
آرش کورش: استاد، به نظر شما مواضع
حکومتهاي عرب منطقه در قبال حمله اسرائيل چه خواهد بود؟ همراهي خواهند کرد
يا سکوت؟
نت کارشناس: نتيجهاي که از مجموعه
بحثهاي دوستان و حضرت استاد گرفته ميشود اين است که "از يک طرف برخي
دادهها به شدت دلالت بر وقوع حمله اسرائيل به ايران دارد" و "از طرف ديگر
اين دادهها دليلي بر وقوع حتمي اين حمله به دست نميدهند." سئوال بزرگ اين
است که چه چيزي نقش اساسي در وقوع يا عدم وقوع ايفا خواهد کرد؟
پوريا گمنام: سناريو سازي براي
ادامه فشار به ايران: آژانس: اطلاعات تازهاي از احتمال مخفيکاري هستهاي
ايران داريم. [+]
شهبازي: کشورهايي مثل بحرين و قطر
که پايگاه نظامي آمريکا هستند. وضع سعودي هم مشخص است. در عراق نيروهاي
موساد بسيار قوي هستند بخصوص در کردستان عراق که از دهه چهل شمسي يعقوب
نيمرودي در اين منطقه کار ميکرد و با کمک ساواک براي موساد شبکه ميساخت
بويژه در ميان بارزانيها.
مهريار پرشين: جناب نت کارشناس، به
نظرم نقش اساسي رو سه عامل ايفا ميکنند: اوّل، وضعيت سياسي و اجتماعي
داخلي دو طرف (که همه از آن آگاهند)؛ دوّم، وضعيت اقتصادي طرفين (که به لطف
دولت فخيمه در بدترين شرايط به سر ميبريم)؛ سوّم، حمايتهاي بينالمللي از
حمله يا عدم حمله.
محمود ق...: جناب مهدي ص... عزيز.
فرمايش شما درست. اما اگر نگرش استاد شهبازي را در خصوص صهيونيسم بينالملل
و کانونهاي پنهان قدرت و ثروت جهاني قبول داشته باشيم (که من هم قبول
دارم) در اينصورت فرض شما مبني بر بقاي اسرائيل نادرست خواهد بود و لاجرم
نتيجه اين فرض. در غير اينصورت فرمايش شما متين است.
شهبازي: جناب مهدي ص... عزيز. بنده
با فرمايشات آقاي محمود ق... موافقم. در اين زمينه مکرر بحث کردهايم. نظر
من اين است که امنيت اسرائيل يا حتي موجوديت اسرائيل به سادگي قرباني
طرحهاي بزرگ منطقهاي و جهاني ميشود و اصولاً کارکرد و علت وجودي اسرائيل
اين است.
آرش کورش: استاد، احتمال دارد که
کشورهاي عربي به همراه آمريکا ارتش خود را در جنگ با ايران دخيل کنند؟
شهبازي: اگر کار به آنجا بکشد که
آمريکا بخواهد قشون وارد ايران کند قطعاً آري، کشورهاي عربي ابوابجمعي
آمريکا خواهند بود. ولي فعلاً تصور ميکنم طرح در حد تحرک شبکههاي خرابکار
داخلي است و ضربه نظامي اسرائيل به تأسيسات انرژي هستهاي ايران و وارد
کردن ايران به درگيري با اسرائيل. بعد، از اين طريق افکار عمومي و دولت
آمريکا را قانع خواهند کرد به جنگ با ايران در حمايت از اسرائيل. و قطعاً
لابي دولتهاي فاسد عرب در اقناع دولت آمريکا به جنگ با ايران مؤثر خواهند
بود. اين نکته را تأکيد کنم که مسائل منطقه و تهديد اسرائيل با تحولات
داخلي پيوند عجيبي دارد. نميتوان بحراني را که احمدي نژاد ايجاد کرد و
تشديد ميکند از تحولات مرموزي که در منطقه رخ ميدهد تفکيک کرد.
نت کارشناس: در کامنتهاي بالا،
با توجه به مجموع مطالبي که مطرح شده، اين سئوال پديد آمد که چه عاملي به
وقوع يا عدم وقوع حمله به اسرائيل کمک خواهد کرد؟ تقريباً تمام اطلاعات
موجود دلالت ميکند که مهمترين عاملي که بر امر بالا تأثيرگذار است و بر
آن تأثير مؤثر و مستقيم دارد يک موضوع است و آن چيزي نيست جز بقاء يا سقوط
مشاييون در ايران. دقت کنيد که مشايي تاکنون چند بار وعده داده به اتفاق
مهمي که در آينده نزديک در ايران روي خواهد دارد و قدرت را بطور کامل به
دست دولت خواهد داد و مخالفين همگي منکوب و ميخکوب ميشوند. آيا آن رويداد
چيزي ميتواند به جز حمله اسرائيل باشد؛ که در نتيجه آن تمامي مخالفين
مجبور به سکوت خواهند شد و بقاي دولت تضمين خواهد شد؟ تقريباً تمام
بازيگران عرصه سياسي ايران در دو ساله گذشته در زميني بازي کردهاند که
گردانندهاش مشاييون بودهاند. شما از خود سئوال نکردهايد در انتخابات 88
چرا سايتهاي همسو با دولت، که پيروز انتخابات بودند، لحظهاي از
آتشافروزي و بنزين ريختن بر آتش اختلافات آرام نمينشستند؟ چرا تا فضاي
کشور به سمت سکوت و آرامش ميرفت جريان رسانهاي مشکوکي حتي از داخل
اصلاحطلبان موج خبري جديدي ايجاد ميکرد و آرامش را بهم ميزد؟ جديدترين
اتفاق فوت هاله سحابي است. تيپ شخصيتي ملي مذهبيها به گونهاي است که از
برخوردهاي هيجانآميز و تند دوري ميکنند. چه لزومي داشت آن همه لباس شخصي
کاورپوش در مراسم حضور داشته باشد؟ باورتان نميشود، آن روز به لواسان رفته
بودم و ديدم که از ابتداي سربالايي جاده لشگرک نيرو چيده شده بود. چه نيازي
به برخورد خشونتآميز با مشتي صاحب عزا با آن تيپ شخصيتي آرام؟
محسن حاجي کريمي: جناب نت،
سناريوهاي ديگري هم محتمل است که جرئت طرحش نيست عجالتاً!
نت کارشناس: يک نفر بگويد تا به
حال کجا دولت قدمي براي آرامش در اين دو ساله برداشته است؟ همين موضوع 14
خرداد را نگاه کنيد که سايتهاي طرفدار دولت چه تنشي به جامعه وارد کردند؟
دهها و دهها مثال را دوستان ميتوانند بياورند که من براي رسيدن به اصل
موضوع از بيانشان خودداري کردم و فقط فکتها و نمونههايي ارائه کردم.
محمود ق...: جناب نت کارشناس عزيز.
بيشتر توضيح ميدهيد؟
نت کارشناس: حتي دقت کنيد در
همين فيس استاد. هر جا سخنان پراکنده بود پارازيتها نبودند. هر جا که
اتهامي متوجه مشاييون ميشد ناگهان افرادي حاضر شده و تلاش ميکردند جهت
بحث را عوض کنند و سير تا پياز و آسمان و ريسمان را بهم ببافند؛ از
اعدامهاي اوّل انقلاب گرفته تا نقش متافيزيک در حرکت جوهري ملاصدرا را
ميگفتند و مينوشتند تا جهت را عوض کنند. هر لحظه حضور مشاييون در قدرت
خطر بزرگتري را متوجه کشور ميکند. اينها نه به ولي فقيه اعتقاد دارند نه
به کورش نه به سبز نه به زرد نه به اسلام نه به ايران نه به لبنان. فقط
قدرت. قدرت و ديگر هيچ.
حميدرضا علاقه بند: برنامه امروز
«نوبت شما» بي بي سي فارسي اين سئوال را مطرح کرده: پيشبيني شما از ادامه
کار دولت احمدي نژاد؟ برنامه «نوبت شما« در روز سهشنبه، ۱۷ خرداد (۷
ژوئن)، به اين موضوع اختصاص دارد.
محسن حاجي کريمي: اگر به قدرت هم
دلبسته بودند، غمي نبود جناب نت! لااقل ميگفتيم دلشان به حال قدرت خودشان
ميسوزد و مثلاً اگر قدرت بيفتد دست اينها، ايران تجزيه نميشود و مثلاً
براي حفظ اقتدار خودشان ميشوند يکي مثل رضا شاه.
سيد ساجد فاطمي: سلام به استاد و
باقي دوستان خصوصاً آقاي کارشناس. تا الان کامنتها را ميخواندم.
محمود ق...: من نميخواهم بقول شما
جهت را از مشايي بازگردانم، بلکه ميخواهم بگويم مشاييون خود فقط يکي از
سرهاي اين مار چند سر هستند و ما اگر متوجه اين امر نباشيم بالاخره يکي از
سرها دخلمان را خواهد آورد.
مهريار پرشين: من از کارکنان
روزنامه «هفت صبح» خبر ندارم، اما حداقل ميدانم که بدنه اصلاحطلبي و جنبش
سبز از دولت نهم و دهم و تيم مشايي تنفري روزافزون دارند. سه سال است که
اصلاح طلبان خودشان رو به در و ديوار ميکوبند که [...] اين جريان انحرافي
است و نامحرم به انقلاب. اما متأسفانه نه به حرف هاشمي توجهي شد نه به
خاتمي و موسوي و کروبي! چقدر گفته شد که اين جريان با روحانيت ستيز دارد؟
چقدر گفته شد اين جريان در حال زدن ريشه هاي انقلاب است؟
سيد ساجد فاطمي: اگر نگاهمان به
جنگ از ديد سران اسرائيل و غرب باشد و بحث هزينه و فايده را داشته باشيم
اين جنگ ميتواند به يکي از دلايل بالا رخ ندهد. اما اگر نگاهمان را معطوف
به جريان ديگري نمائيم که درباره آن ها قبلاً نوشتم: زرسالارن منافع خود را
به نوعي تعريف کردهاند که در صورت وقوع حتي جنگي جهاني ميزان سودبري خود
را مدّ نظر دارند نه چيز ديگر را. آنها مذهبي فکر نميکنند بلکه از مذهب
استفاده ميکنند. آنها حتي کشور مستقل هم نميخواهند زيرا اصولاً
محدوديتآور است برايشان. وقتي در همه جاي جهان نفوذ مالي و در اکثر کشورها
نفوذ سياسي دارند چه نيازي است به يک کشور؟ اما بحث اسرائيل بايد باشد و
انگارههاي مذهبي بايد پررنگ شود تا آنها پنهان بمانند. از همين جاست که
ميفهميم چرا امام و رهبري تأکيد دارند که مسئله فلسطين را مسئله يهود و
اسلام نبايد فرض کرد زيرا از اساس اين تحليل به نفع آن جريان است که البته
به خوبي از امکانات مذهب و هر چيز ديگري استفاده ميکنند.
مهدي ص...: استاد شهبازي عزيز، به
نظرات شما به عنوان يک استاد تاريخ کاملاً احترام ميگذارم اما باهاش
مخالفم. اعتقادم اينه که يک شبکه جهاني با محوريت صهيونيسم جهاني، که
اسرائيل فقط نمادي کوچک از اون هست، اين امور رو هدايت کرده و اسرائيل هم
نمادي از اين شبکه هست که تا وقتي باشه يعني شبکه هست و طبق احاديث شيعه هم
تا زمان ظهور اين کشور باقي خواهد ماند. نبرد آخرالزمان و آرماگدون و... هم
در همين راستا قابل تفسير است. نظر قطعي من اينه که غرب بويژه آمريکا و
انگليس براي حفظ موجوديت اسرائيل تلاش ميکنند و حتي درهاي زرادخانههاي
اتمي خودشون رو به همين منظور باز خواهند کرد (اگر لازم بشه)؛ کاري که در
دوره جنگ سرد نکردند.
نت کارشناس: مهريار پرشين عزيز.
دوباره بخوانيد. من هم نظر شما را دارم. من معتقدم اتفاقي که براي هاله
سحابي افتاد عامدانه و جهتدار و از سوي مشاييون بود.
درست ميگوئيد. اصولگرايان تا
خرخره و بالاتر در منجلاب مشاييون گير کردهاند. هر کاري براي رهايي خودشان
هم بکنند هزينههاي بسيار زيادي برايشان [...] خواهد داشت؛ مگر اين که
[...] صادقانه به مردم بگويد اشتباه کرده است .
سيد ساجد فاطمي: ميتوان جنگ را در
هر شرايطي از توازن يا عدم توازن قدرت، بدون نگاه به اقتصاد، محتمل دانست.
آرش اشکاني: شرمنده اگر بحث را
عوض ميکنم. ديروز نوشته بودم که شعار مرگ بر صهيونيسم را کنار صليب شکسته
ديدم. امروز هم روي پست برق يا مخابرات همانجا شعار کشتن گربه و ساحر و
اين خزعبلات رو ديدم. از يک آدمي هم، که دروغگو به نظر نميرسيد، در اماکن
عمومي شنيدم که گربههاي محلشان به شدت کم شده و قبلاً اين اتفاق براي
سگها افتاده بود. حسابي به حال مملکت تأسف خوردم.
پوريا گمنام: مهريار عزيز، روباه
بزرگ را دست کم نگيريد. (روباه در علم مديريت به شخص جامعبين و وقت شناس
ميگويند). رفسنجاني عقبه بسيار قوي دارد و در جهت حفظ منافع بسيار باز
برخورد ميکند. احمدي نژاد اشتباه بزرگي کرد که با او در افتاد. مطمئن
باشيد فاتحه احمدي نژاد خوانده است. احمدي نژاد هم فهميده و تا آخر ماجرا
خواهد ايستاد. الان هنوز از اون شعار گربه و ساحر شوکهام؛ بگذاريد
کامنتها را بخوانم شايد به هوش آمدم.
نت کارشناس: محمود ق... عزيز.
نيروي ضد شورش و بقيه تحت نظر مشاييون نيستند. درست ميفرمائيد، ولي وزارت
اطلاعات و قسمتهاي تندرو و کاملاً وابسته آن تحت نفوذ و دستور مشايي
هستند. هسته اصلي حمله به کوي دانشگاه در خرداد 88 تعدادي از نيروهاي وزارت
اطلاعات بودند که به قصد ايجاد آشوب بيشتر به آنجا زدند. در آن بلبشو
نيروهاي بسيج و ناجا هم وارد کارزار شدند. دقت نکردهايد که پرونده کهريزک
پيگيري شد ولي پرونده حمله به کوي دانشگاه پيگيري نشد؟
مهريار پرشين: جناب کارشناس، از
اين که نظراتتون رو صادقانه گفتيد ممنونم. راستي اين قضيه گربه چيه؟ ديروز
روي پست برق عليه گربههاي مشکي شعار نوشته بودن!
نت کارشناس: کفتارها را ببينيد،
گربه را رها کنيد. تمام محورها را متوجه مشاييون کنيد. خوشبختانه کار
مشاييون تمام است و حمايت همه جانبه از همه قشرها را نياز دارد . احمدي
نژاد بايد برود چون شش سال تمام کشور را درگير منازعات بيهوده سياسي کرد.
احمدي نژاد بايد برود چون درآمدهاي هنگفت ارزي و نفتي را به هدر داد. احمدي
نژاد بايد برود چون به واسطه تقلب در انتخابات و به واسطه آتشافروزيهاي
بعدي و قبلي باعث ايجاد هزاران زنداني سياسي طي دو سال شد. احمدي نژاد بايد
برود چون مستقيم و غير مستقيم موجب ريخته شدن خون جوانان بيگناه شد. احمدي
نژاد بايد برود چون دين و اعتقادات مذهبي و به خصوص اعتقاد به منجي
آخرالزمان را ملعبه و مسخره و توأم با جن و جنگيري نمود. احمدي نژاد بايد
برود چون حاکميت دروغ ماندني نيست، چون سنت بزرگ الهي بر نابودي جهل و
خرافه و تقاص آه مظلوم از ظالم قرار دارد. فشار بغض از مشاييون به حدي است
که قلم از صحنه عقلانيت و تحليل به وادي احساسات و بروز آن ميغلتد.
محمود ق...: جناب مهدي ص... عزيز.
ببخشيد که جسارت ميکنم و پاسخ ميدهم. آيا هدف از [ايجاد دولت] اسرائيل
چيزي جز کسب قدرت و ثروت است؟ آيا فکر ميکنيد صهيونيسم به دين يهود
اعتقادي دارد و يا فقط آن را دستمايه اهداف خود يعني تسلط بر قدرت و ثروت
جهان قرار داده است؟ اين موضوع در مقياس کوچکش در همين ايران امروز و ديروز
وجود دارد. [...] به نظر من عين همين مطلب در مورد صهيونيسم جهاني و
کانونهاي واقعي قدرت در جهان [صادق است] که بقول آقاي فاطمي در کامنتهاي
قبلي، جهان وطني هستند. از بين بردن نماد امروز يعني اسرائيل و اختراع هزار
نماد ديگر امري ممتنع است. من حتي فکر ميکنم اگر روزي همين کانون لازم
ببيند بايد فروپاشي لازم را در منبع اصلي قدرت امروز خود يعني ايالات متحده
آمريکا انجام دهد خواهد داد و تعجبي نخواهد داشت اگر روزي هر ايالتي از
آمريکا به دليل خواست اين کانونها اعلام استقلال کند.
رضا ح...: خيلي جالب است. همه
اتفاقات به پاي مشايي يا مشاييون نوشته ميشود. کانه در ايران تازه انقلاب
رخ داده و الان سال 57 و اوائل 58 است. آقايان محترم! سي و دو سه سال از
اين انقلاب گذشته و جرياني که شما از آن دم ميزنيد، شش سال از عمرش
ميگذرد. نميخواهم بگويم مشايي و مشاييون هستند يا نيستند. بحث در اين است
که نميتوان تمام حيلهها را به يک طيف خاص و مخصوص يک دوره کوتاه نسبت
داد. چرا آقايان فکر ميکنند هاشمي براي ايران بهتر است از مشايي؟ جداً اين
سئوال بزرگي در ذهن من است. چرا حافظه تاريخي ما ايرانيان اينقدر کوتاه
است؟
نت کارشناس: به اطرافيان و دوستان
شناخت بدهيد. من به شما خبر موثق ميدهم که کار تمام است. نظام به جمعبندي
نهايي نسبت به احمدي نژاد رسيده و تصميمش را گرفته و حتي حجت را بر وي تمام
کرده است. ديگر دوران تزوير مشاييون تمام شد. هر حرکت نابجاي احمدي نژاد
منجر به واکنش شديد حاکميت و سقوط حتمي وي خواهد شد. به دوستان شناخت بدهيد
تا در اين آخرين مانورهاي [...] احمدي نژاد پله و نردبامش نشوند. براي
چندمين بار توصيه ميکنم که مشايي به شدت به دنبال پيوند با سبزها و
استفاده از ظرفيت آنهاست و اين پيوند را نيز در سر کوي و معابر جار
نميزند . هوشيار باشيد و هوشياري و آگاهي بدهيد.
مهريار پرشين: البته با رفتن احمدي
نژاد بايد کساني که در به قدرت رسيدن اين جريان مقصر بودند، از هر جناحي،
به مردم پاسخ بدهند چون اين دولت شانس يک جهش بزرگ اقتصادي را به باد داد.
رضا ح...: مگر فلاحيان، وزير
اطلاعات دولت هاشمي، نگفت [...] حال شما به پر و پاي امثال مشايي
چسبيدهايد و ميگوييد رهبري چرا به نظرات هاشمي گوش نداد؟
نت کارشناس: آقاي رضا ح... گرامي.
احتمالاً بغير از من ساير دوستان نيز متوجه شدند که شما تلاش داريد نوک
پيکان حمله را از مشاييون برگردانيد، وگرنه کسي و مخصوصاً من اسمي از آقاي
هاشمي نياورديم. کسي نگفته در اين سي سال خلافي روي نداده است؛ ولي در اين
سي سال تقلبي به اين گستردگي هم روي نداده بود و خونها نريخته بود و به
مراجع عظام تقليد بياعتنايي نشده بود. تلاشهاي شما ارزشمند است ولي به
شما قول ميدهم که سقوط احمدي نژاد حتمي است. خواهيم ديد. دوستان کمي
استراحت لازم است. البته من تمام حرف خودم را زدم.
محمود ق... [پس از خروج آقاي نت
کارشناس]: چه خوب، مشايي رفت به زباله دان تاريخ! حال ما با [...] چه کار
کنيم؟ هيچ. روز از نو روزي از نو. تمام.
مهريار پرشين: جناب رضا ح... عقيده
دارم همانطور که دسيسههاي تيم مشايي را نميتوان به نظام و رهبري بسط داد،
جنايات باند سعيد اسلامي در زمان وزارت فلاحيان را هم نميتوان به دولت
هاشمي و نظام بسط داد. سعي کنيم به رهبري در کنار انتقاداتمان احترام
بگذاريم.
محمود ق...: حال ميشه با رفتن
مشايي از آن همه بحث و تحليل حمله اسرائيل بخشهاي زيادي را باطل فرض کرد و
از نو به گرمابه تحليل نشست. راستي بعد از رفتن مشاييون اسرائيل و
کانونهاي زرسالار به کدام آلت براي بحراني کردن کشور دست خواهند آويخت؟ به
نظر نميرسد اسرائيل پس از مشايي دست از توطئه حمله به ايران برداشته باشد.
نظر شما چيست دوستان عزيز؟
حسين ح...: آقاي کارشناس، آيا فقط
احمدي نژاد بايد برود؟ ففط وفقط او؟ پس حاميان سياسي و نظامي او چه
ميشوند؟ آيا در خوشبينانهترين حالت نبايد گفت ديگر صلاحيت اين مناصب را
به علت اين بيلياقتيهاي عجيب غريب ندارند؟ اين همه خون و اين همه جوان تو
زندانها دارند عمرشان حرام ميشود. آيا فقط بايد احمدي نژاد برود؟
محمود ق...: راستي با رفتن مشايي
من کشف بسيار مهمي کردم: با رفتن او عملاً بازوي کانون زرسالاران يهود براي
ايجاد آشوب در ايران قطع شد و اين يعني اين که بر خلاف تصور ما چقدر چقدر
چقدر اين اسرائيليها و آمريکاييها احمقاند که به اين سرعت اين بازوي
توانا را از دست دادند. پس چرت توطئه ما هم پاره شد، برويم دمي آسوده
بخوابيم.
آرش اشکاني: آقاي کارشناس، نگراني
شما از اتحاد سبزها و مشاييه را کاملاً منطقي و به جا ميدانم.
حامد ت...: با درود. وظيفه خودم
ميدونم از بذل توجه و روشنگريهاي استاد گرانقدر سپاسگزاري کنم [جناب حامد
ت... ابراز لطف فراوان کردهاند که سپاسگزارم. سپس افزودهاند:] آرزومندم
خير و صلاح و گشايش در امور پيش روتون باشه و بدونيد که تنها نيستيد. با
خود ميانديشم و به خود ميگويم: بيستون را ياد آر... در پناه حق.
آرش اشکاني: اي کاش ميشد يک جوري
استاد ولو به کنايه در سايتشان چيزي ميگفتند چون فکر نميکنم يعني نديدم
کسي جز ايشان به عمق فاجعه مشاييه پي برده باشد. البته منظورم از کسي،
هدايتکنندگان سبزها در حال حاضر است. اگر هم کسي از عمق فاجعه مشاييه آگاه
است چيزي نميگويد يا چون نوريزاده و گنجي حمايت هم ميکند از مشاييه چون
نونشون تو اين کاره.
صحرا ص...: من فرصت نکردم تمام
نوشتهها را کامل بخوانم. آيا کسي خبر رفتن زيردرياييهاي ايران به درياي
سرخ را اينجا منتشر کرد؟ ديروز اينجا کسي گفته بود که به زودي خبر فعاليت
نظامي ايران منتشر ميشود. من اين خبر را در سايت «ياهو» خواندم. [+]
[شهبازي: خبر فوق مهم است. در
اواخر بحث آقاي حسن متحير درباره رويارويي ايران با زيردريايي اسرائيلي
اطلاعاتي دادهاند که با اين خبر خانم صحرا ص... مرتبط است. خبر در
سهشنبه، 7 ژوئن/ 17 خرداد، منتشر شد. هاآرتص، روزنامه سرشناس اسرائيل،
براي خبر فوق اين تيتر را برگزيد: «اعزام زيردرياييهاي ايران به درياي سرخ
حرکتي است براي خشمگين کردن اسرائيل.»
+
خبر فوق در وبگاه روزنامه يديعوت آحارونوت
Yediot Aharanot
+،
و بنگريد به اين آدرسها:
+،
+،
+،
+،
+]
محمد علي ب...: استاد عزيز، سلام.
چهارده خرداد رفت و اصغر و صغري ظهور نکردند. منتظر بلاي آذرماه باشيم يا
منتظر ديدن شما در اين صفحه؟ تحليل شما جايش خالي است. ايام بهکام.
صحرا ص...: يک تحليل محتمل در مورد
مشايي و اطرافيان او. بعضي از روانشناسها ميگويند "حماقت" انتها ندارد.
ميتوان فرض کرد که مشايي و احمدي نژاد و اطرافيان آنها از سر حماقت خيلي
زياد ميپندارند که کارهايشان به نفع مملکت يا نظام يا امام زمان
(عليهالسلام) و غيره است. در سمت راست صفحه سايت تماشانيوز نوشته شده است:
»کمک به جريان انحرافي! وقتي دورويي همه گير ميشود، صداقت انحراف تبليغ
ميشود. ما به هيچ کجا وصليم. براي کمک به جريان انحرافي و نيز جريان آزاد
اطلاعات از طريق فرم زير به ما کمک برسانيد.» آيا ممکن است اين افراد
واقعاً ميپندارند خودشان صادق هستند و بقيه دروغگو و دورو هستند؟ توجه
کنيد که من در دروغگويي و دورويي بقيه شکي ندارم. اما آيا احتمالش هست که
اين گروه مشاييه واقعاً فکر ميکنند کارشان درست است؟ سايت «هفت صبح» هم با
چنين انشايي نوشته ميشود که انگار اينها خود را بر حق ميبينند. مثلاً
خبر «وقتي سهمخواهان عصباني ميشوند» [+]
و يا خبر «پشت پرده حرکات "خودجوش" فردوسيپور فاش شد» [+]
کاملاً با چنين لحني نوشته شده. آيا ممکن است گروه مشايي به جاي "پدر
سوخته" فقط "خيلي خيلي احمق" باشند؟
بهروز ک...: خانم صحرا ص... مثل
اين که استاد و دوستان اهل نظر رفتند براي استراحت. من داشتم کامنتها را
ميخواندم. سئوال بجايي کرديد. باور بفرماييد من اصلاً اهل توهين به هيچ کس
نيستم بخصوص در اين فضاي بسيار عمومي. ولي اين گروه داراي اين دو صفتي که
نام برديد با هم هستند. خيلي بيشتر از اينها. براي توصيفشان کلمات کافي
نيست. آدم کم ميآورد. ضررهايي که اين گروه به کشورمان زدند بيحساب است.
عليالخصوص به ايمان مردم. امام زمان، که جايگاه ويژهاي در دل مردم داشت،
شد همان گلي که مردم به جيب کتشان ميزنند. لباسشان را و عقيده کج
معوجشان را با نام مقدس امام محبوب شيعيان آراستند تا جلب توجه کنند. باور
بفرماييد من بيشتر از زيانهاي مالي که به کشور وارد شد به خاطر ايمان
مردم دلگيرم از اين قوم. از استاد بخواهيد برايتان از اين قوم خواهد گفت.
[نظرات بالا تا ساعت 4:49 بعد از
ظهر سهشنبه 17 خرداد/ 7 ژوئن است.]
داوود ح...: دوست عزيز آقاي
اشکاني. در بحثهاي قبلي، که در سايت استاد هم منتشر شده، به عمق باند
مشايي پرداخته شده. به وبلاگ ايشان مراجعه کنيد. در ضمن آقاي علاقه بند که
در بحثهاي قبلي حضور داشتند کامنتهاي بسيار خوبي در اين رابطه دارند.
اما در مورد پيوند سبزها با جريان
مشايي بايد عرض کنم، به اعتقاد من سبزهاي داخل و معتقد به اجراي بدون تنازل
قانون اساسي هيچ سنخيتي با مشاييسم ندارند، همانطور که مشايي با آنها
نسبتي ندارد. باند مشايي تنها به دنبال يافتن يک پايگاه اجتماعي براي دوام
حاکميت خويش است. باند احمدي نژاد مشروعيت خود را، که تاکنون از رهبري به
دست ميآورد، از دست داده و حالا براي بقا نيازمند پايگاه اجتماعي است.
جناب مشايي، جوانفکر، شمقدري، سجادپور و اصولاً بخشهاي فرهنگي دولت با
استراتژيهاي راديکال فرهنگي به دنبال جذب سبزهايي هستند که بيشتر
اعتقادات سکولار دارند.
شقايق م...: با سلام مجدد.
اطلاعاتي که جناب شهبازي ميدهند بسيار مفيد است. اي کاش با توجه به اين
واقعيات يک سري راههايي پيشنهاد مي شد که وظيفه ما در حال حاضر چيست؟ به
جز دانستن، چه کاري از دستمان بر ميآيد که بنا به فرمايش جناب شهبازي تا
جاي ممکن جلو تحقق سناريوي فروپاشي ايران عزيزمان را بگيريم؟ اگر بخواهيم
عروسک خيمه شب بازي توطئهگران نشويم چه کنيم؟
صحرا ص...: جناب بهروز ک... من هم
حداقل به اندازه شما نگران ايمان مردم هستم. در عمل هم ديدهام که بر سر
اعتقاد به امام زمان (عليه السلام) چه آمده در اين سه چهار سال تا جايي که
ديگر نميتوان اصلاً از امام زمان حرف زد. اما مستحضر هستيد که در احاديث
از اميرالمؤمنين (عليه السلام) روايت شده که هم "جاهل متنسّک" و هم "عالم
متهتّک" باعث شکستن کمر دين و ديانت ميشوند. گروه مشاييه نيز يا عالمانه
دارند تخريب ميکنند، که در اين صورت ميشوند همان بهائيهاي مخفي، و يا
جاهلانه دارند تخريب ميکنند، که در اين صورت بايد به نحوي سر نخ کنترل
ايشان به دست بهائيت و يهود باشد. حرف من ناظر به اين شق دوّم بود به عنوان
يک احتمال. اگر اشتباه نکنم، فوکوياما گفته است که دوران استعمار با حضور
نظامي و فيزيکي در کشورها سر آمده و بايد به جاي آن، براي استعمار کشورها،
کاري کنيم که در هر کشوري افرادي به قدرت برسند که همان نتايج استعماري را
براي ما حاصل کند. اگر اين احتمال که گروه مشايي "خيلي احمق" هستند درست
باشد، شايد بتوان اين گونه گفت که آمدن افرادي مثل گروه مشايي در سيستم
حکومتي بهترين نتيجه را در تخريب مهدويت و ايمان به بار ميآورد. ايمان و
مهدويت هم که تا دلمان بخواهد دشمن دارد.
سيد احمد حسيني: سلام. يک ماهي از
ماجراجوييها و توهمزاييهاي آقاي شهبازي توي دنياي نت داره ميگذره و يه
سفره اي پهن شده. حال اين که آقاي شهبازي هدفش از اين جريانسازيها چيست
بماند. والله اعلم. [...]
داوود ح...: آقاي حسيني، با نظر
شما موافق نيستم. آقاي شهبازي راهانداز اين سفره نبودند. دوستان در مباحث
قبلي علاقهمند بودند نظراتي که ايشان در وبلاگشان منتشر ميکنند را بيشتر
تبيين کنند ايشان هم پاسخ دادند. به مرور شرايطي ايجاد شد که علاقهمندان و
حتي مخالفان بتوانند نظراتشان را بيان کنند. من نميدونم مشکل شما با اين
مسئله چيست؟
سيد احمد حسيني: همانطور که
ميدانيم استاد شهبازي داراي فعاليتهاي اطلاعاتي است. نه اين که تيم مشايي
فقط استاد جريان سازي باشند بلکه ايشان هم به عنوان يک نفر از جريانهاي
قدرت در اين مملکت خيلي خوب ميتوانند جريان سازي کرده و به سنجش افکار
عمومي بپردازند.
داوود ح...: اگر بحثي برايتان جذاب
نيست، که گاهاً براي من هم همينطور است، ميتوانيد دنبال نکنيد.
سيد احمد حسيني: و اين را هم
ميدانيم که يک نيروي اطلاعاتي بازنشستگي ندارد بلکه مرگ انتهاي کار اوست،
حال در هر جرياني، هاشمي يا رهبري... ولي اين سئوال براي من طرح است که
زماني که امثال هاشمي، خاتمي و قبل از ايشان موسوي دراين مملکت بودند و
چهها که بر سر اين مملکت آوردند امثال ايشان وامملکتاشون بلند نميشد. حال
چه شده و چهها در سر اين جريانات ميگذرد الله اعلم. احساس من بر اين است
که اين مباحث بيجا و بيهدف طرح و بحث نميشود. همين طور از شخصيت استادي
مثل آقاي شهبازي بيشتر از اينها انتظار وجاهت علمي ميرود.
صحرا ص...: سخنان منتشرنشده احمدي
نژاد به نقل از سايت «نداي انقلاب»، راست يا دروغش هم پاي خودشون. [+]
حداقل احمدي نژاد "شعيب بن صالح" بودنش رو تکذيب کرد!
سيد ساجد فاطمي: دوستان دولت رفتني
است. خبر برادر کارشناس صحيح است. اما قرار نيست شعارهايي که در سال 84
مطرح شد با اين دولت برود بلکه فقط هواپيماربا از هواپيما به بيرون پرت
ميشود و ارزشها هرگز کمرنگ نبايد گردد.
قسمت دوّم