تأمّلي در «مسئله بهائيت»
کانونهاي توطئهگر
هيچ پروايي ندارند که
براي حفظ شبکه بسيار ارزشمند عناصر
پنهان خود، جنجالي مشابه با «پوگرومها» در
ايران پديد آورند و برخي بهائيان را فداي
برنامهها و اهداف خود کنند؛ حتي اگر اين افراد از
سران علني فرقه بهائي باشند...
[ادامه مطلب]
تحرکات فاشيستي در ايران
مدتي است شاهد برخي تحرکات مشکوک فاشيستي در ايران
هستيم که ميکوشد چهرههاي علمي و سياسي ضد صهيونيست
ايران را با نئونازيها و فاشيستهاي غربي پيوند
بزند...
[ادامه مطلب]
ناکارآمدي نظام برنامهريزي دولتي در ايران
سخنراني در نهاد
رياستجمهوري
درباره اقدامات اخير دکتر احمدينژاد هر گونه
تغييرات صوري، از جمله در اسم و عنوان سازمان يا
جايگاه آن، را بيحاصل خوانده و موفقيت ساختار و
نهادهاي دولتي مرتبط با نظام برنامهريزي آينده را
منوط کردم به شناخت علمي و عميق و حرکت و
سازماندهي مبتني بر دانش و پژوهش در اين حوزه. شرط
موفقيت دکتر احمدينژاد توجه به علل عدم توفيق
نظام برنامهريزي ايران در گذشته و برنامهريزي
جديد مبتني بر دانش عميق و پژوهش بومي است؛ وگرنه
اين اقدام، که ميتواند به عنوان اقدامي بزرگ و
انقلابي در تاريخ ثبت شود، عقيم و ناکام خواهد
بود...
[ادامه مطلب]
خوابي که نوستراداموس براي ايران ديده است
خطر فساد ديوانسالاري را
اندک نشمريم
تفسير دلبخواه از
نوشته نوستراداموس بيانگر برنامهاي است که
«مفسران نوستراداموس»، همانان که رسالت تأويل و
تحقق پيشگوييهاي او را به عهده داشتهاند، از
سالها پيش براي ايران اسلامي طراحي کردهاند:
تباهي و سقوط در اثر اشاعه فساد مالي و انحطاط
ديوانسالاري. از اين منظر، نبايد گسترش دهشتناک
فساد مالي در ديوانسالاري ايران را فقط به دليل
سوء سياستها و سوء مديريتها شمرد...
[ادامه مطلب]
ما و سيره حکومتگري در اسلام
سه نمونه از سيره حکومتگري
را در تاريخ اسلام ذکر ميکنم؛ از سه «حاکم» با سه
شخصيت بهکلي متفاوت. اوّلي، از منظر ما شيعيان،
امام معصوم است و دومي سلطاني است جائر و فاسق و
بيگانه با اهل بيت (ع)؛ سومي نومسلماني است مغول
که تا ديروز شمني مذهب و بت پرست بود،
ادعاي «حکومت اسلامي» و زهد و عرفان و سلوک ندارد؛
دولتمرد مقتدر و وزير اعظم سلطان ابوسعيد بهادر
خان، ايلخان مغول، است و از بسط يد کافي براي
چپاول مال و حتي ناموس و جان مردم برخوردار...
[ادامه مطلب]
مولوي و فساد ديوانسالاري ما
اين همه نابساماني
و فساد از کجا منشاء ميگيرد بهرغم ايثار و
تلاشهاي غيرقابل انکار دلسوختگان انقلاب که
معمولاً و عموماً، هر کدام به گونهاي، به ناکامي
و يأس ميانجامد؟ کدام دستها مانع برکشيدن نخبگان
آزموده به مناصب عالي مديريت است؟ چه دستهايي در
کار است که فاسدان را، بهرغم فساد آشکارشان،
برميکشند و ايثارگران و خدمتگزاران خدوم را
خانهنشين ميکنند؟ چرا هر بناي رفيعي که آغاز
ميشود به زودي فروميريزد و هر انديشه متيني، پيش
از انعقاد يا اجرا، خاموش ميشود؟...
[ادامه مطلب]
معماي فاجعه بمبئي
آيا حمله به کنيسه
فرقه کليمي «شاباد» در بمبئي تصادفي است؟ آيا
مهاجمان، اگر «ضد يهود» بودند، نبايد کنيسه بزرگ
يهوديان بمبئي، کنيسه الياهو با 150 سال قدمت، را
اشغال کنند و سکنه آن را به گروگان گيرند؟ مگر
کنيسه مهم و تاريخي الياهو، مهمترين کنيسه
يهوديان بمبئي، در نزديکي بندر آپولو و هتل تاج
محل (نزديک به موزه پرنس ولز) واقع نيست؟ چرا بايد
ساختمان کوچک و گمنام فرقه کمشمار «شاباد» اشغال
ميشد که در مکاني دورتر از «مرکز عمليات» (هتل
تاج محل و بندر آپولو) واقع بود و حتي يافتن آن
دشوار؟...
[ادامه مطلب]
نئوکانها و تهاجم نظامي به ايران
فلمينگ راس، دبير فرهنگي نشريه دانمارکي
ييلاندز پستن
که کاريکاتورهاي اهانتآميز را منتشر کرد، دوست و همکار
دانيل پايپز
«نومحافظهکار صهيونيست» است. همچنين فاش شد که آندره الدروپ، شوهر مرت الدروپ
مدير شرکت ييلاندز پستن، عضو
گروه بيلدربرگ
است...
[ادامه مطلب]
دماوند و فرقههاي رازآميز
يهوديان دماوند،
فراماسونري و نماد ابليسک
علاوه بر يهوديان علني، فرقه کابالا و
اعضاي شبکه يهوديان مخفي «دونمه» (پيروان شابتاي زوي) در دماوند پيروان و
مبلغيني برجسته چون شموئيل بن هارون دماوندي داشتند.
بر
اساس منابع دوران صفوي، ميدانيم که دماوند يهودياني کثير داشت و بخش مهمي از
ايشان در زمان شاه عباس دوّم به اسلام گرويدند. منابع يهودي اين گروش را
«اجباري» ميدانند و جديدالاسلامهاي دماوند را «يهوديان مخفي» ميخوانند...
[ادامه مطلب]
«قتلهاي زنجيرهاي» و جنجال جديد «شبکه حسينيان»
در اين کتاب «قتلهاي زنجيرهاي» به «جناح دو خرداد» و «جبهه
مشارکت» منتسب شده و حسينيان «قهرمان» افشاگري عليه عاملان «واقعي» اين
ماجرا. با آغاز مجدد جنجال در پيرامون اين حادثه از سوي حسينيان و عوامل يا
همگنانش، منسوب به هر جناح سياسي که باشند، گفتمان فوق يکسويه نخواهد ماند.
نگارنده نيز بر اساس يافتههاي پژوهشي و اسناد منتشرنشده تاريخچه اين
قتلها و ماهيت شبکه گسترده و مخوف پنهان در پس آن را، که تاکنون به حيات
خود ادامه ميدهد، عرضه خواهد کرد...
[ادامه مطلب]
شاقولي بهنام آقاي حسينيان
پديدهاي که با نام «قتلهاي زنجيرهاي» در تاريخنگاري
معاصر ايران به ثبت رسيد، با قتل مجيد شريف در 27 آبان
1377 آغاز شد. در نيمه شب جمعه 29 آبان 1377
اتوبوس حامل گروهي از بازرگانان آمريکايي مورد
حمله قرار گرفت. اين همان ماجرايي است که به عنوان
نقطه عطف در فعاليت گسترده کمپانيهاي انگليسي-
صهيونيستي در ايران و آغاز شکلگيري «مافياي
نفت و گاز ايران» شناخته ميشود. روز بعد، ساعت يازده شب شنبه 30 آبان
1377، داريوش فروهر و همسرش، پروانه اسکندري، در
خانهشان به شکلي فجيع به قتل رسيدند...
[ادامه مطلب]
«چراغي» که به «شمع»
بدل شد: در حاشيه آخرين سخنان حسينيان
در اين مراسم مدتي برق تالار قطع شد و آقاي حسينيان با
استفاده از شمع سخنراني کرد. ميگويند صحنه شاعرانهاي
بود؛ شبيه به صحنه احضار روح!
مانکجي هاتريا و
بهائيگري اوّليه
منشيان و کارگزاران مانکجي نيز در زمينه
اشاعه باستانگرائي بسيار فعال بودند. ميرزا ابوالفضل گلپايگاني، منشي
مانکجي و از سران فرقه بهائي، از مروجين سره نويسي و باستانگرائي بود و
براي مثال در رسالهاي تبار ميرزا حسينعلي نوري (بهاء) را به يزدگرد ساساني
رسانيده است. ميرزا محمدحسين خان ثريا و حاجي ميرزا حسن خوشنويس اصفهاني و
ميرزا لطفعلي دانش و محمد اسماعيل خان زند هم در پيرامون اين محفل به
سره نويسي اشتغال داشتند...
[ادامه مطلب]
|